این اتفاق، همانند بسیاری از کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس، مسئولان ایرانی را نیز بر سر ذوق آورد و به طمع استفاده از این فرصت انداخت؛ تا جایی که از همان ابتدا دست دوستی خود را به سوی قطر دراز کردند، از رابطه سیاسی دوستانه خود با این کشور نیز بهره بردند و حرف از میزبانی مشترک جام جهانی قطر به میان آمد.
فاصله کوتاه دوحه با جزایر جنوبی، هزینه پایین خدمات گردشگری در مقایسه با کشورهای همسایه، وسعت جغرافیایی، نزدیکی فرهنگها، تاریخ غنی، جاذبههای گردشگری متعدد و دلایلی دیگر، همه فرصتهایی بودند که میتوانستند معادله گردشگری ایران را عوض کنند و بار دیگر، مسافران جام جهانی را به ایران بکشاند.
اما قطر، با اختصاص ۲۰۰ میلیارد دلار بودجه، از همان ابتدا گامهای میزبانی را محکم برداشت و سعی کرد زیرساختهای لازم برای میزبانی از هواداران جام جهانی ۲۰۲۲ را فراهم کند.
کشورهای همسایه قطر چه کردند؟
درحالی که قطر خود را برای جام جهانی و میزبانی از مسافران آماده میکرد، کشورهای همسایه قطر همچون عربستان، عمان و امارات نیز با گامهایی حسابشده، شروع به استفاده از این فرصت کردند.
صدور ویزای رایگان چند بار ورود، در کنار پروازهای متعدد به مقصد دوحه و فراهم آوردن امکانات اقامتی و تفریحی مناسب، هدیه این کشورها به مسافران جام جهانی بود تا اگر دوست نداشتند در قطر اقامت کنند، بعد از دیدن هر بازی، سری به این مقاصد بزنند و برای اقامت در طول بازیها روی این کشورها حساب کنند؛ اقداماتی که حالا با قوانین عجیب و غریبی که قطر برای تماشاگران فوتبال وضع کرده، بیش از آنکه پیشبینی میشد، مثمر ثمر بوده است. این کشورها با اجرای کمپینهای تبلیغاتی گسترده، همچون معرفی لیونل مسی بهعنوان سفیر گردشگری عربستان، نظر گردشگران جام جهانی را بیش از پیش بهسوی خود جلب کردند.
در همین باره، به گزارش خبرآنلاین و بر اساس مطالعات شرکت اطلاعات سفر Forward Keys، رزرو بلیط پرواز از امارات به قطر در طول جامجهانی فوتبال قطر در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، ۱۰۰ برابر رشد کرده و بیش از ۶۵ درصد از افرادی که برای تماشای بازیها جام جهانی به قطر میروند، دبی را برای سکونت خود انتخاب کردهاند. ابوظبی، جده، مسقط و مدینه نیز بهترتیب دیگر مقاصد مورد علاقه تماشاگران جام جهانی است.
ایران هم البته از صدور ویزای رایگان برای هواداران جام جهانی عقب نماند؛ اما استثنائاتی که در صدور ویزا برای برخی ملیتها وجود داشت، کار را سخت میکرد. ایران در عرصه تبلیغات هم بازنده رقابت با دیگر کشورهای همسایه قطر شد، تا جایی که همانطور که پیشبینی میشد در مقایسه با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، سهم ایران از میزبانی هواداران جام جهانی صفر درصد شد. اما چرا ایران نتوانست از فرصت طلایی جام جهانی استفاده کند؟
وعدههای تو خالی یا تایملاین یک آرزوی محال!
در یک دهه گذشته، مقامات ایرانی هم بارها حرف از میزبانی مشترک جام جهانی زدند و پیشبینی کردند که دهها هزار مسافر مهمترین رویداد ورزشی جهان، به ایران هم سری بزنند، اما خبری از عمل نبود.
