سجاد نوروزیان که کار اصلیاش تهیه فیلم تبلیغاتی برای توتون در فضای مجازی بود و خود را چلمن سیزدهم معرفی میکرد و با حکم عزتالله ضرغامی، وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به ریاست موزه فرش ایران رسید، اکنون دستور داده در هفت حوض حیاط موزهی فرش گل کاشته و تبدیل به باغچه شود! شنیده شده است او قصد دارد به زودی کتابهای نفیس کتابخانه موزه فرش را امحا کند و به جای آن از باغ کتاب، کتابهای جدید بخرد! دستوری که هنوز اجرایی نشده اما زنگ خطر آن به صدا در آمده است!
دوستداران میراثفرهنگی بارها و بارها هشدار داده بودند، حوزهی«میراثفرهنگی» امری تخصصی است و مدیریت در بخشهای مختلف آن، نیاز به تبحر و تخصص لازم در این حوزه را دارد، اما به نظر میرسد که با دستورهای اخیر پشت انتخاب این وزیر مسئله دیگری فراتر از یک مدیر بیتجربه است. اکنون زمان آن رسیده که پرسید تا چه زمانی باید شاهد چنین تصمیمهایی باشیم که معماری و تاریخ ایران را به خطر میاندازد؟
این اقدام سجاد نوروزیان خلاف قوانین و ضوابط مجلس شورای اسلامی ایران است. طبق قانون «منهدم کردن یا خرابی وارد آوردن به آثار ملی و مستور ساختن روی آنها به اندود یا رنگ و رسم کردن نقوش و خطوط بر آنها» جرم محسوب میشود. موزه فرش ایران در فهرست آثار ملی قرار دارد و هر گونه تغییری در محوطه و بنای این مجموعه مشمول قوانین میراثفرهنگی میشود.
طراح این بنای ارزشمند «عبدالعزیز فرمانفرمائیان» است. عبدالعزیز فرمانفرمائیان، معمار معاصر ایرانی، استاد دانشگاه تهران و از بنیانگذاران نظام مهندسی جدید در ایران بود. او معمار ورزشگاه آزادی بود. او این ساختمان را با دو تالار ساخت و برای نمایش انواع قالیهای دست بافت و گلیم مورد استفاده قرار داد.
طبقه همکف این موزه برای نمایش دائمی ۱۵۰ قطعه فرش و طبقه دوم آن برای برگزاری نمایشگاههای موردی و فصلی در نظر گرفته شدهاست. ساختمان موزه ۳ هزار و ۴۰۰ متر مربع مساحت دارد و آذینهای نمای بیرونی آن شبیه دار قالی است.
هفت حوض حیاط بیرونی این بنا بر اساس اعداد مقدس ایرانی بنا شده است و حوض آب که رکن اصلی هویتبخشی معماری سنتی ایرانی را دارد در آن تعبیه شده بود.
در این موزه فرشهای بسیار نفیس از سراسر ایران که حاصل کار هنرمندان مشهور میباشد به نمایش گذاشته شدهاست. هدف از تشکیل این موزه را میتوان پژوهشی در سوابق، تحصیلات و کیفیت تاریخی هنر و صنعت فرش خاصه فرش ایرانی عنوان کرد. موزه فرش ایران در خیابان کارگر شمالی تقاطع دکتر فاطمی یا به عبارتی دیگر در ضلع شمال غربی پارک لاله واقع شده است.
حال باید دید مسئولان ارشد وزارتخانه جلوی روند تخریبها و تصمیمهای رییس موزه ملی ایران را میگیرند یا اینکه ما باید شاهد تخریب تدریجی و تغییرات خلاف قانون در این موزه ملی باشیم.
چلمن سیزدهم، واقعیتهای ایکوم ایران را برملا میکند!
