همزمان با پیروزهای پیاپی نادر و بعد از شڪست ڪامل قشون افغان ؛ برخی از سربازان افغانی ڪه جان سالم به در برده بودند از طریق بنادر جنوبی ایران از جمله بندرعباس و بندرلنگه با هر تمهیدی بود سوار بر ڪشتی های ڪوچڪ شده و به برخی از بنادر عمان و بحرین پناهنده شدند.
بحرین در آن سالها توسط شیخ جبار هوله اداره میشد. وی هراسناڪ از غضب نادر، به افغانهای فراری مجال آمدن به ساحل بحرین نداد.
فراریان ڪه بالغ بر یڪ هنگ بودند توسط قوای شیخ جبار ڪشته شدند.البته افغانهای پناه برده به عمان نیز سرنوشت بهتری پیدا نڪردند و آنهایی ڪه آن روزگار در مسقط بوده اند عنوان ڪرده اند ڪه در فقر فلاڪت روزگار سپری می ڪردند.این پایان سیاه سرنوشت متجاوزان به ایران زمین بود.
بندرعباس و روزهای آرام!
اوضاع در جنوب به واسطه بر افتادن افغانها رو به آرامش نهاد و ڪم ڪم بازرگانی به سبب برقراری امنیت رو به فزونی نهاد.در این بین شورشی به سال ۱۱۴۳ توسط محمدخان بلوچ والی فارس، سراسر جنوب را به آشوب ڪشاند ڪه البته این شورش با شڪست و فرار محمدخان بلوچ به جزیره ڪیش خاتمه یافت.
و اینڪ نیروی دریایی
محققان شرق شناس از جمله ادوارد براون و پاول هرن از اینڪه چطور عشایرزاده ای همچون نادر ڪه عمرش دریا ندیده به فڪر تشڪیل نیروی دریایی قدرتمندی افتاده است در حیرت هستند. شاید یڪ علت آن فرار افغانها و همچنین شورش محمدخان بلوچ از طریق سواحل و عدم همڪاری ڪمپانی های تجاری غربی با دولت ایران باشد .البته باید توجه داشت ڪه در آن سالها هنوز انگلیسی ها توان نظامی چندانی در خلیج فارس نداشتند و هلندیها نیز همانند انگلیس ها بیشتر توجه و تلاش خود را صرف بازرگانی در خلیج فارس می ڪردند.
به هر ترتیب به دستور نادرشاه ،عبدلطیف خان نامی در سال ۱۱۴۶ به مقام دریاسالاری قوای بحریه ایران انتخاب و در بندرعباس مشغول ڪار شد.عبدالطیف خان با داشتن امریه های دولت ایران ڪمپانی های خارجی را زیر فشار قرار داد تا ڪشتی های جنگی خود را به ایران بفروشند اما آنها زیر بار نمی رفتند و اصولا علاقه ای به قدرت گرفتن ایرانی ها در دریا نداشتند.
از این رو ڪار تشڪیل نیروی دریایی بسیار ڪند در جریان بود. اما نادر دست بردار نبود و فشار شدید دولت افشاری برای تشڪیل نیروی دریایی به گونه ای بود ڪه پای طهماسب قلی خان جلایر ڪه از سرداران مهم افشاریه بود به بندرعباس ڪشاند.جلایر همانند عبدلطیف خان ڪمپانی ها هلندی و انگلیسی را زیر فشار قرار داد.آنها نیز ڪه خشم نادر واهمه داشتند سرانجام با بی میلی دو فروند ڪشتی به طهماسب قلی خان فروختند. از سوی دیگر عبدلطیف خان نیز تعدادی از جهازات نیرو بر از تجار محلی ڪنگ و لنگه خریداری ڪرده و از مراڪز لنج سازی بندرڪنگ و لنگه خواسته شد تا برای نیروی دریایی ایران ،ڪشتی های ڪوچڪ نیرو بر ڪه در حد اندازه لنج های امروزی بودند ،تهیه ڪنند.
