آذر (آزیتا) خرمدین در متنی که در اختیار ایسنا گذاشت، نوشت : صبح شنبه از طریق اخبار خبرگزاریها مطلع شدم که مستندی با موضوع حادثه ناگواری که برای خانوادهام پیش آمده و درباره قتل برادرم بابک خرمدین و ابعاد روانشناختی و جامعهشناختی آن است، از سازمان سینمایی وزارت محترم ارشاد پروانه ساخت دریافت کرده است.این در حالی است که سازندگان حتی به خودشان زحمت ندادهاند که با من و یا برادرم تماس بگیرند و اطلاعی بدهند و اجازه یا رضایتمان را جویا شوند.
در عوض بدون اینکه خانواده در جریان باشند، پروانه ساخت گرفتهاند و خبرش را هم رسانهای کردهاند.نام فیلم را هم انتخاب کردهاند، در موردش گفتوگو کردهاند و اعلام کردهاند که در گروه سینماهای هنر و تجربه هم اکران خواهد شد.آن را در صفحه شخصی اینستاگرام خودشان هم گذاشتهاند و با سیل تبریک فالوورهایشان هم مواجه شدهاند.در خبرها نام آقای امیر سیدزاده در کنار نام خانم دیگری که تا به حال اسمش را هم در فضای سینما نشنیدهام هم به عنوان تهیهکننده قید شده است.
در تماس با آقای سیدزاده ایشان عنوان کردهاند که موظف به پاسخگویی نیستند و از ما خواستند که برای اتفاقی که نیفتاده هیاهو نکنیم.در صورتی که به نظرم هیاهو را ایشان با خبر ساخت فیلم و گرفتن پروانه ساخت، ایجاد کرده اند.حال سوال من اینجاست که اگر اتفاقی نیفتاده است پس چرا شما آقای سیدزاده رسانهای کردهاید؟! و نام فیلم را هم انتخاب کردهاید؟!البته فیلمهای ایشان را در مقام تهیهکننده ندیدهام و فضای کاریشان را نمیشناسم اما با استناد به بازی ایشان در سریال های طنز تلویزیون میدانم که قطعا فضای ذهنی و نگاه بابک به مدیوم سینما و رسانه با ایشان بسیار تفاوت دارد .
چون برادرم بابک و خودم همیشه از علاقهمندان به سینمای هنری بودهایم و به این آقا و هر شخص دیگری اجازه نخواهم داد که در مورد خانوادهام در موقعیت فعلی که هنوز زمان زیادی از این اتفاق نگذشته و ناراحتی و فشار این ماجرا بر من و خانوادهام کماکان حاکم است فیلمی بسازد.قبلتر هم بارها به طور رسمی در خبرگزاریها اعلام کردهام که با ساخت هر فیلمی و به هر شکلی درباره این پرونده در حال حاضر و با توجه به شرایط خانوادهام و روزهای سختی که در حال گذراندنش هستیم مخالف هستم و از مقام محترم قضایی درخواست کردهام که دستور دهند که هیچ اطلاعاتی از این پرونده و گفتوگو با پدر و مادرم در اختیار هیچ فیلمسازی و به هیچ شکلی قرار نگیرد.
همچنین خانمی که به عنوان تهیهکننده دیگر این فیلم نامشان در کنار اسم آقای سیدزاده در خبرها آمده است در پاسخ به پیام نماینده من، معتقد است که چون قرار است از نگاه کارشناسی جوانب مختلف موضوع در فیلم مطرح بشود، برای ساخت این فیلم نیازی به اجازه خانواده و مقام قضایی نیست !
سوال اینجاست که ایشان چطور میتوانند درباره این موضوع حساس با نگاه همهجانبه و کارشناسی مستند بسازند و به قول خودشان و صحبتهایشان در گفت و گوهایشان، علل قتل را دقیق ریشهیابی کنند؟درحالیکه امکان گفتوگو با پدر و مادر و خانواده را ندارند.همچنین مقام قضایی با ایشان همکاری نخواهند کرد و امکان دسترسی به نشان دادن تصویری از اتاق برادر مرحومم را هم نخواهند داشت و هم چنین اجازه داشتن یک عکس از کودکی برادرم در کنار خانوادهمان هم نخواهند داشت.
با این شرایطی که توضیح دادهام فیلم مورد نظر چگونه میتواند نقاط تاریک و مبهم این پرونده را به حقیقت برای تماشاگرانش روشن کند و آن را ریشه یابی کند؟در حالی که فیلمساز خودش حتی امکان این را ندارد که از سادهترین روابط درون خانواده ما اطلاعاتی داشته باشد؟فیلمساز بدون داشتن اطلاعاتی درباره واقعه چه چیزی را میتواند به داشتههای موجود و اطلاعات غلط در فضای مجازی که هر روز دیده میشود، اضافه کند؟با این توضیحات این فیلم چه کارکردی میتواند داشته باشد؟اصرار سازندگان برای ساخت این فیلم چیست؟اگر موجسواری بر داغی مرگ فیلمساز هنرمند و دغدغهمندی است که در زمان حیاتش مثل خیلی دیگر از کارگردانها منتظر فراهم شدن شرایط ساخت فیلمش بوده نیست، پس چیست؟
در پایان از ریاست محترم سازمان سینمایی جناب آقای انتظامی و مدیران محترم زیرمجموعهشان تقاضا دارم که با توجه به ابعاد حقوقی و اخلاقی این ماجرا هر چه سریعتر دستور ابطال پروانه ساخت این مستند را صادر نمایند.البته با لغو پروانه صادر شده هم، باز رسانهای شدن خبر صدور پروانه ساخت این فیلم، از نگاه بنده هنوز تخلف هست.اگر به قول آقای سیدزاده هنوز اتفاقی نیفتاده است!
انتهای پیام