سعیده علیپور: بسیاری کاریکاتور درج شده در این بیلبوردها را موضعگیری مدیران شهری علیه آسیبدیدگان اعتراضات اخیر در کشور میدانند. تصاویری که موجی از خشم را در میان کاربران فضای مجازی رقم زده و واکنش آسیبدیدگان و وکلایشان را هم در پی داشته است. بسیاری اقدام شهرداری را تاییدیه و حمایت علیرضا زاکانی، شهردار اصولگرای تهران از یادداشت روز شنبه رسانه رسمی دولت، یعنی روزنامه ایران میدانند. مطلبی که در آن نوشته شده بود: «با گذشت چند ماه از اغتشاشات سال گذشته، دروغ و فریبکاری یکی دیگر از مدعیان «زن، زندگی، آزادی» آشکار شد. نیلوفر آقایی که به شغل مامایی هم اشتغال دارد، پیشتر مدعی شده بود در آشوبها، بر اثر برخورد گلوله پینتبال، یک چشم خود را از دست داده است. وی با این ادعا و انتشار تصاویر چشم مثلاً از دست داده خود، تلاش میکرد خود را به یک سلبریتی تبدیل کند. تا اینکه پس از پخش یک ویدئو از وی در شبکه «منوتو»، مشخص شد که ادعای از دست دادن بینایی و چشم، دروغی بیش نبوده است». این روزنامه تصاویر این دست از آسیبدیدگان وقایع اخیر را نمایش توأم با فریبکاری دانست و آن را کذب عنوان کرد.
البته طرح این ادعا خیلی زود از سوی نیلوفر آقایی در صفحه اینستاگرامش پاسخ داد شد. او با ضربه به تخم چشمش و صدایی که از آن به گوش میرسید به خنده و کنایه به جاگذاری چشم مصنوعیاش اشاره کرد و گفت که نمیداند اگر دروغ میگفته پس چرا چشمش صدا میدهد؟!
آقایی پیشتر گفته بود که در تجمع کادر درمان مقابل نظام پزشکی در ۴ آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی، بینایی یک چشمش را بر اثر برخورد گلوله پینتبال از دست داده است.
این بیلبوردها تنها به واکنش این آسیبدیده وقایع اخیر منجر نشد. محسن کفشگر یکی دیگر از آسیبدیدگان چشمی با انتشار ویدئویی در صفحه اینستاگرامش، با نمایش عریان کاسه چشم خالی شدهاش که به گفته او در اعتراضات چنین از میان رفته، با اشاره به بیلبورد شهرداری به کنایه و خشم میگوید که «این هم دروغ ما».
آسیبدیدگانی که طرح شکایت کردهاند
اما ماجرا تنها به تصاویر و ویدئوهای اینستاگرامی برخی از آسیبدیدگان و نمایش بیپرده آسیبهایی که دیدهاند ختم نمیشود. شهردار تهران حتی اگر چنین تصاویری را ادعا بنامد باید بداند که گروهی از آسیبدیدگان نیمه دوم سال گذشته از طریق قانونی شکایت کرده و مدارک آسیبهای وارده توسط پزشکی قانونی مورد تایید قرار گرفته است.
مواردی که به گفته پیام درافشان، وکیل دادگستری که وکالت پنج تن از این آسیبدیدگان را برعهده دارد، از سوی پزشکی قانونی تایید و پروندههای قضایی و پزشکی آن موجود است. درافشان معتقد است که مسئولین مربوطه شهرداری در خصوص این بیلبورد توهینآمیز و خلاف واقع باید پاسخگو باشند و در مورد طرح و نصب چنین ادعاهایی مسئولیت کیفری دارند.
درافشان در گفتوگو با «توسعه ایرانی» میگوید: «تعدادی از افرادی که چشم، صورت و دیگر اعضای بدن آنها بر اثر شلیک ماموران امنیتی آسیب دیده در استانهای مختلف شکایت کردهاند». مجید خادمی، پژوهشگر مهندسی شیمی که دچار نقص دائم در چشم شده، پوریا علیپور، که ویدیوی شلیک مستقیم به صورت و حرکت با موتور از روی بدن او در نازیآباد، منتشر شد، میرحسام ملکی که استخوانهای فک و دندانهایش بر اثر شلیک گلوله کاملا خرد شده، رضا عزتی که یکی از چشمانش نقص شدید بینایی پیدا کرده و دیگر اعضا و جوارحش نیز آسیب جدی دیده است و محمد صفیاری، که در حین انجام شغل روزانهاش با موتور مورد آسیب قرار گرفت و بینایی کامل یک چشم را از دست داد و چشم دیگرش در وضعیت آسیب جدی قرار دارد.
