حسن عباسی/هزار و چهارصد سال قبل با ظهور دین اسلام مبانی بردهداری زیر سؤال رفته و به عنوان عملی مذموم و غیراخلاقی و غیربشری معرفی گردید.
هزار و دویست سال بعد در سال ۱۸۶۲ میلادی ، ۱۵۸ قبل آبراهام لینکلن دستور لغو بردهداری در آمریکا را صادر کرد ، که سه سال بعد به همین دلیل ترور شد.
اکنون در سال ۲۰۲۰ میلادی شکلی نوین از بردهداری در جامعهی پزشکی رواج پیدا کرده؛ پزشکان تازه فارغالتحصیل مجبورند در ازای دریافت مبالغ اندک و ناچیزی برای پزشکان باسابقه و عمدتاً سهامدار بیمارستانهای خصوصی «بیگاری» کنند.
شاید در وهلهی اول به نظر برسد که این معامله دو سر سود است و هر دو گروه از این داستان منتفع میشوند ولی در واقع چنین نیست؛ به عنوان مثال یک متخصص فرتوت بیهوشی که سهامدار بیمارستان خصوصی پُر مراجعهای است، و دیگر توان کار کردن را ندارد متخصص بیهوشی جوانی را به جای خود به کار گرفته و در طول یک شبانه روز ۷۵۰ هزار تومان به او پرداخت میکند. این پزشک جوان در طول ۲۴ ساعت اگر بیهوشی تقریبی ۳۰ بیمار را در چند اتاق انجام دهد ، بسته به نوع اعمال جراحی انجام شده در انتهای کار چیزی در حدود ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان و گاه خیلی بیشتر درآمد خواهد داشت ولی چیزی حدود (یک / بیستم) تا (یک/ سیام) آنرا دریافت خواهد کرد.
یعنی متخصص فرتوت و بیحال بیهوشی داخل منزل شخصی خویش در حال چرت زدن است، و پزشک جوانی به بردگی گرفته!
در رشتههای جراحی نیز همین منوال برقرار میباشد ، متأسفانه گروهی از جراحان که اغلب هیئت به اصطلاح علمی هم هستند ، شاگردان تازه فارغ التحصیل خود را به اتاق عمل برده تا با نام اساتید آنها جراحی میکنند و مبلغ ناچیزی را در ازای آن دریافت کنند.
هیچ مرجعی نیز برای نظارت و بررسی این موضوع «وجود ندارد» که چگونه یک جراح قلب یا جراح مغز و اعصاب و … در ساعات غیرمتعارف مثلاً بین ساعت ۱۱ شب تا ۶ صبح چگونه چندین عمل سنگین را انجام میدهد؟! که شروع تا اتمام آنها هرکدام «چند ساعت» به طول خواهد انجامید.
گاه این به اصطلاح اعضای هیئت علمی با قول جذب شاگردانشان در گردونهی خود و دادن سؤالات امتحانات ارتقاء و بورد تخصصی به آنها از همان دوران رزیدنتی به استثمار آنان پرداخته و آنها را به بیگاری میکشند.
نتیجهی نهائی تربیت نیروی متخصص بیسواد و آویزان به این و آن برای کار کردن هست. این بردهداری علاوه بر زیر سؤال بردن کرامت انسانی پزشکان جوان و سوءاستفاده از آنها در درازمدت موجب رواج باندبازی و افت کیفیت تحصیلی متخصصان جدید میگردد.
لازم است مسئولین قضائی و اجرایی با این پدیدهی شوم و نامبارک برخورد کنند تا پزشکان نیز مانند سایراقشار سن بازنشستگی داشته و در صورت عدمکارایی، پزشکان جوانتر را به بیگاری نگیرند.
همچنین نظارت کامل و دقیقی بر ساعات کاری پزشکان در مراکز غیراورژانس و اتاقهای عمل ، صورت گیرد، تا گروهی از این به اصطلاح جراحان موفق که نظیر «خفاشان شبزی» هستند ، شبانه و دور از چشم دیگران با به کارگیری رزیدنتها و فلوهای خود به طور غیرقانونی شب تا صبح به دوشیدن مردم و استثمار همکاران جوانتر نپردازند.
گاه تعداد اعمال جراحی این حضرات آنقدر غیرمعمول است که به نظر میرسد که حتی نظارت سادهای بر روند جراحی انجام شده توسط فرد دیگر و به نام و کام آنها وجود نداشته است. جامعهی قانونمند و قانونمدار باید از به اصطلاح نخبههایش شروع کند.
منبع: تابناک
انتهای پیام/*