اما شوربختانه پس از آسیبهای جدیای که در زمینلرزه سال ۱۳۸۱ به برجها وارد شد، خطر تخریب بیش از هر زمانی متوجه این مجموعه ارزشمند گردید و نیاز به حفاظت و مرمت اصولی، به یک امر بدیهی تبدیل شد.
در این نوشتار چند نمونه از چالشها و تهدیدها یادآور میگردد.
عکس نخست: آثار نمزدگی در پایین بنا به وضوح قابل مشاهده است. علت نیز موقعیت مکانی برجها و نبود آبراهه مناسب برای هدایت آب ناشی از بارندگیهای فصلی میباشد. چنانکه پیش از این هم در مورد نفوذ آب به داخل برج اطلاعرسانی شده بود.
عکس دوم و سوم: آسیب دیدن تزئینات داخلی بناها که بر اثر نصب داربستها به جهت پیشگیری از فروریختنشان پدید آمده است. اقدامی که به نظر میرسد عجولانه شکل گرفته ولی لطمههای جبرانناپذیری را وارد کرده است.
عکس چهارم: قفل روی درهای اتاق نگهبانی در ورودی مجموعه نشان از نبودن متولی دارد. اتفاقی که به رغم تکذیبهای پیاپی مسئولان میراث فرهنگی، در همه بازدیدها تکرار شده است.
عکس پنجم: دیوارههای کوتاه چند سانتیمتری دور مجموعه که بدون حصار، امکان ورود هر شخصی را حتی با وجود بسته بودن درِ اصلی فراهم میکند. چنانکه پیشتر نیز به کرات حضور گلههای دام خبرساز شده بود.
و اما عکس پایانی؛
ورود آزادانه یک خودروی سواری و توقف آن در چند قدمی یکی از برجها و ورود سرنشینانش (احتمالا برای مصرف مواد مخدر) به داخل بنایی که به دلیل آسیبهای وارد شده، کوچکترین لرزشی میتواند به بهای تخریب آن تمام شود.
با توجه به مسائل مطرح شده، آیا وقت آن فرا نرسیده است که با اقدامات فوری و اصولیِ مرمتی و حفاظتی از تخریب این گنجینه تکرارنشدنی پیشگیری نمود؟
انتهای پیام