بیشتر از یک دهه است که سد چم شیر روی رودخانه زهره در جنوب استان کهگیلویه و بویراحمد در حال احداث است. ساخت این سد انتقادهای بسیاری بخاطر تبعات زیانبار زیستمحیطی برانگیخته است. علاوه بر استادان و صاحبنظران حوزۀ جغرافیا و محیط زیست، گزارشی که «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» در این زمینه منتشر کرده نیز نکتههای قابل تأملی دارد.
اما در کنار مسایل زیستمحیطی، یکی از جنبههای آسیبرسان ساخت سدها موضوع غرق شدن و نابودی محوطههای باستانی است که طی سالهای گذشته در مورد سدهای سیوند، سلمان فارسی، گتوند، سیمره و مواردی دیگر رخ داده بود.
به گفته یکی از مسؤولان پژوهشگاه میراث فرهنگی، «شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران» اخیراً طی قراردادی با پژوهشگاه مبلغ ۲/۵ میلیارد تومان (پنج میلیارد و دویست میلیون تومان) برای انجام کاوشهای باستانشناسی سد چمشیر تخصیص داده است. قرار بود از این مبلغ حدود ۳۰ درصد یا بیشتر را پژوهشگاه میراث فرهنگی به عنوان بالاسری کسر کند و مابقی را به کاوشها اختصاص دهد.
اما شواهد حاکی از آن است که مبلغ باقی مانده نیز تماماً صرف کاوشهای باستانشناسی نخواهد شد. این موضوع که چرا پژوهشگاه میراث فرهنگی بودجههای تخصیص یافته برای انجام فعالیتهای پژوهشی و کاوشهای نجاتبخشی را صرف آن نمیکند و به کارهای دیگری اختصاص میدهد، در گذشته نیز مورد اعتراض باستانشناسان بود.
این سؤال همواره مطرح بود که چرا پژوهشگاه میراث فرهنگی چنین رقمی از بودجه تخصیص یافته برای کاوشهای نجاتبخشی باستانشناسی را به عنوان بالاسری برمیدارد و صرف اموری دیگر میکند؟
قاعده برداشت بالاسری از کجا و چرا میآید؟ قبلاً یکی از رؤسای پژوهشکده باستانشناسی نیز به انتقاد از این موضوع پرداخته و در گفت و گو با ایلنا گفته بود: «بر اساس قانون، پژوهشگاه میراث و گردشگری میتواند بیش از ۳۰ درصد این بودجه را به عنوان بالاسری (امور روزمره) بردارد. این درحالی است که همان بودجه اختصاصیافته اگر به طور کامل برای نجاتبخشی تخصیص یابد برای فصلهای کاوش کافی نیست چه برسد به آنکه مبلغی از آن هم کسر شود»
همچنین این سؤال مطرح است که چرا پژوهشگاه میراث فرهنگی به جای انجام درست و دقیق کاوشهای نجاتبخشی تسلیم ضربالاجل مدیران آب ونیرو و سد چمشیر شده است و بار دیگر آبگیری زودهنگام یک سد موجب غرق شدن بخشی از میراث مادّی تمدن ایرانی میشود.
گزارشها حاکی از آن است که مسؤولان سد چمشیر در سال ۱۳۹۰ از پژوهشکده باستانشناسی درخواست بررسی محدودۀ آبگیر این سد را کردهاند.
پس از آن مطالعات باستانشناسی در محدوده این سد طی چند مرحله در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۸ تا سالهای اخیر انجام شد و نقشه مقدماتی محوطههای شناسایی شده تهیه شد. اما با گذشت یک دهه، این پیگیریها هرگز آنقدر جدی و گسترده نبودهاند که پیش از خبر آبگیری ضربالاجلی سد چمشیر فرصت لازم برای انجام کاوشهای باستانشناسان را فراهم کند. تعلل گاه به گاه مسؤولان آب و نیرو و بخصوص پژوهشگاه میراث فرهنگی و تعویقهای پی در پی در انجام مطالعات باستانشناسی موجب شده که شاهد تکرار یک فاجعه دیگر در زمینه غرق شدن محوطههای باستانی باشیم.
اکنون با مطرح شدن و بالاگرفتن انتقادهای زیستمحیطی، مسؤولان آب و نیرو چاره را در آبگیری سریعتر این سد دیدهاند، و پژوهشگاه میراث فرهنگی نیز به جای اهمیت دادن به مأموریتهای خود و انجام درست مطالعات تخصصی و حراست و صیانت از میراث فرهنگی کشور، با اقدامی شتابزده همسو شدهاند که با رسالت علمی و فرهنگی و تاریخی این نهاد مغایر است.
ازطرفی، طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، در حال حاضر شرایط خشکسالی در منطقه حاکم بوده و امکان آبگیری سد با تردید مواجه است. از این رو، با توجه به حساسیتهای کیفی مرتبط با ساختگاه سد چم شیر تا زمان بهبود شرایط آبی و افزایش آبدهی رودخانه که موجب تسهیل فرایند آبگیری خواهد شد،
فرصتی فراهم است تا با به روزرسانی و تدقیق مطالعات انجام شده بویژه با بهرهگیری از دادههای هیدرولوژیکی دهه اخیر و تکمیل مطالعات زمینشناسی برای رفع بعضی ابهامهای موجود اقدام کرد.
انتهای پیام