دارالفنون تبریز؛ از پرورش نخبگان تا انبار کفش!

مدرسه دارالفنون تبریز که روزگاری سنگ بنای آموزش و پیشرفت در ایران بود، اکنون به انبار کفش تبدیل شده است. این تغییر کاربری تأسف‌بار، زنگ خطری برای حفظ میراث فرهنگی تبریز و هویت تاریخی ایران است. آیا زمان آن نرسیده که این گنجینه تاریخی دوباره احیا شود؟

دارالفنون تبریز؛ طلایه‌دار آموزش در دوران قاجار؛ مدرسه دارالفنون تبریز یکی از نخستین تلاش‌ها برای مدرن‌سازی آموزش در ایران بود. این مدرسه به دستور مظفرالدین میرزا، ولیعهد قاجار، در نیمه دوم قرن نوزدهم تأسیس شد و به محلی برای تربیت جوانانی تبدیل گشت که بعدها نقش مهمی در پیشرفت علمی، فرهنگی و اجتماعی کشور ایفا کردند.

این مدرسه، با معماری سنتی و فضای آموزشی پیشرفته برای زمان خود، نمادی از تلفیق سنت و مدرنیته بود. دانش‌آموختگان این مرکز در شکل‌دهی به ایران مدرن نقشی برجسته داشتند و بسیاری از آنان در جریان جنبش‌های مشروطه‌خواهی و نهضت‌های فکری و فرهنگی حضور فعالی یافتند.

انبار کفش؛ زوال یک میراث

امروز، مدرسه‌ای که زمانی مهد دانش و فرهنگ بود، به انبار کفش تبدیل شده است. این تغییر کاربری نه تنها چهره‌ای از بی‌اعتنایی به تاریخ و هویت ملی را آشکار می‌کند، بلکه بازتابی از غفلت در مدیریت میراث فرهنگی است.

ساختمان دارالفنون تبریز اکنون در شرایطی قرار دارد که می‌توان آن را نمادی از فراموشی تاریخی دانست. در حالی که بسیاری از کشورهای جهان ساختمان‌های تاریخی خود را به موزه‌ها، گالری‌ها و مراکز فرهنگی تبدیل کرده‌اند، ایران همچنان در حفظ و بهره‌برداری فرهنگی از این گنجینه‌های تاریخی دچار کاستی است.

میراث فرهنگی؛ سرمایه‌ای برای توسعه یا قربانی بی‌توجهی؟

تغییر کاربری دارالفنون تبریز نمونه‌ای از بی‌توجهی گسترده‌تر به میراث فرهنگی است. این در حالی است که بازسازی و احیای چنین بناهایی می‌تواند نه تنها به حفظ تاریخ کمک کند، بلکه فرصتی برای توسعه گردشگری و اقتصاد محلی نیز باشد.

دارالفنون می‌توانست به موزه‌ای از تاریخ آموزش در ایران تبدیل شود؛ مکانی که بازدیدکنندگان را با تاریخچه‌ی نظام آموزشی و تحولات اجتماعی ایران آشنا کند. اما بی‌توجهی به این پتانسیل باعث شده است که این ساختمان تاریخی، بدون هیچ برنامه‌ریزی فرهنگی، به انبار تبدیل شود.

تکلیف ما با میراث فرهنگی چیست؟

پرسشی که در این میان مطرح می‌شود این است: چرا میراث فرهنگی ما قربانی بی‌برنامگی و بی‌توجهی می‌شود؟ آیا نمی‌توان با اختصاص بودجه و برنامه‌ریزی درست، این بناها را احیا و به مراکزی فرهنگی و آموزشی تبدیل کرد؟

کشورهایی مانند فرانسه و ایتالیا، با تبدیل ساختمان‌های تاریخی به موزه‌ها، کتابخانه‌ها و گالری‌ها، نه تنها تاریخ خود را زنده نگه می‌دارند، بلکه فرصت‌هایی برای درآمدزایی و ارتقای فرهنگ عمومی ایجاد می‌کنند.

سرنوشت دارالفنون تبریز، آیینه‌ای از چالش‌های گسترده‌تر در حوزه مدیریت میراث فرهنگی ایران است. این بنا که روزگاری مرکز تولید دانش و پرورش نخبگان بود، امروز به انباری بی‌روح تبدیل شده است. احیای دارالفنون و بناهای مشابه، نه تنها ادای دینی به تاریخ پرشکوه این سرزمین، بلکه گامی مؤثر برای حفظ هویت و ارتقای فرهنگ ملی خواهد بود. آیا زمان آن نرسیده که تبریز، این شهر تاریخی، جایگاه واقعی خود را در حفظ میراث فرهنگی باز یابد؟

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل