در حاشیه گزارش حسابرس قانونی شرکت گهرزمین؛ سرنوشت نامعلوم هزاران هزار تن سنگ آهن در انبارهای گهرزمین

۳۱ فروردین ماه مجمع عمومی سالیانه گهرزمین که آبستن طرح ابهامات بسیاری از سوی سهامدارانش بود، به یکی از جنجالی‌ترین مجامع عمومی برگزار شده توسط شرکت‌های بورسی کشور مبدل شد.

حسن عباسی: مجمع شرکت سنگ آهن گهر زمین بازتاب گسترده‌ای در پی داشت و بر خلاف مسئولان گهرزمین که به نظر می‌رسید مدام در تقلا بودند تا همه چیز را عادی جلوه دهند اما طرح پرسش‌های دقیق و مطالبه‌گرانه سهامداران از آن جهنمی سوزان ساخته بود، که مسئولان گهرزمین فکرش را هم نمی‌کردند اما پاسخگویی و پیگیری آن در عمل تا امروز هیچ…

بمب خبری این مجمع آنجا منفجر شد که «محسن میر محمدی» نایب رئیس هیأت مدیره گهرزمین در پاسخ به مطلبی ، میکروفن را به دست گرفت تا پرده از اتفاقاتی بزرگ‌تر بردارد، اما بلافاصله با به میان آمدن نام دپوی ١٠۶ از سوی میرمحمدی این فلاح مدیرعامل گهرزمین بود که با قطع کردن سخنان او گفت: آن موضوع ٢ میلیون تن غدیر است اما میرمحمدی در پاسخ به او که این سخن وی را می‌توانست موضوع را منحرف سازد با این جمله: هم اون هست، که هم این دپو ، سخنان جنجال برانگیرش را ادامه داد.

در ادامه این عضو هیأت مدیره گفت: وقتی که قرار شد انبار به بخش بازرگانی ملحق شود بازرگانی تصمیم گرفت قبل از تحویل گرفتن انبار، انبارگردانی دقیق انجام دهد و آمدیم در برج ١٢ (اسفند ١۴٠٠) متوجه شدیم که دپویی شامل ۴٨٩ هزار تن سنگ آهن دانه بندی شده مربوط به سال‌های قبل است شمارش و گزارش نشده بود و از برج ٨ سال پیش که ما آمده‌ایم نه ورودی داشته و نه خروجی‌ای و در کارتکس آن مشخص است و گزارشی که در این رابطه قبلاً به حسابرس داده‌اند دانسیته [بارهای متفاوت] را با عیار یکسان داده‌اند !

میرمحمدی در ادامه به کسری ١٠٠٠ تن کنسانتره در انبار بندرعباس اشاره کرد که به گفته او ادعا شده بر اثر سیل از بین رفته و از ٣ دفعه ارسال گزارشی در این رابطه و تلویحاً فشار به هیأت مدیره خبر داد که هر بار خواسته شده تلف شدن این «هزار تن» را صورت جلسه کنند و بپذیرند ، اما به گفته او هیأت مدیره نپذیرفته چرا که خواستار این بوده که روشن شود چگونه بر اثر یک سیل هزار تن کنسانتره از بین رفته؟ وی در پایان گفت: هیأت مدیره به شدت روی موضوع دپوی ۴٨٩ هزار تنی حساس است و تأکید نموده‌ایم ظرف مدت ٢ ماه حسابرسی ویژه شود تا اگر اسنادی به اشتباه ثبت نشده، ثبت گردد و اگر خدای نکرده در بار دزدی اتفاق افتاده باشد سریعاً به مراجع قضایی گزارش داده شود. ( توضیح: در گزارش اجمالی حسابرس قانونی شرکت که به تازگی منتشر شده آمده است که این دپو مربوط به سال مالی قبل است)

حسابرس قانونی شرکت در گزارش اجمالی اخیر خود به هیأت مدیره که در سامانه کدال بارگذاری شده است مشخصاً به چند مورد جالب توجه مربوط به انبارها اشاره کرده است که عیناً آنها را درج می‌کنیم:

