سنگ نگاره های ساسانی تنگِ چوگان به همراه شهر باستانی بیشاپور، دژ دختر و غار شاهپورکازرون در محور ساسانی پارس (فارس) با نام «منظر باستان شناسی ساسانی پارس» در تاریخ ۳۰ ژوئن ۲۰۱۸ میلادی در بحرین و در پیِ چهل و دومین نشست سالانه اَش در فهرست جهانی سازمان یونسکو به ثبت رسیده است. زمانی که یک یادمان تاریخی و فرهنگی به ثبت جهانی می رسد، از آنِ همۀ مردم جهان به شمار می آید و کشورها وظیفه دارند به درستی از آن پاسداری و حفاظت کنند. با این همه، یادگارهای جهانی ایران در وضعیت خوبی به سر نمی برند و هر از گاهی خبرهای ناخوشایند و ناگواری به گوش می رسد که نشان گر نبود درک درست مسولان فرهنگی کشور به ویژه در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است. همچنین کوتاهی و غفلت در حفاظت و پاسداری از میراث جهانی کشور به هیچ روی، پذیرفته و توجیه پذیر نیست و باید مسولان میراث فرهنگی آگاهانه تر و دلسوزانه تر با موضوع یادگارهای تاریخی و فرهنگی برخورد کنند و پاسخ گوی رُخدادهای ناگواری که گَه گاهی پیش می آید، باشند و در رفع کاستی ها از هیچ کوششی دریغ نکنند.
سنگ نگاره های جهانی «تنگِ چوگان» زیر پای مسافران!
اما در بازدید میدانی نگارنده که در تعطیلات هفتۀ گذشته انجام شده است، شوربختانه وضعیت حفاظتی میراث جهانی شهرکازرون خوب نبود و بازدیدکنندگان و مسافران در پیِ غفلت نگهبانان و بدون رعایت استانداردهای بازدید از یادگارهای تاریخی و با وجود تابلوهای ورود ممنوع از سنگ نگاره های ساسانی «تنگِ چوگان» بالا رفته و بر روی آن ها پیاده روی کرده و حرکات نمایشی اَنجام داده و به اِصطلاح خود نگاره های (تصاویر) یادگاری می گرفتند! بی گمان راه رفتن بر روی سنگ نگاره ها جدا از این که ممنوع بوده و تخلف به شمار می آید با گذشت زمان و به آرامی سبب آسیب رسانی به آن ها خواهد شد.
سخن درخُور نگرش (نکته قابل تامل) این است که، وضعیت حفاظتی یادمان های تاریخی و فرهنگی کشور در مکان هایی که پایگاه ملی و جهانی هستند و دارای نگهبان بوده و حتا دوربین های مدار بسته دارند بدین گونه است، حال باید پرسید وضعیت یادمان های تاریخی پراکنده در دشت ها و روستاها و دور از شهرها که بدون نگهبان و نظارت مسولان است، چگونه خواهد بود؟ و باید گفت ” تو خود حدیت مفصل بخوان از این مجمل! “.
اما با این همه، نگارنده بر پایۀ خویشکاری (وظیفه) و مسولیت اجتماعی خویش، موضوع را به نگهبان محوطه آگاهی داده و خواستار رسیدگی و حفاظت بیشتر از یادگارهای ملی و جهانی «تنگِ چوگان» شده است.
موضوع دیگری که باید از آن نام برد، کوتاهی و غفلت نگهبانان و نیروهای حراست محوطۀ جهانی «تنگ چوگان» کازرون است. زیرا در نزدیکی سنگ نگاره های جهانی تنگ چوگان، اتاقک نگهبانی وجود دارد و کارمندان این بخش باید در این اتاقک همیشه حاضر باشند به ویژه در روزهای تعطیل و پر رفت و آمد مسافران.
اما در هنگام بالا رفتن مسافران از سنگ نگاره های بسیار اَرزشمند ساسانی در اتاقک نگهبانی هیچ نیروی حراستی وجود نداشت و این اَفراد نابخرد و فرومایه از غفلت نیروهای نگهبانی استفاده کرده و به نگارکَندهای جهانی تنگِ چوگان دست یازیده و از آن ها بالا رفته اَند. همچنین این نخستین باری نیست که در محوطۀ جهانی تنگ چوگان، مسافران از سنگ نگاره ها بالا می روند و نگاره های یادگاری می گیرند. در سال گذشته نیز، یک گروه بازدیدکننده که از سوی یک آژانس گردشگری و با راهنمای گروه همراه بوده، از سنگ نگارۀ پیروزی شاهپوریکم بالا رفته و نگاره های یادگاری گرفته بودند که اَسناد آن پیش نگارنده موجود است. از سویی، در غار جهانی شاهپور که پیکرۀ بزرگ و شگفت اَنگیز شاهپوریکم ساسانی و در ۵ کیلومتری محوطۀ تنگ چوگان و بر فراز کوه و درون اِشکفتی (غاری) جای دارد، بانویی میانسال و از گروه کوهنوردان به بخش ورود ممنوع دست یازیده و وارد شده و خود را به تندیس شاهپوریکم چسبانده بود که نگارنده به سختی توانست، او را به بیرون از محوطه راهنمایی کرده و موارد حفاظتی را گوشزد کند. همچنین نبود نگهبان در درون غار و بالای کوه، آن هم در روزهای تعطیل و پر رفت و آمد بسیار شگفت اَنگیز بود و جای پرسش و گلایه داشت و روشن نیست که چرا میراث جهانی را به حال خود رها کرده اَند و اگر خدای ناکرده، رُخداد ناگواری پیش آید و فردی به تندیس جهانی شاهپوریکم آسیب برساند، به راستی چه کسی پاسخ گو است و چه می توان کرد؟ و آن گاه فریادهای بی پاسخ به کجا خواهد اَنجامید.