*آنها که هنوز رد گلوله بر بدنشان است
رضا عزتی، یکی از آسیبدیدگان اعتراضات به «توسعه ایرانی» میگوید: «با دیدن تصاویر این بیلبوردها خیلی ناراحت شدم. شهردار تهران به عنوان شخصی که مسئولیتش خدمت به مردم است، موردی کاملا کذب را بدون مدرک مطرح و احساسات عمومی جامعه را جریحهدار میکند».
او که در روز ۱۲ آبان سال گذشته حوالی بهشت سکینه کرج از فاصله نزدیک مورد اصابت گلولههای ساچمهای قرار گرفت، ادامه میدهد: «علاوه بر چشم، قلب، ریه، دست و سر و برخی دیگر از اندامهای داخلیم نیز آسیب دید. برخی از ساچمهها وارد بطن چپ قلبم شد و نیاز به عمل جراحی باز پیدا کردم. ضمن اینکه ریهام هم سوراخ شده بود. من ۱۸ روز بیمارستان بودم و ۲ ماه هم در منزل استراحت مطلق داشتم. هنوز ۲۶ ساچمه در تنم است. دست چپم خوب کار نمیکند. سمت راست سرم کاملا بیحس است و سردردهای بدی دارم. چشم راستم همینطور. خوشبختانه سه ساچمه که به چشمم اصابت کرد، وارد قرنیه نشده و در اوربیت چشم نشسته. البته جوری است که امکان خارج کردنش وجود ندارد. بیناییام هم در حد تاربینی شدید است».
او میگوید که چند ماه پیش با کمک آقای درافشان شکایتش را از طریق کلانتری کمالشهر ثبت کرده و کلانتری هم او را به پزشکی قانونی ارجاع داده است. او میافزاید: «مدارکم را از دو بیمارستانی که بستری بودم به پزشکی قانونی بردم. پزشکی قانونی به من گفت که درمانم کامل نشده و بهبود حاصل نشده است و برای ۵ ماه دیگر وقت دادند. اما خوشحالم که روند کار را پیگیری کردم. ما مردم باید عادت کنیم که وقتی اتفاقی میافتد بدانیم که طرح شکایت حق قانونی ماست و باید سعی کنیم که این مطالبهگری را در جامعه جا بیندازیم».
محمد صفیاری، پیک موتوری که سالها در منطقه بازار کار میکرده یکی دیگر از آسیبدیدگان چشمی است که طرح شکایت کرده و مدارک بیمارستانی و پزشکی قانونی آسیب چشمیاش را در جریان وقایع اخیر در اختیار ما قرار داده است. او چشم راستش را با وجود سه عمل از دست داده و برای چشم دیگرش پس از شش ماه هنوز درگیر درمان است.
صفیاری که مستاجر است و شش ماه به دلیل مشکلات سلامتی خانهنشین شده، واقعه را اینگونه شرح میدهد: «روز ۲۴ آبان سال گذشته در حالی که داشتم از پاساژ علاءالدین با موتور به سمت خیابان ۳۰ تیر میرفتم تیر به چشمم اصابت کرد».
پیام درافشان، وکیل پنج تن از آسیبدیدگان اعتراضات اخیر معتقد است که مسئولین مربوطه شهرداری درخصوص این بیلبورد توهینآمیز و خلاف واقع باید پاسخگو باشند و در مورد طرح چنین ادعاهایی و نصب این بیلبوردها مسئولیت کیفری دارند
موتورسیکلتی که تنها ابزار شغل و سرمایه زندگیش بوده را به قیمت ۳۹ میلیون تومان فروخت تا هزینه جراحیهایش را بدهد. میگوید که حالا همان موتور ۲۰۰ میلیون قیمتش شده و پول پیش خانهاش هم یکصد میلیون شده، اما او هر چه داشته برای اعمال جراحی بینتیجه برای چشمش داده و حالا نه تنها بینایی خود را از دست داده که شغلی هم برای ادامه امور زندگی ندارد.
