انتقاد به «خانه پدری» احمقانه است| آبروی ایران را مدیرانش بردند نه فیلم ها

سید هادی کسایی زاده روزنامه نگار طی گفتگویی می گوید: ماجرای فیلم سینمایی خانه پدری اتفاق‌های خانه قدیمی در تهران را از سال ۱۳۰۸ اواخر دوره قاجار تا ۱۳۷۹ روایت می‌کند؛ در این فیلم کیانوش عیاری خانواده تهرانی را روایت می کند که به دلیل حفظ آبرو و داشتن غیرت مردان خانواده دختر بزرگ خانه را به دلیل یک سوءظن اخلاقی به قتل می رسانند به نحوی پدر «ملوک» همراه با پسر ۱۲ ساله اش ملوک را به زور داخل زیر زمین برده و با سنگ هاونگ بیهوش و در همان زیر زمین دفن می کنند. پدر ملوک از سوی برادر و پسر برادرش به دلیل این اقدام تحسین می شود و قرار می گذارند این راز میان مردان خانواده باشد اما پس از ۲۰ سال به نحوی راز برملا می شود. که در نهایت این قرار بده بستان خویشاوندی و ازدواج پسرعمو دختر عمو منجر می شود.

کارگردان در این فیلم قضاوت ناعادلانه، غیرت بدون معرفت، تصمیم عجولانه، مرد سالاری، تضییع حقوق زنان، مخفی کاری، اصرار بر حقانیت گناه، کوچک شمردن گناه و نگاه به زن در قلب پایتخت از قاچار تا دهه ۷۰ را نشان می دهد.

در سکانس های مختلف فیلم شاهد کتک زدن زن از سوی همسر به اسم مردانگی و صاحب زن بودن، کتک زدن دختر از سوی پدر برای ازدواج اجباری، کتک زدن دختر از سوی پدر به اسم تنبیه هستیم که در انتهای فیلم که ۷۰ سال از زندگی این خانواده می گذرد دختر جوان یا همان عروس جدید خانواده در مقابل مرد خانواده (فرزند برادر ملوک) می ایستد و حرفش را می زند و مرد مجبور به قبول اشتباه است. یعنی دوره مرد سالاری در این خانواده به اتمام می رسد.

اینکه در دوره قاجار و حتی پیش از آن جایگاه زنان در ایران مناسب نبوده را تاریخ بازگو کرده و شک و شبهه ای نداریم. اینکه در یک فیلم سینمایی داستان قتل یک دختر جوان با یک سوء ظن اخلاقی روایت شود هم در سینما امر عادی است. من واقعا نمی دانم کاسه داغ تر از آش ها بر اساس چه بهانه ای وا اسفا و وااسلاما سر داده اند؟ یا این عزیزان کل خانواده شان از بیخ و بن از دهه ۹۰ رشد کرده اند و عقبه و اصالت ندارند و یا تاریخ را نخوانده اند.

دوستان بهتر است سری به فیلم های گیشه پر کن و شبکه های خانگی بزنند که فیلم های خیانت زن به همسر (زندگی خصوصی آقا و خانم میم) و یا ترویج همسران چند زنه، حتک حرمت و تجاوز و بارداری ناخواسته (فیلم من مادر هستم)، توزیع و فروش آسان مواد مخدر در دل پایتخت (متری شیش و نیم)، تجاوز و تعرض و تن فروشی زنان، نشان دادن تمایل دختران به فرار از خانه و جمهوری اسلامی برای زندگی ایده آل (لاتاری)، تعرض به دختران و کودک آزاری (هیس دخترها فریاد نمی زنند)، اسید پاشی (لانتوری)، از هم پاشیدگی خانواده ها پس از چند سال زندگی مشترک (جدایی نادر از سیمین) در جمهوری اسلامی ایران یعنی در ۴۰ سال اخیر را روایت می کنند. آیا این فیلم ها واقعیات جامعه را روایت نکردند؟ آیا این واقعیات برای عصر جدید و دقیقا در ۲۰ سال اخیر رخ نداده است؟ آیا این فیلم ها ایران را سیاه نشان نمی دهد؟

حالا آقایان منتقد رگ گردنشان باد کرده که با فیلم خانه پدری حیثیت ایران و کشور رفته است؟ ترویج زن کشی و دختر کشی است؟ پس فیلم های بالا چه روایت کردند؟ ترویج نماز و زکات …؟ من واقعا متاسف هستم که برخی سرشان را مثل کبک در برف کردند و تصور می کنند در بهشت زندگی کرده و باید همه طبق نظرات و تفکرات آنها رفتار کنند. این افراد قطعا از میدان ونک پایین تر نیامدند و مردم را از شیشه های دودی خودروهایشان دیده اند. روایت خانه پدری همچنان در جامعه ما هست و خواهد بود اما روش ها و نگاه به زندگی تغییر کرده است.

اگر ترس دارید آبروی کشور در دنیا برود پس بهتر است فیلم های سینمایی واقعی با بازی شبنم نعمت زاده دختر آقای وزیر سابق، سعید مرتضوی دادستان سابق تهران، محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور سابق، محمدرضا خاوری مدیر سابق بانک ملی جمهوری اسلامی ایران، حسین فریدون برادر رئیس جمهور ایران و … را اکران نکنید. این ها بیشتر آبروی ایران را می برد.

اشکان نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

The Instagram Access Token is expired, Go to the Theme options page > Integrations, to to refresh it.
دکمه بازگشت به بالا