نویسندگان و پژوهشگران آتشکدهی آذرَخش در شهر داراب را یگانهترین و بیمانندترین (:منحصربه فرد) آتشکدهی دورهی ساسانیان میدانند که به گونهی یکپارچه در دامان کوه تراشیده شده است و از جایگاه ویژهای در نزد کارشناسان و باستانشناسان برخوردار است. این آتشکدهی ساسانی که در دورهی اسلامی به مسجد تغییر کاربری داده و به نام مسجد سنگی نیز پرآوازه (:معروف) است یکی از ارزشمندترین یادگارهای تاریخی و فرهنگی کشور به شمار میآید. با این همه، آتشکدهی آذرخش روزهای سخت و دشواری را سپری میکند و ادارهی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان به تازگی به نام توسعهی زیرساختهای گردشگری در طرحی ناپخته و کارشناسی نشده، اِقدام به صاف کردن بستر باستانی در جلو سازهی ساسانیان با ماشینآلات سنگین کرده است. همچنین به بخش گُستردهای از عَرصه و حَریم یادگار ساسانیان آسیب جدی رسیده و تخریبهای برگشتناپذیری را برجای گذاشته است که دل هر دوستدار تاریخ و فرهنگ ایرانی را به درد میآورد.
سخن درخُور نگرش و نکتهی شگفتاَنگیز داستان آنجا است که مسولان میراث فرهنگی در پاسخ به اعتراضهای کُنشگران میراث فرهنگی و باستانشناسان که خواستار توقف اِجرای طرح یاد شده و پیشگیری از آسیبهای بیشتر به حریم و عَرصهی یادگار ساسانیان شدهاَند، سخنان آنها را بیپایه و هیاهوی باستانشناسان و خبرگزاریها دانسته و تخریبها را به کلی رد میکنند!؟ بدتر از همه، آن که موضوع وجود بستر باستانی محوطه را کامل رد کرده و اقدامهای رُخداده شده را نه تخریب، بلکه اجرای طرح گردشگری برای توسعهی زیرساختها در حریم بنا دانستهاند.
باید دانست که وجود ماشینآلات سنگین در نزدیکی آثار و بناهای تاریخی به هر بهانه و اَنگیزهای که باشد نادرست و بر پایهی قانونهای میراث فرهنگی ممنوع است. همچنین اِجرای هرگونه کاری در کنار آثار و بناهای تاریخی و فرهنگی نیازمند پروانهی (:مجوز) کار از پژوهشکدههای باستانشناسی و میراث فرهنگی و گردشگری کشور است. از سویی، هنگام عملیاتی شدن هرگونه طرحی در کنار بناها و آثار تاریخی و فرهنگی نیازمند حضور یک کارشناس باستانشناسی است که در اجرای طرح توسعهی زیرساختهای گردشگری در آتشکدهی آذرخش داراب، هیچ فرد باستانشناسی حضور نداشته است و همین موضوع سبب رُخدادن آسیبهای صورت گرفته در حریم و عَرصهی یادگار ساسانیان شده است.
طرح سنگ فرش در جلو آتشکده ی آذرخش اِجرا خواهد شد و ایرادی ندارد!
اما نگارنده برای پیگیری و آگاهی بیشتر از اِجرای طرح گردشگری در کنار آتشکدهی ارزشمند آذرَخش داراب به ادارهی کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان رفته و با کارشناس مربوطه به گفتوگو پرداخته است. در گام نخست و در اِظهارنظری شگفتاَنگیز کارشناس میراث فرهنگی، هرگونه تخریب و آسیبرسانی به عَرصه و حَریم یادگار ساسانیان و وجود بستر باستانی و نهشتههای فرهنگی را رد کرده و بیاساس دانسته است!! همچنین با دفاع از اِقدامهای رُخداده، اِجرای طرح را در حریم بنای ساسانیان دانسته و پیشروی در عَرصهی بنا را کامل رد کرده است. این کارشناس مسوول دربارهی طرح یاد شده، آن را سنگفرش کردن و برپایی پلکان کوچک برای دسترسی گردشگران در جلو آتشکده به درازای ۱۲۰ متر دانسته و آن را بدون ایراد میداند.
این مسوول میراث فرهنگی در پاسخ به وجود اَنبوه خُرده سفالها حتا در زمینهای کشاورزی روبهروی آتشکده، آنها را بیاساس دانسته و گفته است که ما هیچگونه سفالی در آن نزدیکیها ندیدهایم!
