دو قَلاده سگ، سال ها پیش در محله ی ما به دور از مزاحمت های شهرداری و بهداشت و…با هم زندگی مشترک شان را آغاز کردند.(توضیح مهم:یکی از سگ ها نر بود و دیگری ماده!). این دو سگ خیلی زود به شعار ” دو بچه کافی است ” عمل نکردند و صاحب توله های زیادی شدند. در روزهای گرم ِ بندر، وسط کوچه داخل جوی آب می خوابیدند. جوی های همیشه روان فاضلاب، که به آب رکناباد گفته بودند زکی! و شب ها که کمی جان می گرفتند سر وقت ِ کیسه های زباله می رفتند. کیسه ها، همیشه کنار دیوار ِ خانه ها آماده ی پذیرایی از مهمان ها بودند. گاهی اوقات هم تکه های استخوان مرغ و ته مانده ی ساندویچ و ته دیگ های خوشمزه ای در کوچه ها همین طوری پخش و پلا بودند. سگ ها هنگام صرف غذا به اتفاق گربه ها و موش ها غذا می خوردند. می گفتند، هر چه رزق و روزی برسد، بین خودمان تقسیم می کنیم. موش به اندازه ی اشتهایش می خورد، گربه به اندازه ی اشتهایش، نه ذره ای بیشتر نه کم تر و سگ نیز به هکذا…!
زندگی مسالمت آمیز گربه و سگ و موش به هیچ عنوان سرمشق اهالی نمی شد. چرا که اهالی همواره سر ِ کوچک ترین موضوعی به یکدیگر می پریدند و از این جانوران ولگرد و موذی نیز خجالت نمی کشیدند و بی خیال این شعر ِ” بنی آدم اعضای یک پیکرند…” بودند!
به قول قصه گویان قدیم: گذشت و گذشت و گذشت تا این که این دو سگ ِ با وفای محله، روز به روز به تعدادشان اضافه شد. به طوری که الان تعدادشان از تعداد اهالی محل بیشتر شده است.
این روزها نیز در قبال محبتی که اهالی بابت ریختن زباله در کوچه، و تامین آذوقه ی سگ ها دارند، آن ها نیز ضمن تکان دادن دُم شان؛ شب ها از خانه های مردم نگهبانی می کنند. تا نیمه های شب و نزدیکی های صبح، بی وقفه پارس می کنند.حافظ مال و جان و حتی ناموس مردم هستند. همین که مردِ غریبه ای وارد محله شد، با نشان دادن دندان، پارس کنان طرف را فراری می دهند! فاصله ی اجتماعی نیز به خاطر ترس از بیماری “کرونا” رعایت نمی کنند! بلکه گله ای و به صورت گازانبری به غریبه ها حمله می کنند.نیازی به زدن ماسک هم ندارند چرا که مانع پارس کردن شان می شود! چنان سگ ها با اهالی دوست شده اند که عمراً آدم ها بتوانند خودشان با خودشان این قدر صمیمی و رفیق باشند!نه کسی سنگی به طرف شان پرت می کند و نه سگی پاچه ی ساکنان محله را می گیرد.مردم محله ی ما چنان تحت تاثیر ِ وحدت و همدلی ِ بین سگ ها و گربه ها و موش ها قرار گرفته اند که الان خودشان یک لحظه نمی توانند بدون ِ سگ ها زندگی کنند!
مدتی قبل اهالی با نوشتن طوماری از شهردار محترم بندرعباس و سایر مسئولان محترم خواستند کماکان به خودشان زحمت ندهند و همچون گذشته کاری به کار سگ ها نداشته باشند که دارد خوش می گذرد!,
انتهای پیام