ابان سال ۱۴۰۰ خبر رسید که اسکلتهای کشف شده معدن لاپلنگ روستای چاه ریسه اردستان مومیایی طبیعی هستند و در کنار آنها کورههایی با قدمت صفویه هم کشف شده است.
این دو مومیایی در آن زمان روانه موزه زواره استان اصفهان شدند.
آن هم در حالی که معدن به کار خود ادامه میداد و انفجارات در این بخش میتوانست بقایای تاریخی را از بین ببرد.
کارشناسان در آن زمان حدس میزدند معادن لاپلنگ از دوره پیش از اسلام مورد بهرهبرداری قرار میگرفتند.
پس از آن فعالان میراث فرهنگی اردستان خواهان حضور کارشناسان پژوهشکده باستانشناسی در منطقه شدهاند که واکنشی را در پی نداشته است.
این اتفاقات دقیقاً مقارن بوده با تغییر دولت وجابهجایی مدیران چه در سطح استان و در چه پژوهشکده.
پس از آن خبر از ارجاع نامه از پژوهشکده باستانشناسی به پژوهشکده مرمت رسید و کارشناس این بخش که در حوزه مردان نمکی زنجان هم کار کرده بود از محل بازدید کرد و گزارشی تهیه و به اصفهان ارسال شد که برای مطالعات بیشتر چه روندی باید طی شود.
پیشنهاد پژوهشگاه به اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان این بود که این مومیایی به تهران و موزه ملی منتقل شود و در آنجا کارهای مطالعاتی لازم انجام شود و همزمان با تهیه یک ویترین خوب امکان بازدید مختصر فراهم شود و پس از اتمام کارمومیایی راهی استان اصفهان شود .
اما طبق معمول اصفهان هیچ پاسخی به این پیشنهادات نداده است.
در حال حاضر متاسفانه مومیاییها هفت ماه است همینطور به حال خود رها شده است. پژوهشگاه حتی این پیشنهاد را هم داده بود که اگر معدنکاران آموزش ببینند چنانچه باز هم به بقایای اثار یا مومیایی برخورد کردند، میدانند چگونه باید رفتار کنند.
پژوهشگاه معتقد بود که نمیتوان کار معدنی که زندگی چندین خانوار را تامین میکند تعطیل کرد، آن هم درحالی که نمیتوان مطمئن بود حتما در کاوشها به نتیجهای خاص میتوان رسید. بنابراین نباید با توقف کار معدن عملا به گونهای رفتار کرد که اگر بار دیگر آثاری کشف شد معدنکاران ترغیب به تخریب و انهدام آثار شوند تا معدن تعطیل نشود.
کارشناسان معتقدند موزه زواره در وهله اول یک ویترین دارای خلائی میخواهد که مومیایی در آن نگهداری شود و عوامل بیولوژیکی آن بررسی شود تا با رشد، روند تخریب مومیایی مهیا نشود. پس از آن نمونهبرداری انجام و اطلاعات آن استخراج شود.
حتی معتقدند، کسانی که در پژوهشگاه روی بخش زمینشناسی و معدن کار میکنند، معادن را ببینند و لایهها را شناسایی کنند.
اما ظاهراً تا کنون همه اقدامات به حضور یک کارشناس آن هم به حالت اضطرار منتهی شده است.
میراث فرهنگی اداره کل استان اصفهان باید پاسخگو باشد که چرا به جنبه تبلیغاتی ومدیریتی کشف این مومیایی بیتوجهی کرده است.
میراث اصفهان حتی اگر نمیخواست با پژوهشگاه همکاری کند. به گزارش ارسالی ترتیب اثر میداد.ویترین و امکانات را فراهم میکرد و از دانشگاههای هنر اصفهان، دانشگاه صنعتی اصفهان و بخشهای مرمت و باستانشناسی و بیولوژی آنها کمک میگرفت.
بهگفته فعالان میراث فرهنگی دستکم دو سایت تاریخی و باستانشناسی در شمال و جنوب روستای چاهریسه در مراجعه و بررسی اخیر مسئول میراث فرهنگی شهرستان اردستان مورد شناسایی قرار گرفت و همه اینها به غیر از آثار و اماکن تاریخی و طبیعی غار خاصه تراش و آبگرم ورتون و سایتها و مکانهای تاریخی و طبیعی و باستانی دیگر در منطقه بوده و هست.
انتهای پیام