اخیرا متنی را از آقای عباس آخوندی دیدم که تبعیضی روا داشته شده علیه خود را شرح میدهد که بسیار متاسف شدم. شاید برخی اعتراض کنند چرا این همه تبعیض است فقط به این مورد میپردازم؟ علت این است، هنگامی که میبینیم کسی چون او نیز برای رسیدگی به شکایتش دستش بجایی بند نباشد بقیه جای خود خواهند داشت و بینیاز از ذکر است.
کانالی یا سایتی مدعی شده که او صدها میلیارد سود در تحولات اخیر بورس به جیب زده است. او نیز پاسخ داده که من اصلا سهام ندارم که بخواهم سودی ببرم. بعد توضیح می دهد که قبلا هم اتهاماتی علیه من زدهاند و شکایت کردهام ولی رسیدگی نمیشود. این بار هم ناامید از شکایت کردن است.
آقای آخوندی سالها وزیر این کشور بوده است. میتوان با سیاستها و مواضع او موافق یا مخالف بود و یا آنها را بکلی تخطیه کرد. حتی اگر اتهامی مالی یا هر مورد دیگر متوجه او است آن را رسیدگی کرد ولی اگر شکایتی هم دارد باید بیطرفانه و منصفانه رسیدگی شود.
این درست نیست که در فضای عمومی علیه افراد اتهام زده شود، نه به اتهام زده شده رسیدگی شود و نه به شکایت کسی که علیه او اتهام زدهاند. این وضعیت اعتماد عمومی را نابود میکند. اگر هدف از این اتهام زنیها، تخریب شخصی افراد و پذیرش اتهامات علیه آنها از سوی مردم باشد شاید موفق شوید ولی اگر فکر می کنید بدون رسیدگی، فقط به آنان محدود میماند اشتباه کردهاید. مردم بر حسب سابقه، این اتهامات را به دیگران نیز تعمیم میدهند. ضمن این که بسیاری احساس تبعیض خواهند کرد که احساس خطرناکی است.
خلاصه اگر افراد در این حد از سابقه و جایگاه ناتوان از پیگیری تهمتی علیه خود هستند دیگرانی که در جایگاه نازلی هستند، جای خود دارند.
انتهای پیام