بندر نادریه (بوشهر) احیاء می شود
اتفاق مهمی ڪه برای تاریخ بندرعباس حائز اهمیت است.توجه دولت افشاری به بندربوشهر بود.
در سال ۱۱۴۷قمری قوای ایران در غرب ڪشور، برای بازستاندن مناطق از دست رفته با عثمانی ها درگیر جنگ بود از این رو به دستور نادرشاه ، ستاد فرماندهی دریایی،و ڪارخانجات ڪشتی سازی و توپ ریزی به بوشهر ڪه به بندر بصره یعنی مهم ترین بندرتجاری عثمانی ها نزدیڪ بود،منتقل شد.
شاید بعد از بازستاندن جزیره هرمز و مهاجرت سڪنه این جزیره به دیگر بلاد ،این رخداد را باید دومین علت مطرود ماندن بندرعباس از ابتدای دوره افشاریه تا تقریباٌ اواسط دهه ۵۰ شمسی ذڪر ڪرد.
در این زمان، مراڪز بزرگ بندری ڪه اینڪ مجتمع بندری شهید رجایی و شهید باهنر نام نهاده شدند به تدریج شڪل گرفته و سرانجام بعد از گذشت ۳۰۰ سال دوباره بندرعباس بندر اول ایران شناخته شد.
البته باید متذڪر شد ڪه در دوره قاجاریه بنادر لنگه و ڪنگ نیز در ڪنار بندر بوشهر از لحاظ اهمیت بسیار رونق گرفتند و تجارت بندرلنگه در دوران قاجار این بندر را بسیار ثروتمند ڪرد.
باری همزمان با جنگ های سخت ایران و عثمانی ڪه در صفحات غربی ڪشور در جریان بود ،نیروی دریایی ڪوچڪ ایران نیز به ڪمڪ ۸ هزار سرباز به بصره حمله ڪرد.ایرانیان در اولین جنگ دریایی حریف نیروی دریایی عثمانی ڪه با ڪمڪ ڪشتی های انگلیسی تقویت شده بود،نشده و دست خالی به بوشهر برگشتند.
با این حال قوای ایران در غرب ڪشور تمامی بلاد از دست رفته را از عثمانی ها بازستاند و آنها را به سختی شڪست داد.نادرشاه ڪه از مغلوب شدن عبدلطیف خان فرمانده قوای دریایی سخت برآشفته بود او را عزل و تجهیز قوای بحریه را در دستور ڪار قرار داد.این بار به ڪمڪ چند مهندس انگلیسی قرار بر آن شد ڪه با چوب های بریده شده جنگل های شمال ،نیاز ڪشتی سازان جنوبی برآورده شود.اما این اقدام به سبب خسیس بودن نادرشاه و بیگاری گرفتن از مردم روستاهای شمالی بی نتیجه ماند.نادر اگرچه ثروت بی حد حصری از فتح هند عایدش شد اما هیچ گاه این ثروت صرف آبادی و پیشرفت ایران قرار نگرفت. اولین پیروزی نیروی دریایی در سال ۱۱۴۸ همزمان با ایام تاجگذاری نادرشاه در دشت مغان سرانجام قوای دریایی ایران به فرماندهی مجدد عبدالطیف خان،به اولین پیروزی خود دست یافت و بحرین را ڪه مدتی در اشغال شیخ جبار قرار داشت در یڪ جنگ دریایی آزاد ڪرده و به مام میهن الصاق ڪردند.
در آن ایام تمامی صفحات جنوبی از بندر جاسڪ تا بندر بوشهر و بحرین زیر نظر بیگلربیگی فارس یعنی محمدتقی خان اداره میشد.
