محمدعلی محمدپور: خوب که اصلا. بد است. جلف را معنا بخشیده. ارتش سری؟ صوری شاید! اسمش روی خودش است. چون خودشان هم میدانند چه ساختهاند. آگاهاند چگونه تن سرجیو لئونه را در قبر به لرزش لاینقطع درآوردهاند. اگر یک بار دیگر به صحنه معروف روبهرویی خوب، بد و زشت فیلم لئونه برگردیم قطعا هر سه شخصیت تیر را توی سر خودشان خالی میکنند تا سالها بعد شاهد این نباشیم یکی از سرزمین پارس روی عنوان فیلمشان این طوری اسکی آلپاین برود.
پیمان قاسم خانی ظاهرا معتقد است فیلمنامه فیلمِ همسایه غاز است. به همین دلیل فیلمنامهای را که برای فیلم دیگران مینویسد، خوب مینویسد اما برای فیلم خودش اندازه یک ربع ساعت هم وقت نمیگذارد. اگر به آن پسری که در فیلم مزاحمت ایرج ملکی روی صندلی شاگرد نشسته، هیچ دیالوگی ندارد و فقط با بدن بازی بینظیرش را به نمایش گذاشت هم این فیلمنامه را میدادند بنویسد قطعا چیز آبرومندانهتری میشد. پژمان جمشیدی ظاهرا از این کتابهای «خودت باش دختر»، «خودت باش پسر» زیاد میخواند چون کلا توی همه فیلمها خودش است و یک پژمان جمشیدی است که به فیلمهای مختلف وارد میشود. من میترسم یک روزایی فیلم را هم باز کنیم ببینیم پژمان جمشیدی دارد نقش پژمان جمشیدی که فقط یک گل ملی دارد در مختارنامه بازی میکند. البته فراموش نکنیم که سام درخشانی هم حتما باید باشد و این دو اصلا به یک زوج موفق کمدین تبدیل شدهاند و هر آن ممکن است جای لورلهاردی را در تاریخ سینما بگیرند.
درباره ساخت فیلم «خوب، بد، جلف۲» اطلاعاتی در دست است که پیمان قاسم خانی یک روز توی خانهشان حوصلهاش سررفته، گفته چه کنم چه نکنم تصمیم گرفته قسمت دوم خوب، بد، جلف را بسازد. بنابراین به رفقا زنگ زده که بیایند دور هم باشند.
این وسط علی اوجی هم ناغافل آمده و توی رودربایستی او را هم جلوی دوربین بردهاند وگرنه حضورش منطق دیگری ندارد. اما این فیلم هم مثل فیلمهای دیگر مثلا کمدی ایران از هر چیزی سعی دارد برداشت ایهامانگیز و اروتیک ارایه دهد. مثلا با بیسکویت، با گشایش اعتبار و با بیزینس که واقعا موش فیلمسازان ما را بخورد که اینجور خط قرمزها را دور میزنند. نکته جالب اینکه فیلم پایان ندارد و یک تیزرمانند میبینیم که قسمت سوم را تبلیغ میکند. حالا باید ببینیم پیمان قاسمخانی باز کی توی خانه حوصلهاش سر میرود تا با پولهای بادآورده سینما قسمت سوم را جلوی دوربین ببرد.
صفحه شهرونگ
اشکان نیوز
انتهای پیام