تشویش مکن راه مگو پر خم و پیچ است / کاین جاده پیکار همش در خم و پیچ است
بر جاده هموار دویدن هنرش چیست؟ / مردانه دویدن، هنرش در خم و پیچ است
یکسال گذشت، مردم شهر اوز هیچگاه تاریخ ۱۰ مهرماه ۹۸ را از یاد نخواهند برد. تاریخی سرنوشت ساز که به نقطه عطفی برای تولدی دوباره تبدیل شد. پس از ۷۰ سال انتظار و پیگیریهای مکرر طیفها و اقشار مختلف مردمی و مسئولین، بالاخره آن خبر مسرت بخش به گوش رسید. بیمها و امیدها سپری و اوز شهرستان شد ( ارتقایی که نتیجه همدلی همه جانبه بود و نه تلاش فرد یا گروهی خاص)
ارتقایی که مردم صرفاً به دنبال تغییر اسمی (بخش به شهرستان) نبوده بلکه خواستار تغییرات ملموس و محسوس چه در زندگی شخصی و چه در شهرستان بوده و هستند .
حال یکسال گذشت
شاید هنوز برای پاسخ به برخی سؤالات و ارائه کارنامه و دستاوردهای یک ساله زود باشد ولی حداقل میتوان به مرور رویدادها ، رویکردها و نتایج عملکردها پرداخت.. شور و شعف مردمی که اکنون بیصبرانه منتظر «تغییر و تحولات» دربخشهای مختلف جامعه شهری هستند. حقی که ارتقای سیاسی با خود بهارمغان میآورد و باید به مردم بپردازد. چقدر سهم خود را از ارتقا گرفتیم ؟ چه اندازه از توسعه بهرمند شدیم؟
و مهمتر آن که برای رسیدن به آرمانهای شهری چه گامهایی برداشتیم؟ اولویتبندی اهداف و نیازهای شهر ، در کنار تصمیمات عقلایی و خردمندانه مسئولین ، همچنین در کنار ارتقای سیاسی ، ارتقای اخلاق ، شعور اجتماعی و سیاسی ، افزایش آگاهی عمومی و مشارکت جمعی، اتحادوهمدلی در راستای همافزایی و همگرایی بدور از حسادتها و منیتها، رفع تبعیض و بیعدالتی ، گسترش حقوق شهروندی و فعالیتهای مدنی، استفاده بهینه از ظرفیتها و پتانسیلهای اقتصادی و انسانی و رشد سرمایهگذاری، نظارت مقتدرانه بر عملکرد مدیران ادارات ، تخصیص بودجه برای شهرستان، که میتواند در زمره مهمترینها قرار گیرد.
بیگمان در این یکسال شاهد مسائلی بودهایم که اگر در ترازو و میزان قضاوت قرار دهیم در کنار موارد مثبت و تأثیرگذار که با پیگیری به نتیجه رسیده است ، به برخی هم نمیتوان نمره قابل قبولی داد. اگر چه باید اذعان داشت و این واقعیت را در نظر گرفت که پارهای موارد متأثر از وضعیت ، سیاستهای کلان کشور است و خواستهها باید واقع بینانه و انتظارات با درک از این مسائل باشد ( شوربختانه ارتقا سیاسی ما همزمان و مصادف شد با شیوع بیماری کرونا در جهان و تحریمهای فلج کننده و رکود اقتصادی و…خبر مسرت بخشی که شاید اگر در موقعیت مناسبتری صورت میپذیرفت با ثمرات شیرینتری همراه بود.) و برخی نیز نشأت گرفته از واقعیتهای موجود جامعه که به صورت اپیدمی کل کشور را احاطه نموده و فرا گرفته از جمله: فشار اقتصادی کمرشکن ، بیکاری ، زمین خواری و …و… البته مسائلی که بازگو نمودن آن بدور از تبعات و هزینه نخواهد بود…
با این حال فراموش نکنیم که “توسعه و پیشرفت از بالا ( مقتدرانه) نیست بلکه از پایین (مردم سالارانه) حاصل میشود.” بنابراین نگارنده تأکید مکرری بر مطالبهگرایی مردمی دارد. آنجایی که مسئولین مردم را منفعل و بیتفاوت بدانند ، امور را هم از سر رفع تکلیف و نامطلوب میگذرانند. همچنین در این مسیر پر فراز و نشیب باید دستبوس و قدردان نیکوکاران و خیرین شهر باشیم که گرچه برخی از آنان از دیار خود به دور هستند اما بزرگترین حامی و پشتوانه شهر خویش به خصوص پس از ارتقاء در همه زمینهها بوده و هستند ، به راستی اگر از وجود آنان بیبهره بودیم وضعیت ما چگونه بود؟ این بزرگان را ارج مینهیم و همت آنان را سپاس میداریم و اجرشان را به یزدان میسپاریم..
