اردوان گیتی: سازمان بهزیستی که یکی از متولیان اصلی امور ناشنوایان در ایران است، دیدگاههای نادرستی دربارهی ناشنوایی دارد. مثلا ناشنوایی را در زمرهی بیماریها طبقه بندی کرده است. وقتی مسئولان این سازمان در مورد زبان اشاره در سایتها و روزنامهها مصاحبه میکنند حرفهای غیرعلمی و نادرستی بیان میکنند. این سازمان ناشنواها را تشویق میکند که به سمت عمل کاشت حلزون و «درمان ناشنوایی» بروند. کارمندان سازمان بهزیستی که برای ناشنواها کار میکنند زبان اشاره بلد نیستند، با فرهنگ ناشنوا غریبه هستند و حتی نمیتوانند با ناشنواها صحبت کنند. این که خود کارمندان و کارشناسان امور ناشنوایان زبان اشاره بلد نیستند یک طرف، این سازمان حتی سرویس خدمات مترجم زبان اشاره برای یک مراجع ناشنوا ندارد. در واقع دسترسی یک ناشنوا به سازمان بهزیستی کاملا به بنبست میرسد.
تنها نکتهای که بهزیستی توانسته تبلیغ کند این است که کودک ناشنوا به شنوا تبدیل شود. در اخبار و گزارشهای بهزیستی انجام عمل کاشت حلزون را به عنوان موفقیت برنامههای خود اعلام میکنند.
بدینترتیب، درمقابل هزینههای هنگفتی که برای درمان ناشنوایی خرج میشود، به خواستههای ناشنوایان بیاعتنایی میشود. خواستههای ناشنوایان یکی این است که با زیرنویس و مترجم حرفهای دسترسی کامل به اطلاعات و خدمات برای ناشنوایان میسر شود. ولی این خواستهها سالهاست با بیاعتنایی و بیتوجهی کنار زده شده و از طرف دیگر تبلیغ و ترویج و هزینه برای کاشت حلزون روز به روز بیشتر میشود. درواقع این سیاست به سمت نادیده گرفتن کامل ناشنوایان در جامعه پیش میرود. بهزیستی و سازمانهای دیگر تنها تمرکز خود را برای ارائهی خدمات به کسانی گذاشتهاند که به سمت شنوا شدن پیش میروند و ناشنوایانی را که به عنوان ناشنوا در جامعه زندگی میکنند در محرومیت رها میکنند.
هرسال در هفتۀ جهانی ناشنوایان خبرنگاران و کارشناسان بهزیستی برای عقب نماندن از قافلۀ بزرگداشت ناشنوایان در جهان، به یاد ما میافتند، مصاحبه میکنند. مشکلات را مطرح میکنند و بعد همه چیز کنار گذاشته میشود تا سال بعد. گویا به مدت هفت روز به ما اجازه زنده بودن میدهند و بعد بازمیگردیم به حذف ناشنوایان.
انتهای پیام