این کارشناس میراث فرهنگی در پاسخ به این پرسش که حتا اگر اِقدامهای اَنجام شده در حریم بنا هم باشد بیگمان به آثار نهفته در دل زمین آسیب خواهد رساند و آنها را نابود میکند و نیاز است تا دستکم گمانهای باستانشناختی زده شود، وجود هرگونه آثاری را در محدودهی بنای آتشکدهی آذرخش رد کرده و میگوید : نیاز به هیچ کاوش باستانشناسی نیست و هیچ چیزی زیر زمین وجود ندارد!؟
این مسوول میراث فرهنگی دربارهی نبود پروانهی کار از پژوهشکدههای باستانشناسی و میراث فرهنگی و گردشگری کشور نیز گفت: « طرح یاد شده مصوب ادارهی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان است و اِجرا خواهد شد و هیچ ایرادی هم ندارد!».
یک باستان شناس : بستر باستانی محوطه ی آتشکده ی آذرخش تخریب شده است
اما علیرضا جعفریزند، باستانشناس با گرایش دوران تاریخی که بارها از این بنای ساسانی بازدید کرده است پیشتر به نگارنده گفته است: « بستر باستانی محوطهی آتشکدهی آذرخش آسیب جدی دیده و به وسیلهی ماشینآلات سنگین ویران شده است. همچنین طرح یاد شده در عَرصهی یادگار ساسانیان در حال اِجرا است که نابودی لایههای باستانشناسانهی محوطه را در پِی خواهد داشت و آسیبهای برگشتناپذیری را بر جای میگذارد و باید هرچه زودتر این طرح متوقف شود».
دکتر جعفریزند در دنبالهی سخنانش گفت: « ما در سراسر جلو محوطهی آتشکدهی آذرخش و حتا زمینهای کشاورزی پیرامونی، خُرده سفالهای فراوانی داریم و روشن نیست که چرا و چگونه مسوولان میراث فرهنگی دست به چُنین اِقدامهای غیرکارشناسانه میزنند. در کجا با ماشینآلات سنگین به جان محوطهها و حریم چسبیده به بناها و آثار میاُفتند؟ باید دانست که در این مکان هیچ گمانهزنی باستانشناختی انجام نشده است و سراسر محوطهی آتشکده پر از آثار تاریخی و فرهنگی ارزشمند است که با کارهای انجام شده، به لایههای باستانشناسانهی آن آسیب رسانده و چهرهی محوطه را خَدشهدار میکنیم. باید هرچه زودتر این طرح متوقف شود و یک گروه کارشناسی بیطرف با بررسی و داشتن طرح مصوب از پژوهشکدهی باستانشناسی و میراث فرهنگی و گردشگری کشور با حساسیت و وسواس هرچه تمام در این جا کار کنند».
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود اَفزود: «آتشکدهی آذرخش یکی از یادگارهای ارزشمند و بیهمتای ساسانی در کشور است که تا کنون هیچ نمونهای همانند آن در ایران دیده نشده است و مایهی اَفسوس است که در طرحی ناپخته وکارشناسی نشده به بستر باستانی و عَرصه و حریم محوطهی آتشکده آسیب میرسانیم».
یک کارشناس میراث فرهنگی : هر طرحی که مصوب شده باشد، مبنی بر درستی آن نیست
یک کارشناس پیشکسوت و بازنشستهی ادارهی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان فارس دربارهی اِجرای طرح در محوطهی آتشکده آذرخش که گفته میشود مصوب میراث فرهنگی استان است به اَمرداد گفت: «نخست اینکه، هر طرحی در میراث فرهنگی استان مصوب شده باشد، مبنی بر درست بودن آن نیست. این یک توهم است که هر طرحی که در حال اِجرا باشد و کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی از آن ایراد میگیرند، مسولان در پاسخ میگویند مصوب میراث فرهنگی استان است. اما زمانی که به ادارهی میراث فرهنگی میروید، میبینید که هیچ ضابطه و قانونی در آن رعایت نشده است و تنها اِظهارنظر شخصی یک کارشناس است».
سیامک بصیری در دنبالهی سخنانش گف : «بهتر است که نگاهمان را به سمت دیگری ببریم. یعنی اینکه، زمانی که میگوییم طرحی مصوب میراث استان است باید مبنای کارشناسی و ضابطهای آن را هم اعلام کنیم. هنگامی که به محل طرحهای اِجرا شده میرویم، میبینیم که هیچ چیزی ندارند و مبنای درستی در کار نیست. برخی از افراد که طر های حریم در وزارت میراث فرهنگی در استانها را مینویسند بدون کار کارشناسی و بدون رعایت مبنای قانون و ضابطههای میراث فرهنگی است. و همین رَوند سبب خواهد شد که فاجعهای همانند آنچه در محوطهی آتشکدهی آذرخش رخ داده است به وجود آید».
