اعتبار مالیاتی برای خیرین مدرسهساز گامی در جهت تقویت آموزش و توسعه کشور محسوب میگردد این امر تصویر پیش قدم بودن خیرین و در حاشیه بودن دولت را نشان میدهد آمار و ارقام همیشه از واقعیت تلخ مدارس کشور خبر دارد باید دید در عمل این اعتبار مالیاتی میتواند چارهساز باشد؟ و این مشوقهای مالیاتی برای خیرین مدرسهساز مؤثر خواهد بود
نقش کلیدی خیرین در توسعه آموزش و فرهنگ
فاطمه مهاجرانی، در همایش بینالمللی جامعه خیرین مدرسهساز مقیم خارج از ایران که در جزیره کیش برگزار شد، با تأکید بر اهمیت کار خیرین در حوزه آموزش، گفت: «کار خیرین تنها به ساخت مدرسه محدود نمیشود، بلکه آنان بنیانگذاران تمدن و فرهنگ ایران هستند.» وی خاطرنشان کرد که با تصویب اعتبار مالیاتی در برنامه هفتم توسعه، انگیزههای جدیدی برای مشارکت بیشتر در پروژههای خیرخواهانه فراهم خواهد شد.
مهاجرانی همچنین از تعهد دولت برای تکمیل پروژههای نیمهتمامی که توسط خیرین آغاز شده است خبر داد و تأکید کرد که این همکاری مشترک میتواند گامی اساسی در ارتقای کیفیت آموزش و پرورش در کشور باشد.
اعتبار مالیاتی؛ سازوکاری جدید برای تسریع پروژهها
محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور، آییننامه اجرایی بند «خ» ماده ۲۰ قانون برنامه هفتم را به وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان برنامه و بودجه ابلاغ کرده است. بر اساس این مصوبه، خیرینی که حداقل ۵۰ درصد از هزینههای تکمیل پروژههای عمرانی را تأمین کنند، میتوانند بین ۲۵ تا ۵۰ درصد این هزینهها را بهعنوان اعتبار مالیاتی دریافت کنند.
نکته جالب اینجاست که برای هر یک درصد کمک مازاد بر ۵۰ درصد، نیم واحد درصد به این اعتبار اضافه خواهد شد. همچنین دستگاههای اجرایی موظفند گزارش این مشارکتها را به سازمان برنامه و بودجه ارائه کنند.
مزایای این طرح
تصویب اعتبار مالیاتی برای خیرین، مزایای بسیاری به همراه دارد:
1. تقویت انگیزه برای مشارکت: خیرین با استفاده از این مشوق مالی میتوانند با فراغ بال بیشتری در پروژههای عمرانی مشارکت کنند.
2. تسریع تکمیل پروژهها: همکاری دولت و خیرین در این طرح میتواند به تکمیل سریعتر پروژههای نیمهتمام و بهرهبرداری از آنها منجر شود.
3. تقویت مسئولیت اجتماعی: ایجاد چنین ساختارهایی میتواند افراد بیشتری را به مشارکت در امور خیریه ترغیب کند.
4. کیفیتبخشی به آموزش: تکمیل مدارس و زیرساختهای آموزشی، تأثیر مستقیمی بر ارتقای کیفیت آموزش در کشور خواهد داشت.
معایب و چالشها
اما این طرح بیچالش هم نیست:
1. پیچیدگی در اجرا: ارائه گزارشهای سهماهه و بررسی هزینههای مشمول اعتبار مالیاتی میتواند زمانبر و پیچیده باشد.
2. محدودیت منابع مالی دولت: ممکن است در آینده تأمین منابع مالی برای جبران اعتبارات مالیاتی به چالشی جدی تبدیل شود.
3. احتمال کاهش کمکهای غیرمالی: تمرکز بر مشوق مالیاتی ممکن است برخی از خیرین را به سوی کمکهای صرفاً مالی سوق دهد و از تنوع فعخیریه بودن در این طرحالیتهای خیریه بکاهد.
خیریه بودن در این طرح
این اقدام، خیریه بودن فعالیتها را تقویت میکند یا تضعیف؟ پاسخ به این پرسش به نگرش افراد بستگی دارد. در نگاه اول، ارائه مشوق مالیاتی میتواند برخی از ارزشهای معنوی کار خیر را تحتالشعاع قرار دهد و انگیزههای مادی را جایگزین انگیزههای معنوی کند. اما از سوی دیگر، ایجاد چنین مشوقهایی به معنای تسهیل مسیر برای مشارکت در امور خیریه است و نمیتوان آن را مغایر با اهداف انسانی دانست.
مقایسه با طرحهای پیشین
در مقایسه با سایر طرحهای دولت برای نوسازی مدارس، این اقدام از این جهت متمایز است که بر ایجاد انگیزه مستقیم برای خیرین تأکید دارد. بسیاری از طرحهای قبلی تنها به منابع دولتی یا کمکهای بلاعوض خیرین متکی بودند، اما این طرح، نقش دولت و خیرین را در تکمیل پروژهها بهصورت مکمل تعریف کرده است.
طرح اعتبار مالیاتی برای خیرین مدرسهساز، گامی مؤثر در راستای تسریع توسعه زیرساختهای آموزشی کشور است. با وجود چالشها و پیچیدگیها، این اقدام میتواند نقطه عطفی در تقویت همکاری بین دولت و خیرین باشد و در نهایت، به ارتقای فرهنگ و تمدن ایرانزمین کمک کند.
