چهل و دو سال بعد از انقلاب، «سند اقتصاد هنرهای سنتی» توسط پژوهشکده هنرهای سنتی پس از یکسال و نیم زحمت و هماندیشی بدون یک ریال هزینه با حضور متخصصان تدوین شد.قرار بود این برنامه چاپ شود و در اختیار وزیر و صاحبنظران صنایع دستی، اقتصاد و کارآفرینی قرار گیرد و بر اساس آن برنامه اجرایی نوشته شود. امری که هرگز محقق نشد!
رشتههای هنرهای سنتی شامل شعر و ادبیات،نمایشهای سنتی و آیینی، موسیقی مقامی و محلی و سنتی، هنرهای وابسته به معماری،کتابت و نگارگری، هنرهای صناعی(صنایع دستی) میشود که البته فرش هم جزو هنرهای صناعی است.اما برای کدام یک از این هنرها وزارتخانه در حوزهی اجرا کاری انجام داده است؟معاونت میراث فرهنگی برای تهیه کدام پرونده میراث ناملموس و ملموس اعم از ملی و ثبت جهانی یا تهیه پلان معماری و مرمت از این بخش کمک گرفته شود؟
از سویی همین حوزه هنرهای صناعی پژوهشکده تعداد قابل توجهی اثار نفیس در حال مرمت یا مرمت شده دارد که اگر برای همینها فکری نشود از بین میرود. تکلیف این آثار چیست؟
این پژوهشکده نیاز مبرم به جذب هنرمند دارد چرا که حفظ و احیا هنرهای سنتی وظیفهی این پژوهشکده است. اما برای حفظ و احیا بسیاری از هنرهای باید برنامهریزی و هزینه کرد.
در این بین برخی هنرهای ثبت شدهاند برای این هنرها چه فکری شده مثلا نگارگری ایران به صورت مشترک با ترکیه، ازبکستان و آذربایجان ثبت جهانی شده آیا از استادان و هنرمندان نگارگری خبر داریم؟ وزارتخانه چه کاری برای آنها انجام داده جز این که پنج هنرمند نگارگری به عنوان گنجینه زنده بشری ثبت شدند! آیا اقدامی برای رونق و حفظ این هنر یا فراهم کردن امکان آموزش، معرفی، حفظ کرامت و آثار هنرمندان این رشته طبق تعریف یونسکو انجام شده؟
نگارگری معاصر ما نیاز به یک موزه مستقل دارد.منظور موزه استاد فرشچیان نیست چون از سالهای پیش در سعدآباد شرایطی فراهم شد تا آثار ایشان به نمایش درآید.اما باقی هنرمندان نگارگر چه؟ چگونه ما این هنر را ثبت جهانی کردیم اما هنوز موزه آن را نداریم؟! آیا کسی از وضعیت استادان محمد باقرآقامیری،مجید مهرگان، اردشیر مجرد تاکستانی و خانم مهین افشانپور خبر دارد؟
کسی میداند وقتی به وزارت فرهنگ و ارشاد نامه زدند که فلان هنرمند پیشکسوت نگارگر بیمار است، ارشاد گفت به ما ربطی ندارد! ایشان کارمند صنایع دستی است! مگر از سال ۸۵ «موسسه هنرمندان پیشکسوت» در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب نرسید؟ مگر طبق ماده ۲ اساسنامه هنرمند هنرهای سنتی جزو مجموعه این هنرمندان به شمار نمیرود؟ مگر نباید هنرمند این بخش هم اگر بیش از ۶۰ سال داشته باشد یا ۳۵سال سابقه حرفه هنری و برخوردار از حسن شهرت در جامعه هنری و صاحب سبک ویژه باشد، مورد توجه قانونی قرار گیرد؟
چرا هنوز وزارتخانه و وزارت ارشاد به یک تجمیع نرسیدند؟ چرا هنرمندان صنایع دستی و هنرهای سنتی یا کمک هزینه کرونا (۵ میلیون تومان) را در قالب «هنرکارت» یا اصلا نگرفتند یا کامل دریافت نکردند؟ وزیر وقت و معاون صنایع دستی در این خصوص چه کردند؟
از سویی برای شهرهای ثبت جهانی صنایع دستی چه کردند؟ ثبت میراث فرهنگی در یونسکو دست کم یک اعتبار بینالمللی دارد اما در حوزه صنایع دستی یک سازمان غیر انتفاعی (NGO)به نام «شورای جهانی صنایع دستی» وجود دارد که اعلام کرده این شهرها ثبت هستند اما آیا به لحاظ قانونی ثبت این سمن، اعتبار قانونی در حد یونسکو دارد یا اصلا ارتباطی با آن دارد؟ پس چرا این ثبتها را جزو رزمه به هر رییس سازمان یا وزیری تحویل میدهند؟
اصلاً برای همین ۱۱ شهر و ۳روستایی که به عنوان ۱۴شهر جهانی صنایع دستی ثبت شده چه کردند؟ وضعیت هنرمندان آنها و رونق اقتصادی آنها چه فرقی با سایر شهرها و روستاهای ثبت نشده دارد؟
اقای ضرغامی! وضعیت هنرمندان صنایع دستی و هنرهای سنتی را در وزارت فرهنگ و ارشاد تعیین تکلیف کنید. تکلیف هنرمندان پیشکسوت را با «موسسه هنرمندان پیشکسوت» و باقی صنعتگران و هنرمندان صنایع دستی را با « صندوق اعتباری هنر» مشخص کنید.
باور کنید که هنرمندان به همین بیمهها به همین کمک هزینهها به شدت نیاز دارند.
چگونه شورای ارزشیابی هنرهای سنتی و احکام درجه هنرمندان باید زیر نظر ارشاد باشد اما احوالات هنرمندان نه ربطی به معاونت صنایع دستی دارد نه ارشاد!
در نهایت اگر قرار است همه کارهای هنرمندان هنرهای سنتی در وزارتخانه صنایعدستی انجام شود، بودجه این بخش اعم از صندوق هنر و موسسه پیشکسوتان را هم مجلس از ارشاد منفک کرده و به وزارتخانه ما بدهد.
انتهای پیام