حذف نهادمندی اجتماعی و شکلگیری تودههای انسانی فاقد هویت گروهی و سازمانی، یکی از نتایج روندهای اجتماعی عصر حاضر از قبیل مدرنیته، مادیگرایی، فردیت و افول جمعگرایی و… است.
به بیان دیگر در دوران گذار، نهادهای اجتماعی رسمی و غیررسمی از جمله قوم، طایفه، محله، حلقههای دوستی و… جایگاه و کارکردهای هویت بخش، اجتماع ساز، قدرت آفرین وحمایتگر خود را از دست دادند.
در پسِ این فرآیند طبیعی و البته گاهاً برنامهریزی شده توسط نظامها، “انسانِ منفرد” پدید آمد. شهروندِ تنها که بسیاری از ملزومات زیست اجتماعی موثر را ندارد و تابع هدایتگری ساختارهاست.
نظامها در ابتدا از این پدیده استقبال نمودند و انسان منفردِ فاقد گروه را برای اعمال حکومت مناسبتر دیدند، ولی پس از بروز تبعات عمیق آن از جمله بیهویتی، بیتفاوتی، نافرمانی و عدم مشارکت در ابعاد سیاسی-اجتماعی و ایجاد زمینههای ظهور پوپولیسم، فاشیسم و…، ضرورت وجود نهادهای فعال اجتماعی-سیاسی در جوامع مدرن را دریافتند.
برهمین اساس در حوزهی سیاست «احزاب» و در حوزهی اجتماع «NGO»ها انسانِ منفرد را در قالب اجتماعات رسمی، به شهروند اجتماعی دارای “مسئولیت و قدرت” مبدل ساختند.
بهانهی این نوشتار، ماجرای پیش آمده برای سازمان مردم نهاد فعال شهر عزیزمان، “خانه تسنیم دامغان” است.
نهادی کارآمد و فعال که تولدش محصول ذهن خلاق و ارادهی راسخ و پشتکار کمنظیر جمعی از فعالان حوزهی فرهنگ و میراث فرهنگی شهر، و توسعهی آن نتیجهی حمایت، استقبال و عضویت رسمی و غیررسمی جمع قابل توجهی از فرهنگدوستان، هنرمندان، دغدغهمندان و عموم شهروندان عزیزمان بود.
این نهاد موثر فرهنگی که اکنون با چالشی “عجیب” از سوی نهادهای دولتی و مسئولان شهر و استان مواجه شده است، علاوه بر صدها برنامهی شاخص فرهنگی و اجتماعی که این چند روز دربارهاش بسیار گفته و نوشته شده است، کارکردهای خرد و کلان ویژهای داشته و دارد که پرداختن به آنها، هر انسان آگاه و مسئول متعهد به جامعه و نظام اسلامی را ملزم میسازد که خانهی تسنیم و نهادهای اجتماعی مشابه را مورد حمایت و توسعه قرار دهد؛
سرمایه اجتماعی؛ تضعیف شدید سرمایه اجتماعی و شاخصترین بعد آن یعنی«اعتماد»، در کشور ما از جمله دامغان بر هیچکس پنهان نیست.
بدیهی است اعتماد در سایه ارتباط و پیوند انسانها ایجاد و احیاء میشود و بیتردید نهادی که با برنامههای متنوع فرهنگی، ایجاد فضای گفتوگو و تبادل اندیشه، تشکیل و حمایت از گروههای فرهنگی هنری و…، انسانهای منفرد را کنار هم قرار میدهد و “من”های تنها را به “ما” تبدیل میکند، در مسیر تولید سرمایه اجتماعی برای شهر، کشور و نظام اجتماعی قرار دارد.
هویت بخشی اجتماعی: همانگونه که پیشتر اشاره شد انسانِ تنها در جوامع پیچیده امروزی با «بحرانهویت» دست به گریبان است.
برای فردی که منابع سنتیِ هویت خویش را متزلزل میبیند و دچار سردرگمی است، عضویت و فعالیت در نهادهای اجتماعی میتواند هویت ملی-اسلامی وی را بازسازی، ارزشهایش را احیاء و امید را در او زنده سازد و فرد را با آن نهاد، آرمانها و اهدافش همراه سازد.
بیتردید ویژه برنامههای خانهی تسنیم از جمله توجه خاص به میراث باستانی و احیای تاریخ کهنشهرِ دامغان، پرداختن به میراث معنوی از جمله آداب رسوم ملی-مذهبی (تعزیهخوانی، عصرعاشورا، نوحهخوانیهای سنتی و…)، تکریم بزرگان و ستارگان علمی-ادبی دامغان و دهها برنامهی دیگر در این راستا تدوین گردیده است.
مسئولیتپذیری اجتماعی: یکی از چالشهای جوامعمدرن، پرهیز شهروندان به خصوص نسلهای نو از پذیرش مسئولیت اجتماعی در قبال خود، دیگران و محیط است.
در این حالت فرد خود را متعهد به هیچکس و هیچچیزی نمیبیند و بیتفاوت به آثار رفتار خود بر دیگران عمل میکند. خسارتهای زیست-محیطی، اجتماعی وخانوادگی این پدیده را به وضوح میبینیم ودر حوادث اخیر کشور نیز نمایان بود.