اگرچه اقدام دولت در تصویب اعتبار مالیاتی برای خیرین گامی مثبت به شمار میرود، اما نگاه دقیقتر به وضعیت مدارس کشور و آمارهای موجود نشان میدهد که این اقدام تنها بخشی از مشکلات را حل میکند و نمیتواند بهعنوان راهحل نهایی در نظر گرفته شود.
نیاز به منابع مالی پایدار
بر اساس آمار منتشرشده توسط سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور، در حال حاضر بیش از ۳۰ درصد از مدارس کشور فرسوده یا نیازمند بازسازی کامل هستند. همچنین، برآورد شده است که برای نوسازی کامل این مدارس، به اعتباری بالغ بر ۱۸۰ هزار میلیارد تومان نیاز است. این در حالی است که بودجه تخصیصیافته به این بخش در سال ۱۴۰۲ تنها ۱۲ هزار میلیارد تومان بوده است که کمتر از ۱۰ درصد از نیاز واقعی را پوشش میدهد.
طرح اعتبار مالیاتی هرچند میتواند بخشی از بار مالی پروژهها را کاهش دهد، اما با توجه به گستردگی نیازها، این روش تنها نقش محدودی در تأمین منابع خواهد داشت. اتکای بیشازحد به خیرین و عدم برنامهریزی بلندمدت از سوی دولت، احتمالاً مشکلاتی را در آینده ایجاد خواهد کرد.
عدم توازن در توزیع منابع
یکی دیگر از نقاط ضعف در عملکرد دولت، عدم توازن جغرافیایی در توزیع بودجههای نوسازی مدارس است. بر اساس گزارشهای رسمی، مدارس مناطق محروم و روستاها با بیشترین میزان فرسودگی مواجهاند، اما بیش از ۶۰ درصد اعتبارات دولتی به مدارس شهری و پروژههای پرهزینه در شهرهای بزرگ اختصاص مییابد. این امر موجب میشود که دانشآموزان در مناطق کمبرخوردار همچنان از امکانات اولیه محروم باشند.
در همین راستا، آمارهای سال ۱۴۰۰ نشان میدهد که ۵۰ درصد مدارس مناطق روستایی فاقد سیستم گرمایشی استاندارد هستند، در حالی که در برخی مناطق شهری، مدارس با تجهیزات پیشرفته و امکانات مدرن در حال ساخت هستند. چنین نابرابریهایی نیازمند برنامهریزی دقیقتر و تمرکز بر عدالت آموزشی است.
کارآمدی مشوق مالیاتی زیر سؤال است؟
اگرچه مشوق مالیاتی برای خیرین میتواند انگیزههای آنان را افزایش دهد، اما از نظر اقتصادی و علمی، تأثیر واقعی این طرح بر پروژههای عمرانی ممکن است محدود باشد. تجربه سایر کشورها نشان داده است که ابزارهای مالیاتی تنها زمانی کارآمد هستند که در کنار آنها، دولت نیز سهم عمدهای از هزینهها را تأمین کند.
بهعنوان مثال، در کشورهای توسعهیافته مانند آلمان و کانادا، دولت بیش از ۸۰ درصد هزینههای عمرانی مدارس را تأمین میکند و نقش خیرین تنها مکمل این اعتبارات است. در حالی که در ایران، خیرین عملاً بار اصلی تأمین منابع مالی را بر دوش دارند. اگر دولت نتواند سهم مالی خود را افزایش دهد، احتمال دارد که حتی با وجود مشوقهای مالیاتی، پروژههای نیمهتمام به کندی پیش بروند.
تمرکز بر سازوکارهای نظارتی
از دیگر چالشها، ضعف نظارت بر نحوه هزینهکرد کمکهای خیرین و گزارشدهی دستگاههای اجرایی است. بر اساس بند «خ» آییننامه اجرایی، دستگاههای اجرایی موظفاند گزارش سهماهه از مشارکت مالی خیرین ارائه دهند. اما تجربه نشان داده است که نبود شفافیت در این بخش میتواند منجر به سوءاستفادههای احتمالی شود.
برای مثال، گزارش تفریغ بودجه سال ۱۴۰۱ دیوان محاسبات کشور نشان داد که ۱۰ درصد از اعتبارات عمرانی تخصیصیافته به مدارس در برخی استانها بدون اجرای پروژه مشخص هزینه شده است. چنین مواردی نیاز به نظارت دقیقتر و سازوکارهای شفافتر را دوچندان میکند.
نیاز به سیاستگذاری بلندمدت
در مجموع، هرچند اقدامات اخیر دولت در حمایت از خیرین مثبت است، اما راهحل پایدار برای نوسازی مدارس نیازمند سیاستگذاریهای جامع و بلندمدت است. این سیاستها باید شامل افزایش سهم بودجه دولت، استفاده از ابزارهای تأمین مالی نوین مانند اوراق مشارکت، و تمرکز بر عدالت در توزیع منابع باشد.
بر اساس توصیههای بانک جهانی، برای حل بحران زیرساختهای آموزشی، باید حداقل ۴ تا ۵ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور به بخش آموزش و پرورش اختصاص یابد. این در حالی است که سهم آموزش در بودجه سالانه ایران کمتر از ۲ درصد تولید ناخالص داخلی است.
طرح اعتبار مالیاتی برای خیرین، هرچند گامی در مسیر درست است، اما بهتنهایی نمیتواند پاسخگوی چالشهای عمیق زیرساختی در نظام آموزشی کشور باشد. دولت باید از نگاه صرف به کمکهای مردمی فراتر رفته و با اتخاذ رویکردی علمی، تأمین منابع پایدار، و افزایش سهم خود در پروژههای عمرانی، شرایطی را فراهم کند که آموزش باکیفیت و عادلانه در سراسر کشور در دسترس باشد.
انتهای پیام