این کارشناس میراث فرهنگی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «هرگونه طراحی گردشگری در محدودهی آثار تاریخی و فرهنگی جدا از عدم مداخلهی کالبدی و غیراصولی در آنها، باید در گام نخست موضوع حفاظت از آثار و بناهای تاریخی باشد و پس از آن میتوان به دنبال دسترسی بهتر و تسهیل در گردشگری رفت. یعنی اگر آرمان (:هدف) و مبنای کار حفاظت از آثار و بناها نباشد هیچ طرح و ایدهای را نمیتوان به اجرا گذاشت و تفاوتی هم ندارد که اجرای طرح، سنگفرش کردن باشد یا آجرکاری یا نصب کانکس و درختکاری و یا هرچیز دیگری. مهمترین موضوع در اجرای طرحهای گردشگری، مقولهی حفاظت از آثار و بناهای تاریخی است».
بازشناسی آتشکدهی آذرخش
آتشکدهی آذرخش داراب یکی از بناهای بسیار ارزشمند دورهی ساسانیان است که کمابیش سالم به دست ما رسیده است. دربارهی کاربری این یادمان باستانی دیدگاههای گوناگونی آورده شده است. پِروفسُور«هوف»، باستانشناس آلمانی بر این باور است که این جایگاه از آغاز کار مسجد بوده است. برخی از باستانشناسان این یادمان را نیایشگاه بزرگ مهریان دانسته که در روزگار ساسانی به آتشکده دگرگون شده و سپستر همانند بیشتر آتشکدهها با توجه به شرایط مکانی و زمانی تغییر کاربری داده است. برخی از پژوهشگران با نگرش به طرح چلیپایی (:صلیب) شکل آن، این یادمان را کلیسایی نَصرانی دانستهاند. محمدتقی مصطفوی، باستانشناس آن را ساسانی و آتشکده شناسایی (:معرفی) کرده است. سرانجام نیز دکتر یوسف کیانی این مسجد را وابسته به سدهی ۱۱ مَهی (:قمری) می داند. اما علیرضا جعفری زند، باستانشناس با گرایش دوران تاریخی گفت: «به دیدگاه من این یادمان وابسته به روزگار آغازین (:اوایل) ساسانی است و به هیچروی کهنهتر نبوده و پیوندی هم با پیش از روزگار ساسانی ندارد و تاریخی میان ۲۶۰ تا ۲۶۶ میلادی را میتوان برایش پنداشت. کاربری آن را میتوان کمابیش چیزی همانند نیایشگاه (:معبد) آناهیتای بیشاپور کازرون برشمرد. زیرا سقف هر دو باز و ساختار یکی است، ولی با فرمهای گوناگون. در بیشاپور راهبری (:هدایت) آب به وسیلهی رودخانه انجام میگیرد و در اینجا نیز از سوی سقف و آب باران انجام میگرفته است.، و زیر سقف نیز سازهای حوضچهایمانند و کمژرفا وجود دارد. حال میتواند نیایشگاه (معبد و محل عبادت) و یا جایگاه آتش باشد، یعنی آب و آتش در کنار هم. همچنین شاید جایگاه مهراب کنونی نیز جایگاه آتش بوده است. به هر روی ما از ساختار آتشکدههای اوایل دورهی ساسانی آگاهی چندانی نداریم و تنها نمونهای در آذرگُشسب (تخت سلیمان در تکاب آذربایجان) داریم. به دیدگاه من در این سازه آب و آتش در کنار هم ستایش میشدهاند».
به گزارش اَمرداد، این یادمان ساسانی در ۷ کیلومتری شهر داراب و در خاور (:مشرق) کوه پهنا ساخته شده است. از ویژگیهای این سازه آن است که، همهی دیوارها، ستونها، سقفها و اتاقها به گونهی یکپارچه از کوه تراشیده شده است. در سال ۶۵۲ مَهی (:قمری) نیز این آتشکده به مسجد دگرگونشده و با نام مسجد سنگی آوازه پیدا میکند. این آتشکده با شمارهی ۲۲۹ در ۱۵ آذرماه ۱۳۱۴ خورشیدی در سیاههی (:فهرست) یادمانهای ملی به ثبت رسیده است.
انتهای پیام