نمایشگاه گردشگری و صنایعدستی در حالی قرار است از ۵تا۸ اسفند در نمایشگاه بینالمللی تهران برگزار شود که بسیاری از دفاتر خدمات مسافرتی و راهنمایان گردشگری و هنرمندان صنایعدستی حدود یک سالی است دست به گریبان معضلات کرونا هستند و تا مرز ورشکستگی پیش رفتهاند.
برگزاری سالیان سال چنین نمایشگاههایی نشان داده که وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی از رسالت اصلی خود یعنی سیاستگذاری فاصله گرفته و خود به کار اجرایی میپردازد.
رد تمام نمایشگاهها هم به خان نعمت گسترده شرکتهای اقماری و حضور اقازادگان و اقوام از ما بهترانی میرسد که سالهاست بر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی چنبره زدهاند و برای خودشان پروژه تعریف میکنند و یک روز اسمش استارتاپ میشود،روزی بانک فلان و پسان فردا هتل بهمان و روز دگر تله کابین، روزی دستگاههای کارتخوان، یک روز ویترین و …
در این بین از فرصت کرونا برای انجام کارهای زیر بنایی، آسیبشناسی، پژوهشی و ساختاری در هر سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نه تنها استفاده نشد بلکه در آخرین سال دولت دوازدهم هم باز تلاش شد تا این نمایشگاه برگزار شود.
فارغ از کل اتفاقاتی که در دولت نهم و دهم در این سازمان رخ داد و خساراتی که وارد شد، دست کم نمایشگاه صنایعدستی رایگان بود و صنعتگران و هنرمندان اگر هم از چهارگوشه ایران میآمدند پولی پرداخت نمیکردند. اما در دولت یازدهم و دوازدهم یک دفعه ژست فرهنگ دوستی مسئولان صنایع دستی گل کرد که در شأن هنر و صنایع دستی نیست چیزی رایگان باشد و این نوعی توهین به هنر و رایگان پروری و ال و بل است.
حالا آش آمارها اینقدر شور شده که برای صنعت ورشکسته مالیات تعیین میشود!
شالوده گردشگری هم از بیبرنامگی چنان از هم پاشیده که نه تنها شعار ورود ۲۰ میلیون گردشگر خارجی تا سال ۱۴۰۰ در سند چشمانداز گردشگری محقق نشد که به زور بتوان آمار واقعی سالیان پیش از کرونا را هم ۲ میلیون نفر در سال فرض کرد.
اما در جبران آن خیل گردشگر ایرانی راهی مناطق گردشگری خارج از کشور میشد که به یمن قیمت کذایی دلار آن هم چنان از هم فرو پاشید که اگر مردم بتوانند تا همین مرقد شاه عبدالعظیم(ع) بروند خودش سه سفر خارجی محسوب میشود.
با آمدن کرونا حرفهایها یا کنار کشیدند یا اعلام ورشکستگی کردند و ماند جماعتی که با احترام تمام قد برای تمام فعالان این حوزه کاری نمانده نکنند تا برخی به هر بهانهای راهی تورهایشان شوند.
در این بین در حالی که ستاد ملی کرونا از ورود کرونایی انگلیسی و خطر سرایت شدید آن خبر میدهد که وزارتخانه با افتخار غرفههای امسال را حتی گرانتر از پارسال به فروش رسانده و قرار است افرادی از ۳۱استان راهی نمایشگاه شوند؟! و مشخص نیست دقیقا این نمایشگاه از کدام فعال گردشگری و صنایع دستی حمایت میکند؟
یکی از فعالان صنایع دستی میگوید: آخر کجای دنیا از صنعتگری که فروش نداشته هم مالیات میگیرند، هم سوبسید نمیدهند، هم برای مبلغ ناچیزی وام این همه امروز و فردا میکنند. تازه غرفهها را هم گرانتر از سالهای پیش میفروشند.
یک فعال گردشگری هم که از شرکت در نمایشگاه منصرف شده میگوید نمایشگاه امسال خالهبازی است. یک سالن برای صنایع دستی، یک سالن برای معاونتهای استانی و اداری و… یک سالن هم برای گردشگری بدون هیچ برنامه خاصی.
فعال گردشگری دیگر هم خبر میدهد وقتی برای ثبتنام مجازی وارد سایت شده چنین گزینهای وجود نداشته. وقتی تماس گرفته به او گفتهاند باید ابتدا غرفه فیزیکی را خریداری کنید تا مجازی به شما تعلق گیرد!
او به میراثباشی توضیح میدهد: ۱۲متر غرفه۴میلیون و ۴۵۰هزار تومان یعنی متری ۳۷۰هزار تومان در حالی که پارسال گرفتن چنین غرفه متری ۱۸۰هزار تومان بود.
او به برگزاری مجازی نمایشگاه برلین اشاره میکند و میگوید:آنها در فضای مجازی به راحتی جا را برای معرفی کاتالوگ، کلیپ، عکس، فیلم و ارائه خدمات مشخص کردهاند. آنها به دنبال کارهای زیربنایی دنیای پساکرونا هستند ما همچنان فکر غرفهفروشی هستیم.
این در حالی است که در سالهای گذشته سالنهای نمایشگاه به شدت با معضل تهویه هوا روبهرو بود و حل این معضل به روزهای آخر نمایشگاه ختم میشد.
حال چگونه حجم بازدید کننده کنترل میشود.کدام دستگاههای تهویه هوا تعبیه شده، صرف داشتن ماسک و تبسنج آیا ملاک کافی برای جلوگیری از سرایت کرونا است؟تکلیف فعالان صنایعدستی و گردشگری خوزستان که یکی از بیشترین دارندگان کرونای انگلیسی اعلام شده چیست؟
حال با این اوصاف باید پرسید چه کسانی در این شرایط از برگزاری چنین نمایشگاههایی سود میبرند؟
انتهای پیام