۲- ما اگر دماوند را نداشتیم، بیشک ما نبودیم با موجودیت امروزمان و خبری از رودخانههایی چون هراز، لار، جاجرود، کرج، تجن، بابلرود، چشمه کیله، رود چالوس، کسیلیان، نکارود و صدها رودخانه بزرگ و کوچک دیگر نبود.
۳- دماوند واجد بالاترین درجه زیگونگی در حوزه پوششهای گیاهی اندمیک – انحصاری – است و مهمترین عامل ایجاد ثبات اقلیمی، ادافیکی و جغرافیایی در شمال و مرکز ایران که پرجمعیتترین کانونهای استقرار ایرانیان را شامل میشود.
۴- چگونه دولتمردان ایرانی اگر واقعاً خود را ایرانی میدانند، اجازه چنین تاخت و تاز گستاخانهای به دماوند را به بهانه سدسازی، جادهسازی افراطی، معدنخواری، چرای بیش از توان و حضور دستههای بزرگ به اصطلاح کوهنوردی میدهند؟ چرا نباید برای ثبت دماوند به عنوان یک میراث جهانی طبیعی آستین همت بالا زد و چرا هنوز کوهستانهای ارزشمند و زندگیسازِ ما برخوردار از یک دفتر مستقل در دستگاه متولی طبیعت ایران نیست؟
۵- اگر سرانجام اجازه دهند و همایش هفدهم تیر در پلور برگزار شود، به این فرازها خواهم پرداخت؛ هرچند که اکر اجازه هم ندهند تا زنده هستم و هستیم برای دماوند و در پای او میایستیم و میکوشیم تا مردمان بیشتری در جهان چون ما او را شناخته و عاشقِ این دیو سفیدِ پای دربند شوند …
۶- سپاس از محمد رفیعی و یاران عزیزش که این هایپرلپس پرشکوه را از پرشکوهترین یادمان طبیعی ایران آفریدهاند.
انتهای پیام