سال ۱۳۹۹ بود که معاون گردشگری وزارت میراث فرهنگی و گردشگری در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم، از تشکیل کارگروه ویژهای متشکل از وزارت امور خارجه، سازمان بنادر و دریانوردی، سازمان هواپیمایی، وزارت نیرو، فدراسیون فوتبال و وزارت کشور در وزارت گردشگری خبر داد. هدف از تشکیل این کارگروه، تسهیل و ساماندهی ورود گردشگران جام جهانی به کشور بود.
یکسال بعد عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، با اشاره به فرصت استثنایی جام جهانی قطر، از برنامهریزی دولت برای جام جهانی خبر داد و به رسانهها گفت که قرار است در راس هیئتی از ایران به قطر سفر کند و پیگیریهای لازم را انجام دهد. چند ماه بعد، وقتی امیر قطر به ایران سفر کرد، در گفتگو با رئیسجمهور، گریزی هم به جام جهانی زد.
اسفند ۱۴۰۰ هم محمد مخبر، معاون اول رئیس دولت سیزدهم، خبر از تشکیل کمیته مشترک جام جهانی میان مسئولان ایران و قطر داد و این نوید را داد که مسئولان، عزم خود را برای رفع موانع جذب گردشگران جام جهانی به ایران جزم کردهاند.
در روزهای آخر اسفند ۱۴۰۰، سعید محمد که بهعنوان دبیر شورای عالی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی منصوب شده بود، از برنامه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای جذب ۱۰۰ هزار گردشگر در دوران برگزاری بازیهای جام جهانی ۲۰۲۲ قطر خبر داد و گفت که دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد تجاری نیز، تمام تلاش خود را به کار خواهد بست تا میزبان حضور گردشگران و برخی تیمها در دو جزیره کیش و قشم باشد.
محمد با راهاندازی ستاد هماهنگیهای مناطق آزاد برای جام جهانی ۲۰۲۲، اعلام کرد که ۴۰۰ پرواز از مبدا کیش به دوحه، افزایش هتلهای پنج ستاره کیش، تردد ۴ کشتی تفریحی کروز و احداث ۲ زمین فوتبال از دیگر برنامههای این سازمان برای جذب گردشگران جام جهانی است.
فروردین ۱۴۰۱ رسید و ابراهیم رئیسی در تماس با امیر قطر، بار دیگر آمادگی ایران برای همکاری با قطر را یادآوری کرد. به گزارش «خبرگزاری مهر»، در همان روزها رستم قاسمی از آمادگی ایران برای جابهجایی مسافران داخلی و خارجی جام جهانی قطر از طریق زیرساختهای حملونقلی ایران خبر داد و پیشبینی کرد که با توجه به فاصله کم بین کیش و قطر، گردشگران خارجی از حضور در جزایر ایرانی استقبال چشمگیری داشته باشند و در طول برگزاری جام جهانی قطر، حداقل ۵۰۰ هزار ایرانی از قطر بازدید کنند.
اردیبهشت ۱۴۰۱ فرا رسید و عباس آشتیانی، مدیر انجمن بلاکچین ایران، احتمال استفاده از رمز ارزها در ایران همزمان با برگزاری جام جهانی قطر را مطرح کرد. آشتیانی با اشاره به اینکه با وجود تحریمها، گردشگران امکان استفاده از ویزا کارت و مستر کارت را در ایران ندارند گفت که تصمیم گرفته شده تا امکان پرداختهای بینالمللی از طریق رمز ارزهایی نظیر بیت کوین برای گردشگران ورودی به جزیره کیش فراهم شود. او همچنین وعده داد تا ۶ ماه آینده (یعنی تا همین روزهایی که این گزارش منتشر شده است)، زیرساختهای استفاده از رمز ارزها در کیش آماده و استفاده از این فناوری، بهصورت آزمایشی در این جزیره امکانپذیر شود.
همزمان با اعلام این خبر، مدیرکل امور دریایی سازمان بنادر و دریانوردی اعلام کرد که با فراهم شدن امکان کاپوتاژ اتومبیل، ایرانیان میتوانند برای تماشای مسابقات جام جهانی، با خودروی شخصی به قطر سفر کنند.