همچنین در سال مالی قبل و با تحویل قطعی پروژه ساخت خط تولید گندله توسط پیمانکار (مشارکت میدکو) اقلام یدکی موجود در انبار پیمانکار (متعلق به شرکت)، توسط شرکت تحویل گرفته شده است، لیکن از این بابت ثبتی در سیستم انبار و دفاتر شرکت انجام نشده است[ !!! ] ، مضافاً بابت کسری و اضافات انبارگردانی سنوات مالی قبل به ترتیب به مبالغ ۴۵۸ میلیارد ریال و ۹۴۱ میلیارد ریال ثبتی در دفاتر صورت نگرفته است[!!]

در بخشی دیگر آمده:
مضافاً مستندات مربوط به تعیین تکلیف مقدار ۴٨٩ هزار تن موجودی سنگ آهن دانه‌بندی شده که در انبارگردانی سال مالی قبل شمارش و اندازه‌گیری نگردیده ، به این موسسه ارائه نشده است[!!]

در ادامه نوشته شده:
با عنایت به بندهای این گزارش و همچنین بررسی‌های انجام شده ، بهبود سیستم کنترل‌های داخلی و نظارت مناسب بر انبارها و موجودی مواد و کالا، دارایی‌های در جریان تکمیل ضروری میباشد.

به‌راستی که وقوع چنین رخدادهای شوک برانگیزی آنهم در بخش انبارهای یک شرکت بزرگ بورسی که بخشی از سرمایه آن متعلق به مردم است به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست ، انبارهایی که مدیریت آن از تیر ماه ٩٩ توسط پوریانی مدیرعامل وقت ، آنهم درست در روزهای پایانی مدیرعاملی وی به محسن معروفی واگذار شد که تا پیش از آن ، ریاست انبار بندرعباس را به‌عهده داشت، همان جایی که در زمان ریاست او بر آنجا نیز ادعا شده هزار تن کنسانتره بر اثر سیل از بین رفته.!! که همین مسئله را مدیران کل سازمان بنادر و محیط زیست استان هرمزگان نیز با استناد به پایش‌های دقیق روزانه، نقشه‌های هوایی از محل انبار ، خور مجاور ، دریا و همچنین مستندات و گزارش های دریافتی مربوط به همان تاریخ بارندگی‌های شدید در سال ٩٨ چنین ادعایی را از اساس تکذیب کردند.

اما در این خصوص هنوز سؤالات اساسی و جدی برای افکار عمومی بی‌پاسخ مانده از جمله اینکه:
_پاسخ مدیر مربوطه در خصوص چرایی عدم شمارش و عدم گزارش‌دهی وجود ۴٨٩ هزار تن سنگ آهن در انبارگردانی‌هایی که بطور معمول سالیانه حداقل ٢ بار انجام می شود چه بوده است؟

_ بدون هیچ پیش داوری چنانچه مشخص شود خدای ناکرده عامدانه توسط فرد یا افرادی پنهان کاری و قصوری صورت گرفته است چه انگیزه‌هایی برای این اقدام می‌تواند قابل تصور باشد؟

_ مشخصاً در خصوص انبار بندرعباس این توضیح لازم است که علاوه بر اینکه طبیعتاً در جانمایی اولیه مسئولان مربوطه از ابعاد مختلف موقعیت آن را مورد تأیید قرار داده‌اند، طبق گزارشات و مشاهدات میدانی اطراف آن از ابتدای فعالیت تا به امروز با خاکریزهای بزرگ و نیوجرسی‌های بتنی بطور مناسبی محصور بوده و اساساً تجمیع تدریجی آب به علت محصور بودن و عدم امکان مناسب برای خروج آب منجر به اتفاقی شده است که هر عقل سلیمی آنرا آب گرفتگی مینامد نه آنگونه که سیل تعبیرش نموده اند! آنهم در جایی که دقیقاً در مجاورت آن و به فاصله چند متری آن خور بزرگی وجود دارد که بستر مناسبی برای عبور هرگونه جریان آب به سمت دریا به شمار می رود.