او میافزاید: «من سالهاست که در بازار کار میکنم. همه مرا میشناسند. برای مشکلی هم که برایم پیش آمد بسیاری از کاسبان بازار شهادت و امضا دادند».
در صدای بیرمقش آخرین بارقههای امید میگوید که «خدا کند که شکایتم به جایی برسد و حداقل مسببان این ماجرا خسارت مرا بدهند».
حسامالدین ملکی نیز دیگر آسیبدیده این اتفاقات است. او هم به «توسعه ایرانی» میگوید: «آخرین روزهای شهریور در جریان همین شلوغیها در شمال شرق تهران در حوالی منزلمان به فک من شلیک شد. سه چهار دندانم شکست و فکم از سه نقطه خرد شد. سه عمل جراحی انجام دادند. بر اثر شدت جراحات سه ماه فکم بسته بود و به سختی میتوانستم مایعات بسیار رقیق بخورم. چند ماهی است که از طریق فاتب طرح شکایت کردیم آنها ما را به پزشکی قانونی فرستادند. پزشکی قانونی هم پرونده را به دادسرا ارجاع داده است».
بسیاری کاریکاتور درج شده در بیلبوردهای حاشیهساز با توضیح «در دروغگویان خیری نهفته نیست» را موضعگیری مدیران شهری علیه آسیبدیدگان اعتراضات اخیر در کشور میدانند. تصاویری که موجی از خشم را در میان کاربران فضای مجازی رقم زده و واکنش آسیبدیدگان و وکلایشان را هم در پی داشته است
نمک به زخم مردم نپاشیم
درافشان، که وکالت این آسیبدیدگان را در تهران و البرز به عهده دارد با انتقاد تند از عملکرد شهرداری در نصب چنین بیلبوردهای حاشیهسازی به «توسعه ایرانی» میگوید: «بالاخره این اتفاقات تلخ در کشور رخ داده است و با این افراد آسیبدیده هم در بخشهایی از پلیس برخوردهای خوب شده است و برخی اشتباهات از سوی پلیس پذیرفته شده است. بعد یک دفعه یک عده پولی میگیرند تا بیلبورد بزنند که ماهیت آسیبهای وارده را زیر سئوال ببرند». او میافزاید: «اگر این موضوع دروغ است مجمع قضایی چرا پذیرفته و پروندهها چرا ثبت شده و در جریان است؟».
به گفته او در خصوص پوریا علیپور، سخنگوی ناجا در تلویزیون این مسئله را پذیرفت و عذرخواهی کرد.
درافشان با تاکید بر طرح شکایت از سوی آسیبدیدگان وقایع اخیر بیان میکند: «ما عنوان کردیم که باید به وکلای دادگستری مراجعه کنید. طرح شکایت کنید. نه از این بابت که صرفا خسارتی دریافت شود. برخی هراس داشتند که به عنوان اغتشاشگر با آنها برخورد شود. اما ما این اقدام را در خصوص چند نفر انجام دادیم و چنین نگرانی بیمورد است. اساسا برای طرح شکایت قسمت بازرسی ورود میکند و نه یگان ضد شورش».
به گفته او این حرکت از این جهت مهم است که افرادی که در این باره طرح شکایت کردند، شکایتشان ثبت و ضبط شده است و پزشکی قانونی تایید کرده است و برخی نمیتوانند بگویند فلانی دروغ میگوید و الان میتوان در خصوص ادعای کذبی که رسانه یا شهرداری طرح کرده است مدارک ارائه داده و آن را رد کنند.
این وکیل دادگستری تاکید دارد که مراجعه و طرح شکایت موجب مستندسازی میشود و آن وقت نمیتوان به افراد آسیب دیده بهتان زد.
در افشان میافزاید: «بدیهی است تمامی مسئولین مربوطه شهرداری در خصوص این بیلبورد توهینآمیز و خلاف واقع در مورد طرح و نصب و صادر کردن مجوز، دارای مسئولیت کیفری هستند و علاوه بر افترا و نشر اکاذیب؛ مرتکب تشویش اذهان عمومی نیز شدهاند و موجب تاسف است اینگونه نمک بر زخم هموطنان نابینا شده و آسیبدیده پاشیدن و روان جامعه را آزردن».
منبع: روزنامه توسعه ایران
انتهای پیام