زن سرپرست خانوار در یک مکان غیر مجاز با مقداری بلوک سیمانی یک اتاقک می سازد. شهرداری چند بار اخطار می کند و سپس تیم ضربت برای تخریب هستی این زن و چند کودک روانه می شود.
زن مستأصل شده خود را می سوزاند و اکنون با ۱۷ درصد سوختگی در بیمارستان بستری است. سازمان بازرسی بلافاصله شهردار را احضار می کند و از آن توضیح می خواهد.
شهرداری تمام هزینه های درمان را بر عهده می گیرد! احتمالاً پرونده ای تشکیل می شود و حکمی علیه شهردار صادر می شود. خدا کند حداقل این حکم برای آن عوامل دون پایه شهرداری نباشدY چرا که به آنها یاد دادهاند که مامور اند و معذور.
خلخال زن یهودی و غصه های علی علیه السلام ذهنم را رها نمی کند، برج و باروها و قصرهای باستی هیلز لواسان از جلوی چشمانم رژه می رود. این جمله حضرت امیر در فضای ذهنم می چرخد که مارأیت نعمه موفوره و الی جانبها حق مضیع؛ ندیده ام ثروت فراوانی را مگر در کنارش حقی ضایع شده باشد. تصویر قله های ثروت در کنار دره های فقر، فکر مال سرقت شده فقرا توسط اغنیا و تعبیر خجالتآور وال استریت ایرانی گریبان انسان را رها نمی کند.
در این کشور و این انقلاب کسانی از ابتدا تا کنون بر سر آرمان عدالت اجتماعی پایدار ایستاده و نگذاشتهاند این شعار از بین رفته و رسماً ختم انقلاب اعلام شود. بی انصافی است بگوییم نظام فقرا را رها کرده اما ادعای درستی هم نیست که بگوییم انقلاب به هدفش در تحقق عدالت دست یافته است
اما به آن ها که چهل سال است از قِبل صاحب منصبی در نظام عنوانی دارند و نانی می خورند، باید گفت بترسید از فریاد جگرخراش آن زن و استغاثه تکان دهنده و خطرناک آن کودک به درگاه الهی.
این بزرگترین خطری است که صندلی های شما را تهدید می کند. بترسید از غضب خدا که اگر جنبید، جنبنده ای از شما دیگر در حوالی دارالاماره ها پیدا نخواهد شد.
این ماجرا را نباید در راهروها شهرداری و سازمان بازرسی دنبال کرد.
تا دولت اسلامی نیست، نظام ظالمانه سرمایه داری هست و تا سرمایه داری هست باستی هیلز هست، و تا باستی هلیز هست، آلونک هرمزگانی هست و تا آلونک هست، تخریب و در هم کوبیدن فقرا توسط کارگر شهرداری هست.
و تا عدم عزم نخبگان برای هدایت مردم و بیرون آوردنشان از تحیر و تردد در انتخاب میان هزینه های چالش و سازش اسلام و امریکا هست، دولت اسلامی نیست و تا دولت اسلامی نیست باستی هیلز هست و تا باستی هلیز هست آلونک هست و تا آلونک هست، تخریب کاشانه فقرا هست و تا ویرانی کاشانه های بیست متری هست، به آتش کشیدن هستی زن سرپرست خانوار هست.
خدا کند فریاد ممتد آن پسر و صدا زدن خدایش به آسمان نرسد.
انتهای پیام