قصور پزشکی فعلاً در تعاریف متون حقوقی ایران جرم محسوب میشود و تخلف محض نیست.
به عبارتی کادر درمان به اتهام جرم قصور پزشکی در دادگاه کیفری به جرم جنایت علیه سلامتی بیمار محاکمه میشوند.
آنچه تخلف انتظامی یا جرم انتظامی نامیده میشود که عدم مراعات نظامات و دستورالعملهای رسمی نظام سلامت است چیزی جدا از جرم قصور است.
در جرم قصور با یا بدون تخلف انتظامی خسارتی قابل اندازهگیری و نشان دادن به تمامیت سلامت بدن یا روان؟ بیمار وارد شده است.
به عبارتی استعمال کلمه قصور تا وقتی آسیبی بر وجود بیمار ایجاد نکرده باشد به عنوان جرم یا جنایت محل ندارد.
اگر کادر درمان مرتکب تخلف انتظامی شوند اما آسیبی در نهایت وارد نشود واقعه قابل بررسی صرفاً در دادسرای انتظامی سازمان نظام پزشکی ایران است که ذاتاً یک دادگاه اداری مشابه تخلفات کارمندان دولت است.
اختلاط این دو موجب اشکالات بنیادین در ساختار قضاوت پزشکی ایران شده است.
اگر فعل کادر درمان منجر به خسارتی به بیمار شده باشد که مشهود است، نباید کادر درمان آن را تخلف انتظامی در حد صلاحیت سازمان نظام پزشکی تصور کرده و سادهانگاری کنند.
این دقیقاً همان چیزی ست که دلیل اصلی شفاف نکردن این تعاریف برای کادر درمان است.
این شکلی از اعتراف گیری و اقرار فرد علیه خودش با تصور خفیف بودن ماوقع است.
هرگاه شاکی شما مدعی خسارت جانی(بدنی یا روانی) باشد یعنی شاکی خصوصی با فرض استحقاق دیه مطرح باشد خود را متهم به یک پرونده جنایی کیفری بدانید.
دیه یک مجازات اصلی در کتاب قانون مجازات اسلامی ست.
اینکه تلاش میشود با بیمه مسئولیت دیه را برای کادر تسهیل کنند نوعی تقلا برای تخفیف جرم جنایت علیه جان است تا اقرار علیه خود ساده بشود.
از آنجا که شروع به رسیدگی و دادرسی در هر پرونده ماهیتاً کیفری حق انتخاب وکیل ایجاد میکند، اگر ادعای علیه شما احتمال تعیین مجازات دیه دارد کیفری محسوب میشود و هیچ دادگاهی نمیتواند شما را از داشتن وکیل محروم کند.
این مسأله جالبتر میشود اگر بدانید در رسیدگی به پروندهای که ذاتاً کیفری ست اگر به متهم حق داشتن وکیل گوشزد نشود نقض تشریفات آیین دادرسی واقع شده است.
اینکه دوستان رند ما تلاش میکنند با تخفیف موضوع نیاز به وکیل را در دادسرای انتظامی کمرنگ کنند، ماهیتاً تخلف اداری محسوب میشود.
تکرار میکنیم ماهیت پرونده را مجازات احتمالی تعیین میکند،
اگر در پروندهای مجازات نهایی دیه و حبس باشد آن پرونده کیفری ست و اگر حق داشتن وکیل به شما گوشزد نشود تخلف رخ داده است.
این تلاش برای تخفیف امر تقلا برای اقرار علیه خود کادر درمان رندانهترین اتفاقی ست که شیوع دارد.
یک اعتراف صمیمانه متهم علیه خود اخذ میشود و بدانید در نظام قضایی ایران اقرار متهم علیه خود بسیاری از تجدیدنظرها و فرجامخواهی ها را از حقوق شما ساقط میکند.
پس یاد گرفتیم محاکمه شدن در دادسرای انتظامی که بالاترین مجازات ممکن آن منع کار کردن دائم است را با پرونده جرم قصوری که احتمال صدور رأی مجازات دیه یا حبس دارد از هم افتراق بدهید.
به شکایت نگاه کنید به عاملیت خسارت بدنی متهم هستید یا نیستید؟
اگر هستید پرونده انتظامی نیست و کیفری ست و شروع انتظامی خطر بزرگی ست که منجر به اعتراف و اقرار شما علیه خودتان میشود.
میپرسیدید هیچ چی بلد نیستم چه کار کنم؟
سکوت حق قضایی متهم است.
هر وقت چیزی نمیدانید و دستپاچه شدید؛
در متن بنویسد «از محضر دادسرا درخواست استمهال برای مشورت و تهیه مستندات لازم دفاعی دارم.»
همین و نه هیچ کلمه بیشتری اصرار میکنم هیچ کلمه بیشتری!
بعد از خروج قبل از هر کسی به یک وکیل یا مشاور حقوقی زنگ بزنید.
• اصرار میکنم؛
سکوت حق اساسی قضایی یک متهم است خواهش میکنم این را بفهمید.
این متن بزرگترین کمک من به شما و وکیل شماست.
وقت دستپاچه شدن فقط بنویسید درخواست استمهال دارم بقیه با وکیل و دوستان حقوقی…
بدون مشورت هرگز علیه خود اقرار نکنید.
انتهای پیام