از مرگ مهسا امینی چهل روز و از حادثه تروریستی شاهچراغ یک روز میگذرد.
حادثهء تروریستی حرم شاهچراغ شیراز، بی کمترین تردید جنایتی محکوم است. جان عزیز افرادی بیگناه است که قربانی ترور شده است. تسلیت باد به بازماندگان قربانیان این جنایت.
تریبونهای رسمی تبلیغ میکنند این ترور با سوءاستفاده از اعتراضات چهل روز گذشته کشور رخ داده است.
بر فرض که این تحلیل درست باشد اما باز هم پرسشی مهم باقی میماند.چه چیزی باعث شدهاست که این جریان اعتراضی آغاز شده و چهل روز در شهرهای زیادی از کشور، دانشگاهها و حتی میان دانشآموزان ادامه یابد و به روایتهای رسمی بستری برای این ترور شود؟
آیا امکان نداشت با کمی تدبیر و ملاحظه کاری و جلبنظر مردم معترض از چنین شرایطی پیشگیری شود؟
اگر همان روزهای نخست که مرگ مهسا امینی اتفاق افتاد مراجع حکومتی گزارش دقیق میدادند با نظارت افراد و نهادهای مستقل حقایقی را که مورد تردید جامعه بود آشکار میکردند؛
اگر به خواستههای ساده و قابل حصول معترضان در مورد حجاب الزامی و گشت ارشاد بیاعتنایی نمیشد؛
اگر اجازه نمیدادند که بعضی کسانی که همیشه در مصونیت آهنیناند با سخنان توهینآمیز معترضان را مورد حمله قرار بدهند؛
اگر با بازداشت روزنامهنگاران جریان گردش اطلاعات در داخل را ضعیفتر نکرده و به سؤالهای جامعه نمیافزودند؛
اگر در اطلاعرسانی در مورد مرگ نیکا و سارینا مردم را در جریان جزئیات میگذاشتند؛
اگر به جان دادگان اعتراضات اخیر و خانواده هایشان احترام میگذاشتند؛
اگر؛….
اگر؛….
اگر؛….
موج اعتراضی و شیوهء مقابله جویانه با آن به این اندازه طولانی نمیشد. گفتند اعتراض حق مردم است ولی با مقابلهء سخت با هرنوع رفتار اعتراضی گروهها و اصناف مختلف این حق را عملا منکر شدند و اوضاع تا جایی پیچیدهتر شد که دلسوزان ایران بسیار نگران آنند.
در حوادث اخیر هر چیز که میبینید، ببینید اما از دیدن پر خویش غافل نشوید که راهگشاست.
انتهای پیام