وی همچنین از راهاندازی خطوط دریایی ویژهای از جزایر و بنادر جنوبی ایران به سمت دوحه خبر داد تا تماشاگران ایرانی و غیرایرانی حاضر در ایران، بتوانند بدون هواپیما راهی قطر شوند و مسابقات جام جهانی را تماشا کنند. با فرا رسیدن شهریور ۱۴۰۱، دبیر شورای عالی مناطق آزاد اعلام کرد که در حال مذاکره با قطر است تا نام هتلهای کیش هم در هایا کارت اضافه شود و گردشگران جام جهانی بتوانند آنها را ببینند و انتخاب کنند.
وعده و عیدهای مسئولین ادامه داشت؛ تا اینکه رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی، در ۶ مهر ماه ۱۴۰۱ از آمادهسازی کشتیهای تفریحی کروز برای جابجایی مسافران ایرانی به قطر، خبر داد. اگر این وعده محقق میشد علاقهمندان به تماشای بازیهای جام جهانی قطر میتوانستند صبح از بوشهر و کیش با کروز به قطر بروند و پس از تماشای بازیها، شب به کشور بازگردند.
همزمان با وزیر راه، ضرغامی نیز از مذاکره با مسئولان دو کشتی تفریحی و مزیت سوخت یارانهای برای این کشتیها صحبت کرد و از جلسه با رئیس بنادر کشتیرانی برای رفع مشکل پهلوگرفتن کشتیهای بزرگ در اسکلههای جنوب کشور خبر داد.
وعدههای نافرجام و بهانهتراشی
با آغاز اعتراضات داخلی و محدودیتهای اینترنتی از ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، بهترین فرصت برای بهانهتراشی مسئولین فراهم شد. همه وعدهها، یکی پس از دیگری به در بسته خورد و مسئولین سعی کردند، این ناکامیها را به گردن تحولات اجتماعی و اوضاع آشفته داخلی بیندازند.
گمانهزنی که خیلی زود با اظهار نظر رئیس جامعه هتلداران ایران، مبنی بر اینکه «برای کیش حتی یک رزرو نداریم»، رنگ دیگری به خود گرفت. بهگفته حمزهزاده، وقایع اخیر تاثیری بر رزرو مسافران خارجی نداشت؛ چراکه اگر کسی قصد رزرو هتل داشت باید حداقل از ۳ ماه پیش اقدام میکرد. این در حالی است که این جامعه، از ۶ ماه پیش اعلام کرده بود که با ۲۰ هزار تخت برای هر نفر شب، آمادگی پذیرش مسافران جام جهانی قطر را دارد؛ اما دریغ از یک رزرو!
در مهر ۱۴۰۰، سعید محمد هم از سمتش در شورای عالی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی برکنار شد و با تغییرات مدیریتی پی در پی، عملا همه طرحهای نیمه کاره مناطق آزاد کیش و قشم هم رها شد و دیگر کیش خود را مهیای میزبانی از تماشاگران خارجی نمیدید. به تدریج، همه زمزمهها درباره میزبانی مشترک از مهمانان جام جهانی ساکت شد.
امکان استفاده از رمز ارزها هم کم کم به رویایی دستنیافتنی بدل شد. بررسیها نشان میدهد که حتی اگر حرفی از فیلترینگ و محدودیت دسترسی به اینترنت بینالمللی نبود نیز، اقدام موثری در این زمینه صورت نگرفته بود.
پس از آن، به تدریج رویاهای میزبانی از گردشگران جام جهانی یک به یک بر باد رفت. مثلا مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش آب پاکی را روی دست همه ریخت و گفت دیگر این جزیره منتظر سفر گردشگران خارجی در طول جام جهانی نیست. از آن زمان به بعد، اقدامات مسئولین به سمتی رفت که شرایط را برای سفر ایرانیها به قطر تسهیل کنند. به این ترتیب کلا تمرکز از جذب گردشگران ورودی برداشته شد.
