از حوالی ظهر روز ۴شنبه که زمان احتمالی وقوع ماجرای تخریب آلونک زنی سرپرست خانوار توسط تیم ۷ نفره از شهرداری و یگان حفاظت اراضی تا عصر ۵شنبه که فیلم این رخداد در صدر توجه رسانهها و شبکههای اجتماعی قرار گرفت، چند مسئله مطرح است که نباید از ذهن دور بماند!
۱- اینکه نفس اجرای قانون بخصوص در زمینه زمینخواری و جلوگیری از تبدیل شدن آن به رویه در جامعه مذموم است و انجام آن سزاوار برخورد قانونی اما واقعیت آن است که بیتدبیری در نوع اجرا آنهم در شرایط کرونایی و گرفتاریهای اقتصادی جامعه، اجرای چنین قوانینی که عمدتا متوجه فقرا است را نیازمند ظرافت میسازد. ظرافتی که نه در تصمیمگیری و نه در اجرای آن در شهرداری سراغی از آن نداریم.
۲- نالهها و ضجههای دختر کوچولوی این ماجرا و بی توجهی عوامل شهرداری به آن، تصویری زشت و کریه از مدیریت و سبک کار در شهرداری را نشان میدهد که انگار آن سوی سکه آلودگیهای اقتصادی در شهرداری است.
۳- ورود خوب و به موقع و قاطعانه دادستان و سازمان بازرسی به ماجرا شایسته تقدیر است و عذرخواهی استاندار بجای شهردار و عواملش از این خانوم و عموم مردم نشانههای خوبی است که ما را به پایان روشن ماجرا دلگرم میکند.
۴- درست در ماههایی که از شهردار کهنهکار بندر انتظار تدبیر در امور شهر آنهم با کوله باری از ۷سال تکیه بر این پست را داریم، به ناگاه اتفاقی رخ میدهد که مانند باران ۳ سال پیش، شهرداری و شهرمان را جهانی میکند. این رخداد و رخدادهای مشابه در شهرداری حاصل فشل بودن سیستمی است که بقامحور است تا خردگرا.
۵- شورانشینان هم که بعید است با انبوهی از فرزند و دوستان و اقوامی که در شهرداری بکار گماردهاند، زبانی بگشایند.
۶- ضعف نظارت بر رفتار شهرداریها بیش از هر زمانی مشهود است. این نقیصه یک روز خودش را در رفتارهای فسادآلود نشان میدهد و روز دیگر در تخریب آلونک زن و کودکی معصوم!
به هر روی بعد از گذار از مرحله احساسی این ماجرا، سزاوار است تا فکری اساسی بر وضعیت شهر و شهرداری شود تا بجای دلجویی و ترحم و دادن زمین به بانوانی نظیر بانوی این اتفاق اخیر پس از هلهله ای جهانی، روش انسانیتری پیش از تخریبهای اینچنینی در پیش گرفته شود خواه آن خانه در مسیر رودخانه باشد خواه ۴دیواری بیسقف
مهم انسانیت است که در ماجرای اخیر قربانی شد!
انتهای پیام