نهال موسوی – چند روز قبل خبری منتشر شد که: «مهارت ساختن و نواختن عود» به طور مشترک به نام ایران و سوریه در یونسکو ثبت شد. این ساز در هفدهمین نشست کمیته بیندولتها برای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس به رأی گذاشته شد که به عنوان هجدهمین میراث ناملموس ایران به صورت مشترک با سوریه در یونسکو ثبت جهانی شد.
عزت الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی توئیتی منتشر کرده و در آن از ثبت جهانی چهار عنصر به عنوان میراث فرهنگی ناملموس در یونسکو خبر داد و نوشت:
در دولت سیزدهم، در ثبت جهانی میراث فرهنگی ناملموس، ایران از مقام هفتم دنیا به رتبهی ششم ارتقا یافت. امسال چهار عنصر جدید شب یلدا، ابریشمبافی، ساختن و نواختن عود و سوزندوزی ترکمن، تعداد عناصر را از ۱۷ به ۲۱ مورد افزایش داد. تشکر از همهی همکاران میراث فرهنگی.
در زیر همین توئیت کاربری (حسین دهباشی) ریتوئیت کرده و پرسیده بود: باسلام و احترام. یونسکو آیا نمیپرسد که این سازهای ایرانی و مثلا عود که ثبت جهانیاش میکنید را چرا اصلا در تلویزیون کشورتان نشان نمیدهید؟ و اگر میپرسید آیا شما به عنوان وزیر فعلی میراث فرهنگی و رئیس سابق صداوسیما پاسخی برایشان داشتید؟
واقعا پرسش جالب توجهی است که ادوات موسیقی و علی الخصوص سازهای ایرانی چرا تصویرشان از تلویزیون پخش نمیشود؟ مشکل چیست؟
طنز ماجرا این است که ساز موسیقی تولید کننده صداست و صدای آن از تلویزیون قابل پخش است اما تصویر آن خیر! سازی که در سراسر کشور ساخته و فروخته میشود، پس یعنی هیچ ممنوعیت قانونی برای آن وجود ندارد.
در دانشگاههای کشور تدریس میشود پس یک وجه علمی و آموزشی هم دارد.
واقعا سازهایی که صدای آن در انواع و اقسام مراسمها شنیده میشود این تصویرش چه مشکلی دارد که قابل پخش نیست؟
قضیه مهمتری که وجود دارد این است که همین سازی که آقای وزیر ثبت آن در میراث فرهنگی جهان را به عنوان یکی از افتخارات دولت سیزدهم و وزارت خانه خودش میداند دارد از میان فرهنگ ملموس جامعه ایران حذف میشود.
یک سری به آموزشگاهها و مراکز آموزش موسیقی بزنید و ببینید که آمار ثبت نام برای یادگیری ساز کهن و با اصالت ایرانی چون عود در قیاس با سازی چون گیتار چه اندازه است. در سال چند کنسرت برای این بخش موسیقی ایرانی برگزار میشود؟
حواستان هست که شاید تا ۲۰ سال دیگر این سازهای ایرانی دیگر حتی نوازندهای هم نداشته باشد؟ چون هرچه هست تا به امروز از طریق عشق و علاقه شخصی افراد پابرجا مانده است.
سازهای غربی و غیر ایرانی از مجاری مختلف و متنوعی چون کانالهای ماهوارهای، فضای مجازی و … به سادگی در معرض دید مخاطب است اما سازهای ایرانی بسیار کم دیده میشوند و هیچ نهاد، سازمان و … هم وجود ندارد که سعی در حفظ و اشاعه آن داشته باشد.
این فقدان قطعا اثرات زیانباری برای فرهنگ و هنر این مملکت برای نسلهای آینده خواهد داشت چون به دست خود در حال پاک کردن آن از جلوی دیدگان مردم هستید. قرنها قبل جامی شاعر به زیبایی سراییده است که : «از دل برود هر آنچه از دیده برفت».
ثبت این سازهای ایرانی در مجامع بین المللی و یونسکو بسیار کار پسندیدهای است ولی از آن مهمتر این است که به جای فقط ثبت و ضبط فرمالیته کاری کنیم که این بخش از فرهنگ و هنر ایران در جان و دل مردم بقا پیدا کند و فراموش نشود.
آقای وزیر میراث فرهنگی، آقای وزیر ارشاد، آقای رئیس صداوسیما و … برای حفظ و نگهداری موسیقی ایرانی، سازهای ایرانی، نوازندگی ایرانی متکی بر ردیف و بداهه و … چه کاری انجام دادهاید؟
ساز کهن ایرانی را در یونسکو ثبت کردید اما از مقابل دیدگان مردم حذف! چه باید گفت؟
انتهای پیام