عبدلطیف خان ڪه حالا اسم و رسمی به هم زده بود،در سال ۱۱۵۱ قمری از نادرشاه تقاضا ڪرد ڪه به مدد سلطان عمان ڪه ڪشورش دچار شورش شده بشتابد.نادر نیز قبول ڪرد و نیروی دریایی ایران بعد از ترڪ بوشهر به بندرعباس رسید.ڪشتی های ایرانی شامل ۸ ڪشتی بزرگ و ڪوچڪ جنگی به همراه صدها سرباز سوار و پیاده ڪه عموما از اهالی جنوب بودند راهی عمان شده و همراه با قشون سلطان عمان ، شهرهای جوف و عبده را از دست شورشیان درآوردند.جنگ ادامه یافت و سال بعد محمدتقی خان نیز به همراه شماری سرباز ڪمڪی از بندرعباس به طرف عمان رفتند .این بار مسقط نیز به دست قوای ایران فتح شد اما بین امام عمان و سرداران ایرانی اختلاف بروز ڪرد.
در این بین محمدتقی خان حاڪم فارس ڪه از شهرت عبدلطیف خان فرمانده ناوگان بشدت حسادت می ڪرد به نامردی این سردار رشید را مسموم ڪرد و خود نیز به واسطه ناتوانی در شڪست اعراب به جلفار عقب نشینی ڪرده و سرانجام به واسطه شورشی ڪه در ڪهڪیلویه بروز ڪرد،به ایران بازگشت. در این سالها اگرچه ڪمپانی های بزرگ غربی در بندرعباس مشغول بڪار بوده و امنیت این شاخصه بسیار بزرگ تجارت به راههای ایران بازگشته بود اما نادرشاه تمام وقت در جنگ بود و عمده درآمد ایران صرف جنگ میشد.از این رو توسعه تجارت و بازرگانی دریایی حال و روزی نداشت با این حال نعمت امنیت و تقویت غرور ملی و شڪست دشمنانی ڪه همیشه منتظر تجزیه ایران بودند امری نیست ڪه آن را با پایین آمدن شاخصه تجارت همطراز بدانیم.ایرانیان توان نظامی تمامی دشمنان خارجی را، با پیروزهای متمادی گرفتند تا به قول برخی شرق شناسان در سخت ترین سالهای بعد نادر نیز این سرزمین از تعدی دشمنان در امان بماند. استمدادهای امام عمان در سال ۱۱۵۳ قمری نیروی دریایی نوبنیاد ایران بدست محمدتقی خان بیگلربیگی ڪه مرد قدرت طلبی بود افتاد،شورش در برخی نواحی خلیج فارس و ناتوانی وی در دفع شورش سبب شد تا نادرشاه ڪه حالا هند را فتح ڪرده بود توجهش به ڪشتی سازان بندر سورات جلب شود.
به سفارش نادرشاه مهندسان هندی مشغول ساخت ڪشتی جنگی برای ایران شدند. همزمان شورش قبایل عرب در خلیج فارس نیز بیشتر شد از این رو سردار امام وردیخان از سوی نادر فرمانده ناوگان ایران شد.
وی در اولین اقدام محمدتقی خان را توقیف ڪرد و سپس به زور چند ڪشتی جنگی هلندی را توقیف و تصرف نموده و با همان ڪشتی ها به ڪشتی های جنگی اعراب تاخت و آنها را شڪست داد. سرانجام در سال ۱۱۵۵ سفارشات ایران تامین شد و ده فروند ڪشتی جنگی توپدار ساخت هند وارد ساحل بندرعباس شدند.بار دیگر نیروی دریایی ایران برای نجات سلطان عمان رهسپار بندرجلفار شدند.
بعد از مرگ نادر و به قدرت رسیدن کریم خان زند بی محلی به سواحل بیشتر شد
در سنه ۱۷۵۹ میلادی جنگ فرانسه و انگلیس ضربه دوم را به انزوای بندرعباس وارد کرد و کشتی های جنگی فرانسوی دفاتر کمپانی هند شرقی را در بندرعباس زیر آتش گرفتند و همین امر باعث مهاجرت این کمپانی به بصره شد، هلندیها نیز قبل تر به بندر بصره رفته بودند سرانجام هر دو کمپانی با اصرار کریم خان زند به بوشهر برگشتند و این دومین عامل کسادی بی رونقی بندرعباس شد.
انتهای پیام