خانهی تسنیم نه در حوزه ذهن و شعار که در ساحتِ عمل، نسبت به ترویج مسئولیتپذیری اجتماعی اقدام نموده است. اجرای دهها برنامهی پاکسازی غیرنمادین، ترویج نوعدوستی با تکریم گروههای پرتلاش از جمله پاکبانان عزیز، کودکان کار، رانندگان محترم و…، فرهنگسازی در حوزه میراث فرهنگی و حفظ بناهای تاریخی و… بخشی از برنامههای خانهی تسنیم دامغان در این عرصه است.
قدرت آفرینی: فرد زمانی که خود را در پیچیدگیهای زندگی مدرن و در برابر ساختارهای قدرتمند اجتماعی «تنها» میبیند، «احساس اثربخشی» خویش را از دست میدهد.
چنین فردی یا دست از تلاش برای تغییر نابسامانیها و کمک به جامعه برمیدارد و به خود مشغول میشود و یا تلاشش کم اثر و مقطعی خواهد بود.
نهادهای اجتماعی از جمله NGOها این ظرفیت را دارند تا انسانهای تنها را حول هدفی مشخص گرد آورند و با حرکت در مسیری مدون به آنان قدرت “کنشگری موثر” ببخشند.
« خانه تسنیم» با پذیرش محترمانهی افراد علمی، فرهنگی، هنری، خیراندیش و دامغان دوست و برقراری پیوند بین آنان، قدرت کنشگری موثر ایجاد نمود و ماحصل آن برنامههای فاخری چون رویداد «دامغان، نامی گمشده در هزارههای تاریخ»، کارگاههای مترقی «مشق زندگی»، رویش گروههای هنری و فرهنگی جدید و حرکتهای جمعی ارزشمند در این حوزه است.
نظارت اجتماعی: یکی از نتایج مثبت نهادمندی اجتماعی و گسترش موسسات مردمی، ایجاد زمینه و ترویج نظارت اجتماعی بر عملکرد دستگاههای دولتی است. پدیدهای لازم برای کارآمدی بیشتر سیستم و ممانعت از انفعال وانحراف نهادهای مسئول.
خانهی تسنیم در این عرصه و در حوزه تخصصی خود یعنی فرهنگ و میراث آن، به بهترین وجه ممکن عمل کرده است.
پیگیری ماجرای پیچیدهی ساخت وساز غیرقانونی در امامزادگان جعفر و محمد (علیهم السلام)، پیگیری ماجرای قطع درختان و ساخت بانک و پاساژ در بوستانها و اقدامات متعدد دیگر در خصوص حفاظت و نگهداری از بناهای تاریخی و بهبود سازمان شهری دامغان و…، از جمله این موارد است.
مشارکت اجتماعی: یکی از تبعات ایجاد فاصله بین فرد و ساختارها، بیتفاوتی، بیاعتنایی و عدم مشارکت فرد در امور اجتماعی است و این نهادهای مردمی هستند که میتوانند احیاگر روح همیاری، همکاری و مشارکت در جامعهی منجمدِ مدرن باشند.
بدیهی است خانهی تسنیم که خود محصول مشارکت جمعی از فرهیختگان و شهروندان والای دامغانی است، فراهم کنندهای کمنظیر در زمینهی مشارکت شهروندان در امور فرهنگی-اجتماعی دامغان بوده است.
توسعه کتابخوانی: یکی از بخشهای افتخارآمیز فعالیتهای خانهی تسنیم دامغان، کافه کتابِ این نهاد مردمی است که اکنون به نام «کافه کتاب رَستا» فعالیت میکند.
در حالی که شهر همجوارمان چندسالی است با اعتبارات گستردهی دولتی به دنبال معرفی خود به عنوان پایتخت کتاب است، این خانهی تسنیم دامغان وکافهی درخشان آن است که جریانی پویا، موثر و اصیل در عرصهی کتاب و کتابخوانی به راه انداخته است. بهطوری که هفتهی قبل از ابلاغ اسفناک تخلیهی خانه، یکصد و بیست و هفتمین جلسه خود را برگزار کرد.
این موارد و بسیاری دیگر از جمله هنجارمندسازی و مدیریت رفتار هیجانی، هدایتگری اجتماعی، احیای امید و انگیزه، تقویت نشاط اجتماعی، ایده پردازی و حمایت در راه اندازی تشکلهای مردمی در حوزههای دانش، مهارت، هنر، فرهنگ و محیط زیست و… از کارکردهای پیدا و پنهان خانهی تسنیم دامغان است.
( گزارش مستند برنامههای یادشده را در کانال این تشکل مردمی و پس از آغاز بکار مجدد خانه تسنیم به صورت حضوری میتوانید ملاحظه بفرمایید)
با این تبیین و صدها نکته که مجال بیان نبود، بیتردید بستن خانهی تسنیم، تنها بستنِ خانهای زیبا در جوار تاریخانه نیست! بلکه بستنِ جریانِ تازهای از «امید، انگیزه و همکاری» در شهر و جامعهی است از هر زاویه و با هر نگرشی به آن مینگریم، به شدت به آن نیازمند است.
لذا شایسته است چنانچه در مورد «خانهی تسنیم دامغان» یا هر نهاد مردمی موفق دیگری میخواهیم سخن بگویم، تحلیل کنیم یا “تصمیم” بگیریم! به ابعاد مختلف کارکردی آن نهاد و پیامدهای تصمیم خویش بیشتر بیاندیشیم.
بیشتر بیاندیشیم!
انتهای پیام