جوانکی که خود را «چلمن سیزدهم» خوانده و نزد میراثیان بدین نام شهرت یافته، بر مسند مدیریت موزه ملی فرش ایران تکیه زده و با شیرینکاریهای خود موجب نگرانی دوستداران فرهنگ و هنر ایران شده است. سادهانگاری است که گمان کنیم این دست کارهای سبکسرانه در تبدیل حوض به باغچه محدود میشود و تهدیدی را متوجه بنای ارزشمند این موزه و گنجینههای بیهمتای آن نمیکند و خاماندیشی است که امیدوار باشیم افرادی شبیه یا بدتر از او به مدیریت دیگر موزههای کشور گماشته نمیشوند.
با این حال، آنچه در وقایع اخیر بیش از همه مایه آزردگی و افسردگی دلسوزان میراث فرهنگی و جامعه موزهداران کشور شده و گلایهگذاری برخی از آنان را در شبکههای اجتماعی از پی آورده است، نه رویه نه چندان دور از انتظار وزیر میراث فرهنگی و گماشتگان او، بلکه سکوت کمیته ملی موزههای ایران (ایکوم) در قبال هجمه عظیم به اساس و کیان موزهداری ایران است.
دیدهبان میراث فرهنگی در سالیان گذشته چندین بار با انتشار گزارشهای مستند از ترفندهای رؤسای ایکوم ایران برای محدود نگه داشتن اعضای این نهاد، برگزاری انتخابات نمایشی و تبدیل ایکوم به ابزار منفعتجویی جماعتی انگشتشمار پرده برداشت و وابستگی آشکار و پنهان این نهاد به وزارت میراث فرهنگی را مایه نگرانی و بسترساز مخاطرات بزرگ برای موزهداری ایران خواند.
اکنون سکوت این نهاد در قبال جریانات اخیر، مهر تأییدی است بر آن نقدها و هشدارها. فقط برای آنکه نمونه کوچکی از بیتوجهی ایکوم ایران به منافع و مصالح موزهها و موزهداران را به دست داده باشیم، خوب است نگاهی به نوشتهها و اظهارنظرهای سیدمحمد بهشتی بیندازیم که به مدت ۲۱ سال یا ریاست ایکوم ایران را برعهده داشته و یا آن را به نیابت از خود به احمد محیط طباطبایی واگذارده است.
او که زمانی در دفاع از دوچرخهسواری شهردار سابق تهران و در محکومیت منتقدان او دست به قلم برد؛ او که بیهیچ تخصصی در حوزه اقتصاد، یادداشت بلندبالایی در باب مزاحم بودن صفرهای پول ملی نوشت؛ او که در قامت مهندس معمار درباره جنگهای ایران و روس نظریهپردازی کرد و جنگ ایران و روس را جنگ آذربایجان و روس خواند؛ او که به بهانه اجلاس داووس ۲۰۲۰ به نقد اظهار نظر ترامپ درخصوص سرمایهگذاری برای استخراج سوختهای فسیلی پرداخت؛ او که طی یادداشتی در روزنامه اعتماد، افق اقتصاد کشور با رمزارزها را ترسیم کرد؛ مدتهاست در قبال آنچه در موزههای ایران میگذرد، مهر سکوت بر لب زده است؛ گویی نه آنکه سالها یا رئیس یا عضو هیأت رئیسه معتبرترین و تنها نهاد موزهداری ایران بوده است!
تالی تام و تمام او سیداحمد محیط طباطبایی، دیگر رئیس نوبتی و عضو دائم هیأت رئیسه ایکوم نیز همین رویه را در پیش گرفته است. امروز وقتی خبرنگاری به سراغ او رفت تا درباره باغچه کردن حوضهای نمادین موزه فرش نظرش را جویا شود، زیرکانه از تخطئه صریح این اقدام خودداری کرد و درباره فلسفه معماری حوضها داد سخن داد!
بهراستی، چه کسی باور میکرد روزی برسد که یک بچه چلمن با چمنکاری خود، واقعیتهای ایکوم ایران را در عریانترین شکل ممکن مقابل دیدگان اهالی میراث فرهنگی قرار دهد؟
انتهای پیام