۳۰ مهر ۱۴۰۱ بود که خبری عجیب به گوش رسید. در جلسهای میان وزارت ورزش و جوانان، وزارت راه و شهرسازی و سفیر ایران در قطر، تصمیم گرفته شد که قیمت بلیط پرواز یکطرفه ایران به قطر تنها ۵ میلیون تومان باشد؛ خبری که خیلی زود مشخص شد وعدهای بیش نبوده است.
در آبان ماه ۱۴۰۱، سازمان هواپیمایی کشوری نیز که از قطعیشدن انجام پروازهای جام جهانی قطر از ۶ شهر تهران، کیش، شیراز، اصفهان، مشهد و لار خبر داده بود، مشهد، اصفهان و کیش را از لیست پروازها حذف کرد. از اینجا به بعد، چند بار در پروازهای جام جهانی قطر، تغییراتی صورت گرفت.
معاون هوانوردی و امور بینالملل سازمان هواپیمایی کشوری هم اعلام کرد که تقاضا برای بلیط روی سیستمها مشهود نیست و به نظر میرسد هنوز تب حضور در جام جهانی داغ نشده است.
حالا که پروازها از مبدا کیش به دوحه منتفی شده بود بسیاری امیدوار بودند حرکت کروزها، کیش را به دوحه متصل کند؛ اما قطر به یکباره اعلام کرد، آمادگی پهلوگیری کشتی کروز از هیچ جای دنیا را ندارد. البته این خبر، گویا درباره «همه» مبادی دیگر صدق نمیکرد و این سختگیری بیشتر دامن ایران را گرفته بود.
کش و قوس ها ادامه داشت تا اینکه مشهد با موافقت هواپیمایی قطری به لیست پروازها بازگشت. هواپیمای هما هم از راهاندازی پرواز مسیر کیش-دوحه خبر داد اما این نکته را هم اضافه کرد که با وجود اختصاص ۲۱ هزار بلیط به بازیهای ایران، صندلی پروازها خالی است و هواپیمایی هما تقاضای زیادی برای فروش بلیط ندارد؛ استقبال سردی که نشان داد بازار ایران در جام جهانی قطر نهتنها گردشگران خارجی بلکه اندک گردشگران داخلی را هم از دست داده است.
«رسانه قطبنما» در گزارشی دیگر، علل عدم استقبال ایرانیها از سفر به جام جهانی قطر را نیز بررسی کرده است که میتوانید این گزارش را در اینجا بخوانید.
سهم ایران از جام جهانی قطر: نصب یک ماکت در میدان آزادی
چرا هواداران بینالمللی جام جهانی به سراغ ایران نیامدند؟ به گزارش «رسانه قطبنما»، رئیس هیئت مدیره جامعه تورگردانان ایران معتقد است کسانی که برای مشاهده بازیهای جامجهانی سفر میکنند، توریستهای ۶۰ یا ۷۰ ساله نیستند. آنها نسل جوان هستند که میخواهند شادی و هیاهو کنند در نهایت ایران برای این مسافران جوان جذاب نیست.
به این موضوع، القای حس ناامنی به گردشگران خارجی را هم باید اضافه کرد که حاصل اتفاقات ناخوشایندی مثل بازداشت تبعه اسپانیایی در آبان ۱۴۰۱ است که پای پیاده عازم قطر بود. این شهروند اسپانیایی پای پیاده از ۱۵ کشور عبور کرده و قرار بود ایران آخرین توقفگاه او قبل از رسیدن به قطر باشد اما هفتهها خبری از سرنوشت او نبود.
علی اکبر عبدالملکی، رئیس کمیسیون گردشگری اتاق ایران، اما یکی از دلایل اصلی عدم استقبال گردشگران خارجی جام جهانی از ایران را کمکاری مسئولان میداند. به گفته وی، قطر سامانهای به نام هایاکارت طراحی کرده تا تماشاگران جام جهانی بتوانند از هتلهای کشورهای همسایه قطر استفاده کنند، اما با این وجود هیچ نامی از هتلهای ایران در این سیستم نیست. این در حالی است که همانطور پیش از این اشاره کردیم، سعید محمد در شهریور ۱۴۰۱ از مذاکره با قطر برای قراردادن نام هتلهای جزیره کیش در سامانه رزرو مراکز اقامتی جام جهانی قطر خبر داده بود.
