برخی «سور» در این واژه را در معنایِ جشن، شادمانی، نشاط و عیش گرفتهاند و برخی «سوری» را به معنایِ سرخ میدانند، چون در این جشن آتشِ سرخ افروخته میشود. واژهی سوری در اصل «پهلوی» نیز به معنیِ سرخ است. برای نمونه، سُهرِوَرد به معنیِ گل سرخ است.
احتمالاً نامِ نخستِ این مراسم «جشنِ سوری» بوده و واژهی چهارشنبه بعدها واردِ این نام شده است. نیز، برخی شواهد و قراین موجود، مانند رواج تلفظ چارشمبهسُرخی در شهر اصفهان و استفاده از واژهی سور بهجای سرخ در بسیاری از گویشهای رایج در فلات ایران (پشتو، لری، بختیاری و کردی) درستیِ دیدگاه دوم را تقویت مینماید. برخی نامهای محلی این جشن عبارتند از: گول چارشَمبه (اردبیل)، گوله ـ گوله چارشمبه (گیلان)، کوله چوارشمبه (کردستان) و چوارشمبهکولی (قروه).
بهگفتهی ابراهیم پورداوود، چهارشنبهسوری ریشه در گاهنبارِ هَمَسْپَتْمَدَم زرتشتیان و نیز جشن نزول فروهرها دارد که شش روز پیش از فرارسیدن نوروز برگزار میشد و بر این پایه، احتمالاً شکل آغازین چهارشنبهسوری در قالب برپا کردنِ آتش بر بامها بوده که در جاهایی از ایران، از جمله در نقاطی از خراسان جنوبی، بازمانده است تا روان نیاکان درگذشته (فروهرها) راه منزل خویش را بیابند.
در قدیمیترین اشاره به «شب سوری» در قرن چهارم در تاریخ بخارا اشارهای به روز چهارشنبه نیست ولی از لفظ «عادت قدیم» استفاده شده است که نشاندهندهی پیشینهی این جشن است: «و چون امیر منصور بن نوح به مُلک بنشست، اندر ماه شوال سال سیصد و پنجاه، به جوی مولیان، فرمود تا آن سرای را دیگر بار عمارت کردند و هر چه هلاک و ضایع شده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آنگاه امیر به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده بود که چون شبِ سوری، چنانکه عادت قدیم است، آتشی عظیم افروختند. پارهای از آن بجست و سقف سرای درگرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت…».
این فرض هم که برافروختن آتش در این روز یادمان عبور سیاوش از آتش است مطرح بوده. چون در برخی منابع از نحوست روز چهارشنبه سخن رفته، ممکن است ابداع چهارشنبهسوری یا تحول آن به صورت فعلی در قرون اولیهی اسلامی رخ داده باشد. همچنین گفته شده که چهارشنبهسوری به مناسبت بزرگداشت یاد قیام مختار ثقفی به خونخواهی حسین بن علی در ۶۶ هجری در کوفه بوده است که در روز چهارشنبهای آغاز گردید و برای اعلان این قیام، یارانِ مختار بر پشتبامهای خانههای خود آتش افروختند. ابومسلم خراسانی نیز برای آغاز قیام به پیروانش چنین دستوری داده بود.
بهگفتهی ابوریحان بیرونی، هرمزد یکم، شاهنشاه ساسانی، دستور داده بود در نوروز، مکانهای مهم را با آتش پاکیزه کنند زیرا معتقد بود که عناصر ناسالم در هوا وجود دارند.
چهارشنبهسوری با آیینها و جشنهای متعددی در سراسر منطقهی ایران فرهنگی برگزار میشوند که دارای مشابهتهای زیادی با هم هستند. مهمترینِ این آیینها جمعآوری خار و خاشاک یا تودههای سوختنیِ دیگر از یکی دو روز قبل از چهارشنبهسوری از بیرون شهر ــ یا گاهی از ضایعات کشاورزی همان منطقه، مثلاً در خور برگِ خرما یا در گیلان ساقهی برنج ــ و افروختن آتش در روز مقرر در فضایی همگانی (میدان روستا یا کوچههایی مشخص از محلههای شهری) آنهم به شمارِ فرد (یک، سه، پنج یا هفت کومه) است.
آتشافروزی در زمان غروب آفتاب یا بعد از آن انجام میشود و مردمان از روی آن میپَرَند و «سرخی تو از من، زردی من از تو» (یا در بعضی شهرها، شعری محلی با مضمونی مشابه) میخوانند. برخی بر این باورند که این کار آنها را از بیماری و زردرویی در سال بعد مصون میکند.
در قاشقزنی دختران و پسران جوان چادری بر سر و روی خود میکشند تا شناخته نشوند و به در خانهی دوستان و همسایگان خود میروند. صاحبخانه از صدای قاشقهایی که به کاسهها میخورد به در خانه آمده و به کاسههای آنان آجیل چهارشنبهسوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول میریزد. این آیین احتمالاً برگرفته از این باور است که ارواح نیکِ درگذشتگان در رستاخیز آخر سال به میان زندگان بازگشته و به شکل افرادی که رویشان پوشیده است به خانهی بازماندگان سر میزنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنان هدیهای میدهند.
نوع دیگری از فال گرفتن در چهارشنبهسوری فالگوش است که در آن دختران جوان نیت میکنند، پشت دیواری میایستند و به سخن رهگذران گوش فرا میدهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را میگیرند.
انتهای پیام