گفتنی است مستندات غیر قابل انکاری که از بارندگی در این انبار وجود دارد که به وضوح حاکی از جمع شدن آب باران و حتی راکد ماندن آن در اطراف دپوی کنسانتره پس از بارشها به دلیل عدم راه مناسب برای خروج میباشد که ادعای وقوع سیل را از اساس مردود و زیر سوال می‌برد، کنسانتره‌ای که طبیعتاً پس از پایان بارش‌ها و سکون آب، بواسطه میزان چگالی آن حتی پس از حل شدن بخشی از جداره ها در آب ته نشین می شود.

_ در ادامه این پرسش مطرح است که این چه سیلی بوده که از بین این همه انبارهای موارد معدنی واقع در آن منطقه فقط محموله مربوط به این انبار را با خود به دریا برده است؟
(هر چند که طبعاً محتمل است در آن منطقه نیز بر اثر بارشهای شدید به برخی محموله ها  خساراتی وارد شده باشد که باید دقت نظر داشت که این امر با راهی شدن این حجم از کنسانتره [ معادل بار حدود ۴٠ تریلی] ‌به دریا با ادعای وقوع سیل دارای تمایزات جدی است)

_ در آن مقطع زمانی چند شرکت از شرکت‌های مجاور گزارش جاری شدن سیل و ریخته شدن محموله هایشان به دریا را داده‌اند؟

اما به فرض اشتباه بودن همه اطلاعات ما و رد آنچه شرح داده شد آیا ریاست وقت انبار به فرض پذیرش نا ایمن بودن وضعیت آن محل، چه قبل و چه حین بارش های سال ٩٨ هیچ مسئولیتی در قبال اعلام موارد جهت رسیدگی را نداشته؟

_ چند گزارش در این رابطه به واحد ایمنی شرکت ارسال نموده است؟ و چه اقداماتی داشته تا  امروز چنین شاهد دست رد هیأت مدیره به گزارش خود نباشد؟

_ آیا اصلاً گزارش تایید شده‌ای از  HSE اداره بندر در خصوص آلوده شدن آب دریا و تغییر رنگ با این حجم قابل توجه ادعا شده از کنسانتره وجود دارد؟ که طبق قانون جاری و روال معمول بر مبنای آن جریمه ای صورت گرفته باشد؟

در پایان اینکه چرا تاکنون شاهد برخورد جدی مسئولان شرکت و مقامات نظارتی و قضایی با مقصرین در خصوص این اتفاقات عجیب و غریب در انبارهای گهرزمین نبوده‌ایم یا حداقل گزارشی شفاف به افکار عمومی داده نشده همچنان جای ابهام، سوال بی‌پاسخ…

️نحوه مدیریت معادن نباید به صورت واتساپی و پروازی باشد ، تعجب بر انگیزتر اینکه در حالیکه با وقوع این حواشی انتظار می رفته، نظارت ها در گهرزمین بر بخش انبارهای این شرکت که بطور مشخص در گزارش اجمالی اخیر حسابرس قانونی شرکت نیز، توجه به آن عینا ” ضروری ” خوانده شده، تشدید شود اما در عمل شاهد هستیم که نه تنها ریاست فعلی انبار بندرعباس به عنوان سنگر صادراتی شرکت، در کمال تعجب محل کارش ٣٠٠ کیلومتر آن طرف تر در سیرجان است! و حالا دیگر یکسال بخوانید از مدیریت واتس آپی وی بر این مجموعه می‌گذرد بلکه به تازگی مدیریت کل انبارهای گهرزمین نیز محل زندگی خود را به تهران منتقل کرده تا با مدیریتی پروازی از سرمایه مردم و سهامداران مراقبت کند! بایستی اضافه کرد خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل…

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

The Instagram Access Token is expired, Go to the Theme options page > Integrations, to to refresh it.
دکمه بازگشت به بالا