یکی از مواردی که باید به آن اِشاره کرد، دست اَندازی به یادگارهای تاریخی با این روش جدا از جنبۀ بدآموزی که دارد، دهن کجی به یادگارهای نیاکانی و گذشتگان پاک سرشت ما است که بایسته است مورد بررسی و کَنکاش بیشتری جای گیرد.
اما آنچه مایۀ نگرانی کُنش گران و کارشناسان میراث فرهنگی است، این است که، اگر گردشگران فرنگی در بازدیدهای خود با چُنین صحنه هایی رو به رو شوند به راستی دربارۀ ما چه خواهند گفت و چگونه می اَندیشند. همچنین اگر به وسیلۀ شبکه های اجتماعی این صحنه ها در جهان پخش شود و یا در روزنامه ها و بولتن های جهانی بازتاب یابد، آبروی فرهنگی ایران از میان رفته و جهانیان به ما خواهند خندید.
کمبود نیرو، چالش بزرگ وزارت میراث فرهنگی
اما وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به سبب کمبود نیرو در یگان حفاظت و بخش نگهبانی، نمی تواند به درستی از یادمان های تاریخی و فرهنگی کشور نگهداری و حفاظت کند و این موضوع به یکی از چالش های مهم و بزرگ وزارت میراث فرهنگی تبدیل شده که بایسته است نمایندگان مردم در خانۀ ملت (مجلس) به قید فوریت برای آن تصمیم گیری و چاره اَندیشی کنند. وگرنه، در آینده ای نه چندان دور بیشتر یادمان های تاریخی و فرهنگی کشور از میان رفته و به تاریخ خواهند پیوست و آیندگان باید نگاره های (تصاویر) یادمان های تاریخی را در لابِلای کتاب ها و روزنامه ها جست و جو کنند. همچنین نبود آموزش در میان کارمندان و نگهبانان میراث فرهنگی و نداشتن اَنگیزۀ کاری به سبب دشواری های مالی و اقتصادی و سرد شدن آنان از دیگر چالش های پیش روی وزارت میراث فرهنگی است.
نبود آموزش و پالایش فرهنگ، مهم ترین چالش میراث فرهنگی کشور
اما نبود پالایش فرهنگ و آموزش در میان تودۀ مردم از تحصیل کرده گرفته تا اَفراد عادی سبب شده تا یادمان های تاریخی و فرهنگی دستخوش آسیب های فراوانی شوند. از کَند و کاوهای غیرمجاز در یادمان های تاریخی که در یکی دو سال گذشته، فزونی گرفته تا یادگاری نویسی بر روی یادگارهای تاریخی و دیگر آسیب های اِنسانی. بی گمان یکی از اَنگیزه های آن نبود درسی به نام میراث فرهنگی از دورۀ دبستان در آموزش و پرورش ما است و تا کودکان و نوجوانان از خُردسالی با موضوع میراث فرهنگی آشنا نشوند و در میان آن ها عشق به میهن و پاسداری از سرزمین نهادینه نشده و عِرق ملی – میهنی در آن ها پدید نیاید، وضعیت به همین رَوند خواهد بود. موضوعی که نگارنده و کُنش گران میراث فرهنگی بیش از یک دهه است به آن پرداخته و از مسولان فرهنگی کشور خواستار پیگیری و اهمیت دادن به آن شده اَند.
نبود سواد میراثی در جامعه
یکی از مواردی که باید به آن اَهمیت داده شود و بسیار موضوع مهمی است، سواد میراثی و فرهنگی اَفراد جامعه و کشور است. راست داستان آن است که، در چند دهۀ گذشته در این زمینه، هیچ کار درخُوری در کشور اَنجام نشده است و بیشتر تودۀ مردم از تحصیل کرده و دانشگاهی گرفته تا اَفراد عادی و حتا بیشتر راهنمایان گردشگری سواد فرهنگی به ویژه سواد میراثی ندارند و برخورد آن ها با مقولۀ میراث فرهنگی در سطح بسیار پایینی است که نگارنده بارها بینندۀ این موضوع در بازدیدهای میدانی و سفرهای خود بوده است. از مردمی که سخنان ناسزا و زننده و رَکیک اَفرادی همانند «تتلو» موسیقی و خُنیای آن ها به شمار می آید و صفحه های اجتماعی این به اصطلاح خوانندگان را میلیونی بازدید و دنبال می کنند، چگونه می توان انتظار داشت تا با موضوع میراث فرهنگی برخورد شایسته ای داشته باشند؟ و به یادمان های تاریخی و فرهنگی نیاکان خود اِحترام گذاشته و آن ها را اَرج نهند. به هر روی، باید پذیرفت سواد میراثی در جامعه درسطح بسیار پایینی جای دارد و باید در این زمینه، کارشناسان و دلسوزان کشور ورود کرده و آگاهی رسانی کنند و به آموزش تودۀ مردم بپردازند. و این مهم، صورت نمی پذیرد مگر با کمک و همکاری دولت و خواست و ارادۀ جمعی.
در محوطۀ تنگ چوگان کازرون، شش سنگ نگاره از دوران ساسانیان وجود دارد که از اَرزشمندترین یادمان های فرهنگی و تاریخی کشور به شمار می آید. شهر کازرون در بخش باختری استان پارس (فارس) و در ۱۲۰ کیلومتری شهرستان شیراز جای دارد.
انتهای پیام