عبدالملکی با انتقاد از عملکرد ضعیف وزرات نیرو بهعنوان مسئول کمیسیون مشترک ایران و قطر، این سازمان را مقصر اصلی عدم قرار گرفتن نام هتلهای جزیره کیش در سامانه هایا کارت قطر عنوان کرده و معتقد است قطر اصلا ایران را وارد بازی رزرو هتلها نکرده و عملا ایران را کنار گذاشته است.
اما اگر جذابنبودن و حس ناامنی ایران برای مسافران جوان جام جهانی را کنار بگذاریم، بهنظر میرسد در یک نگاه کلانتر، سر کلاف سردرگم شکست رویای جام جهانی قطر برای ایران و قبلتر از آن، شکست ایران در رویداد جهانی اکسپو ۲۰۲۰ دبی و سایر رویدادهای بزرگ جهانی را میتوان در اولویت نداشتن گردشگری در سیاستهای کلان کشور پیدا کرد.
گردشگری در چند دهه اخیر هیچگاه اولویت دولتها نبوده و نیست. عملکرد دولتها در چند دهه اخیر نشان داده که هنوز درک درستی از میزان تاثیرات و مزایای صنعت گردشگری وجود ندارند و گردشگری، هنوز زیر سایه سنگین نفت و گاز قرار دارد. وقایع اخیر در مهر و آبان ۱۴۰۱ و تاثیر آن بر صنعت گردشگری ایران نیز نمونه بارز این ناآگاهی است؛ موضوعی که باز هم نشان داد گردشگری چطور قربانی همیشگی سیاستهای غلط میشود.
علاوه بر اینکه گردشگری اولویت حاکمیت ایران نیست، نبود برنامه مدون گردشگری، نبود یکپارچگی بین دستاندرکاران و بخشهای مختلف نظام با وزارت گردشگری و در نهایت نبود مدیریت بحران، همواره مانع اصلی بهرهگیری از فرصتهایی نظیر جام جهانی قطر بوده است. با روی کار آمدن هر دولت برنامههای متعددی ارائه میشود اما اغلب این برنامهها بدون داشتن چشماندازی واقعی از وضعیت صنعت و چالشهای پیش روی آن ارائه میشود. در نهایت، با تغییرات مدیریتی متعدد، کاغذبازیهای پیچیده و نادیده گرفتن بخش خصوصی، با کوچکترین تلنگری تمام برنامهریزیها بیاثر و گاه نیمهکاره رها میشود.
برخی دیگر از کارشناسان نیز معتقدند عدم هماهنگی دستگاههای مختلف، مانع از رشد گردشگری کشور بوده است. گردشگری صنعتی گسترده و میانبخشی است که بخشها و دستگاههای مختلفی را در برمیگیرد؛ بنابراین تا وقتی تمام سازمانها با یکدیگر هماهنگ نباشند، دچار موازیکاری باشند و حتی بر سر راه هم مانعتراشی کنند، این چرخ هرگز نخواهد چرخید.
فرصت جام جهانی و بازار ۲۰۰ میلیارد دلاری آن هم از دست رفت و در نهایت، هزینههای نصب ماکت جام جهانی قطر در یکی از میادین پایتخت و نصب بیلبوردهای هواداری نهچندان جذاب شهرداری تهران، تنها نصیب ایران از این رویداد بزرگ و جهانی است. اما یک سوال همچنان بیپاسخ مانده است: اهالی گردشگری و فعالان صنعت سفر و مردم باید از کدام نهاد و دستگاه دولتی و حاکمیتی درباره ناکامی ایران در جذب گردشگران جام جهانی مطالبه کنند؟ وزارت گردشگری، وزارت راه، وزارت کشور، نهادهای امنیتی و… کدامیک پاسخگوی این شکست خواهند بود؟
انتهای پیام