حیرت آن که چگونه به ذهن اجراکنندگان طرح لولهکشی مسجد جامع ورامین اثر فاخر دوره ایلخانی نرسیده که در صورت پوسیدگی یک لوله کل این مسجد تاریخی به هوا میرود.
چگونه به ذهنشان نرسیده این اثر فاخر ملی متعلق به کل ملت ایران در عصر حاضر و آینده است و آنها حق ندارند برای راحتطلبی خود چنین از چپ و راست و بالا و پایین آن لوله گاز رد کنند.آنها چگونه پاسخگوی حقوق عامه خواهند بود، کار غیر قانونی خود را چگونه توجیه میکنند؟!!!
میراث فرهنگی شهرستان ورامین و استان تهران ، فرمانداری، اوقاف، امور مساجد، اداره گاز چه پاسخی به افکار عمومی دارند مگر قرار نبود این مسجد با بودجه نهاد ریاست جمهوری مرمت شود؟!!
پیشتر گفت و گوی مبسوطی با دکتر حکمتالله ملاصالحی استاد باستانشناسی در خصوص چرایی چنین اتفاقاتی و نمونههایش در کشورهای دیگر انجام دادم که بخشهایی از آن را بازنشر میدهم:
اتفاقاً در اروپا این کلیسائیان بودهاند که در صف مقدم بسط و گسترش جهانی تاریخ، فرهنگ و ارزشهای اروپایی ایستادهاند.
هم اینک ما لشکری از آباء کلیسا، هم کلیسای مذهب کاتولیک رُمی هم پروتستان در همه قارهها به فعالیتهای علمی بویژه در حوزههای علوم انسانی و فرهنگی و قومشناسی و باستانشناسی مشغول هستند.
شمار بسیاری از قوم شناسان و دین شناسان روزگار ما کلیسائیان مذهب کاتولیک رمی و پروتستان مذهب هستند. متأسفانه ذهن و فکر ما مدتهاست که به آدرسها و نشانیهای غلط عادت کرده است.
خودآگاهی تاریخی آباء کلیسا در دوره جدیدِ بسطِ جهانی مسیحیت را به دنبال داشته است. متقابلاً ما گرفتار نوعی بیخبری و غفلت و برزخ بیتاریخی شدهایم.
امیدواریم که ذهن و فکر و عقل و فهم روحانیون ما به تاریخ و اندیشه و آگاهی تاریخی حساس بشود و آنها با اندیشه و آگاهی تاریخی عمیق و وثیقتر درباره مآثر و مواریث مدنی و معنوی کشور سخن بگویند و در صیانت از آنها از خود حساسیت بیشتر نشان بدهند.
در همین لحظه اگر یک روحانی گروهی از بچههای یک مسجد را با تور به تخت جمشید ببرد و اگر هم به تاریخ اشراف داشته باشد و به خوبی هم توضیح بدهد که اینجا بخشی از تاریخ و فرهنگ و دیانت و معنویت نبوی است، این اقدامش بسیار زیبا و دلنشین است اما این که اوقاف بیاید سنگ قبرهای تاریخی را در بیاورد یا به بهانه توسعه امامزاده بافت تاریخی و سنگ قبرها را از بین ببرد این یک خطای بزرگ تاریخی است و بسیار خطرناک و خطرخیز.
متأسفانه معضل عظیم دیگری که جامعه پساانقلابی ما با آن دهههاست دست در گریبان است فقدان و فقر گفتگو و تعامل میان سازمانها و نهادهای میهن ماست.
نهادها و سازمانهای اجتماعی و فرهنگی ما همه رویاروی هم برای نبرد صف آراستهاند. تعاملی در میان نیست. این نهاد با آن نهاد در ستیز است. این تشکیلات اداری و اجرایی با آن نهاد و تشکیلات اداری و اجرایی در ستیز است. همه با هم قهرند و سرستیز دارند.
احساس مسئولت و انجام وظیفه و اراده و عزم و همت خدمت به مردم در هیچ نهادی نیست.
نهاد میراث فرهنگی در یونان فوقالعاده نیرومند است. دو نهاد در یونان، میراث فرهنگی و کلیسای ارتدکس که یکی محورش تاریخ است و فرهنگ و مواریث فرهنگی و دیگری محورش دیانت و معنویت از نفوذ و قدرت فوق العادهای در جامعه معاصر یونان برخوردارند.
در اینجا این بازسازیهای امامزادههای ما را ببینید چه بر سر میراث گرانقدر این مملکت آورده است. در خیلی از مواقع نیت خیر است میخواهند ظاهر امامزاده آبرومند شود اما باید با میراث فرهنگی گفت و گو کنند نه این که هر طرحی را که دوست دارند اجرا کنند.
شما به کشور یونان که وارد میشوید هیچ بنایی به لحاظ زیبایی، استحکام و وسعت یارای برابری با کلیساهای یونان را ندارد. وقتی قرار است جایی کلیسا ساخته شود تمام طرح زیر نظر کارشناسان میراث فرهنگی یونان ارائه میشود و هزینه را کلیسا پرداخت میکند و این خیلی مهم است.
آنچه مربوط میشود به حوزه مرمت و بازسازی تمام زیر نظر میراث فرهنگی اجرا میشود. بین کلیسا و میراث فرهنگی تعاملی عمیق وجود دارد. میراث فرهنگی با هزینه کلیسا کلیه مرمتها را به شکلی اصولی به عهده میگیرد.
اما اینجا هر کس برای خودش یک تصمیمی میگیرد و فکر میکنند اگر هم قرار به گفت و گو است و فرضاً گفته میشود فلان کار را انجام ندهید تعمد یا غرضورزی در کار است.
میراث فرهنگی باید کل موارد و مصادیق میراث فرهنگی را در بر بگیرد. باید در حوزه ساخت اماکن متبرکه، بقاع یا مساجد و بهسازی گورستانهای تاریخی اوقاف، خود را ملزم و موظف به همکاری با سازمان میراث فرهنگی و….. بداند.
انتهای پیام