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند و سرمایههای متخصص بومی (بومی های لایق، شایسته و توانمند ) که مخلصانه کوشش میکنند از جمله نخستین بخشدار مرکزی بومی ، جوان خوش فکر و خوشنام ، که امید است این رویه ادامه داشته و در آیندهای نه چندان دورشاهد حضور بومیهای دلسوز در عرصههای مختلف سیاسی و نهاد تصمیمگیری باشیم. قطعاً هستند کسانی که عاشقانه و مخلصانه و صادقانه دل در گرو آبادانی و پیشرفت شهر دارند، افرادی که گاها از دو جبهه (فرادستان و فرودستان) در تنگنای بیعدالتی و بی انصافی و بیمهری قرار میگیرند که عطای بودن و خدمت را به لقایش می بخشند..
هر چند هنوز راه درازی مانده تا مقصد و رسیدن به قله آمال….. اما هیچ راهی نیست کان را نیست پایان …
*ادارات (مهمی) که همچنان باید پیگیر بود تا مستقر شوند و مردم را از رفتن به سایر شهرها بی نیاز سازند…
*انتصاب مدیران لایق و شایسته و قوی ( چه بومی چه غیر بومی)
*جوانهایی که برای مسکن و اشتغال بیم و دغدغه این نداشته باشند …
*استفاده بهینه از ظرفیتهای انسانی و مادی شهر
*تأمین زیر ساختهای منطقهای ( به خصوص در مسئله آب ) که باید اصلاح شوند ..
*زمینهسازی در صنعت و سرمایهگذاری ، ایجاد و تأسیس کارخانههای تولیدی که باید نگاهی رو به جلو به آن داشت.
*توجه ویژه به امور بانوان ( متأسفانه در بسیاری موارد قربانی جامعه مردسالار و زنستیز بوده و هستند) که همیشه مظلوم مانده و به صورت نمادین و سنبلیسم از این قشر استفاده میشود و نه در تصمیمگیریهایی که حتی به خود آنان مرتبط است ..
*رشد و ایجاد رسانههای منتقد ، مستقل و غیروابسته که همگام با مردم پیگیر مسائل و کاستیهای شهر (و نقد عملکردها) و نه اینکه صرفاً تریبون نهادهای دولتی و ادارات باشند.
*اصلاح برخی رفتارهای ضدارزشی که بهمرور به فرهنگ مبدل شده نظیر: ریا ، تملق و چاپلوسی در راستای حصول منفعتهای شخصی که منجر به قهقرا رفتن اخلاق حاکم و غالب بر جامعه میشود..
(در این راستا سیاستورزی اگر همراه با صداقت و اخلاقیات نباشد به افزایش مدعیان دروغین خدمت و شیفتگان قدرت میانجامد و در صورت ادامه این روند جامعه شهری با انحطاط اخلاقی روبرو میشود.) و البته رسیدن بر این باور مهم که رفتارهای افراد همسو و هم جهت منافع جمعی و جامعه باشد بالطبع اصلاح ناهنجاریهای اخلاقی و فردی پیش زمینهای برای توسعه و رشد یک جامعه مترقی خواهد بود.
*بسترهای لازم برای تأسیس و توسعه تشکلهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی به منظور گسترش مشارکت عمومی در تمام زمینهها فراهم گردد…
*مبارزه با ناهنجاریهای اجتماعی از جمله در بحث مواد مخدر و اعتیاد …
*گسترش و رشد بهداشت عمومی و آموزش…
* توسعه اقتصادی پایدار …
*و توسعه همه جانبه و متوازن برای زندگی بهتر و مطلوب
بی گمان تحقق و رسیدن به این اهداف، تدوین و اتخاذ سیاستهایی خردمندانه و هوشمندانه و سکانداری قوی، با اراده و متواضع و پاسخگو میطلبد و قافله سالاری که متعلق به پدر همه اقشار باشد و مردمی که هستند بر آن عهد که بستند تا همراه شوند با قافله وقافله سالار این جاده پر پیچ و خم …..
آری مردانه دویدن هنرش در خم و پیچ است.
انتهای پیام/*