آیا با این شرایط واقعاً ناترازی کشور حل می‌شود؟

ناترازی انرژی؛ چالشی بی‌پایان برای صنعت نفت ایران است معاون وزیر و مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی ایران از لزوم افزایش تولید و اجرای طرح‌های پالایشی سخن گفته است، اما این پرسش همچنان باقی است: آیا برنامه‌های ارائه‌شده می‌توانند ناترازی انرژی کشور را به‌طور واقعی برطرف کنند؟

ناترازی در گذشته نبود، چه شد که آغاز شد؟ تا چند دهه پیش، ایران با وجود ظرفیت بالای پالایشی و دسترسی به منابع غنی نفت و گاز، مشکلی به نام ناترازی نداشت. شبکه توزیع سوخت، مصرف را به‌خوبی مدیریت می‌کرد و پالایشگاه‌های کشور با حداکثر ظرفیت خود فعالیت داشتند. اما اکنون، ناترازی انرژی به بحرانی جدی تبدیل شده است که زندگی روزمره مردم و فعالیت‌های صنعتی کشور را تحت تأثیر قرار داده است.

این ناترازی از کجا آغاز شد؟ پاسخ را می‌توان در تغییرات مدیریتی صنعت نفت جستجو کرد. ورود مدیرانی که بیشتر بر اساس روابط سیاسی و نه شایستگی حرفه‌ای انتخاب شدند، موجب تغییر در ساختار و رویکرد این صنعت شد. این افراد، به‌جای سرمایه‌گذاری‌های هوشمندانه و برنامه‌ریزی برای آینده، به اقدامات کوتاه‌مدت و تصمیم‌گیری‌های غیرعلمی روی آوردند.

ظرفیت‌های از دست رفته پالایشگاه‌ها

مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش اشاره کرده است که برخی پالایشگاه‌ها به دلیل عدم پایداری در تأمین خوراک، نتوانسته‌اند با ظرفیت کامل خود فعالیت کنند. به‌عنوان مثال، پالایشگاه بندرعباس که ظرفیت اسمی آن ۳۵۰ هزار بشکه در روز است، تنها حدود ۳۲۵ هزار بشکه نفت خام را پالایش می‌کند.

این کاهش ظرفیت به دلیل مشکلاتی نظیر تأخیر در بهره‌برداری از زیرساخت‌های جدید و ضعف در برنامه‌ریزی‌های پیشین است. این در حالی است که در گذشته، پالایشگاه‌های ایران با بهره‌گیری از مدیریت علمی و به‌روز، نه‌تنها نیازهای داخلی را تأمین می‌کردند، بلکه بخشی از فرآورده‌های نفتی را نیز صادر می‌کردند.

آیا افزایش تولید راه‌حل ناترازی است؟

در نگاه اول، افزایش تولید فرآورده‌های نفتی می‌تواند راه‌حلی برای کاهش ناترازی به نظر برسد، اما این رویکرد بدون مدیریت مصرف و اصلاح ساختارهای توزیع، صرفاً به هدررفت بیشتر منابع منجر خواهد شد.

برای مقایسه، کشورهای حاشیه خلیج‌فارس با ظرفیت پالایشی مشابه یا حتی کمتر از ایران، توانسته‌اند با مدیریت کارآمد و استفاده از فناوری‌های مدرن، ناترازی را به حداقل برسانند. اما در ایران، ضعف در مدیریت منابع، عدم هماهنگی میان بخش‌های تولید و توزیع و همچنین اتلاف انرژی در زیرساخت‌های فرسوده، موجب تشدید این بحران شده است.

تصمیم‌های مدیریتی اشتباه؛ علت اصلی بحران

از جمله تصمیم‌های اشتباهی که ناترازی انرژی را تشدید کرده است، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. عدم توسعه زیرساخت‌ها متناسب با رشد مصرف: با وجود افزایش جمعیت و تقاضای انرژی، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های جدید پالایشی و خطوط انتقال نفت خام به‌اندازه کافی انجام نشده است.
2. تمرکز بیش از حد بر پروژه‌های کوتاه‌مدت: به‌جای برنامه‌ریزی بلندمدت، منابع به طرح‌هایی اختصاص داده شده‌اند که اغلب به نتیجه مطلوب نرسیده‌اند.
3. نبود نظارت بر مصرف: سیاست‌های قیمت‌گذاری نادرست و نبود فرهنگ‌سازی در مدیریت مصرف، موجب شده است که مصرف انرژی در ایران بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی باشد.

چرا این افراد بحران‌زا شده‌اند؟

ورود مدیرانی که بدون تخصص و صرفاً بر اساس روابط سیاسی وارد صنعت نفت شده‌اند، بزرگ‌ترین عامل شکل‌گیری بحران ناترازی در کشور است. این مدیران، نه‌تنها از توانایی لازم برای مدیریت پروژه‌های بزرگ و حساس برخوردار نیستند، بلکه با تصمیم‌های اشتباه و غیرکارشناسی، شرایط را پیچیده‌تر کرده‌اند.

برای عبور از ناترازی چه باید کرد؟

حل بحران ناترازی انرژی، مستلزم اصلاحات اساسی در ساختار مدیریتی و اجرایی صنعت نفت است. راهکارهای زیر می‌توانند به بهبود شرایط کمک کنند:
انتخاب مدیران متخصص و شایسته: بازگرداندن مدیریت علمی و حرفه‌ای به صنعت نفت، اولین گام در این مسیر است.
سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین: استفاده از فناوری برای بهبود بهره‌وری پالایشگاه‌ها و کاهش اتلاف انرژی ضروری است.
اصلاح سیاست‌های مصرف انرژی: ترویج فرهنگ صرفه‌جویی و اعمال سیاست‌های تشویقی برای کاهش مصرف، می‌تواند تأثیر زیادی در کاهش ناترازی داشته باشد.

ناترازی، بازتاب ضعف مدیریت است

ناترازی انرژی در ایران، بازتابی از ضعف مدیریتی و تصمیم‌گیری‌های نادرست در صنعت نفت است. این بحران، نه به دلیل کمبود منابع یا ظرفیت تولید، بلکه به دلیل سوءمدیریت و فقدان برنامه‌ریزی بلندمدت شکل گرفته است.

بدون اصلاح این روند و بازگشت به رویکردهای علمی و حرفه‌ای، نه‌تنها ناترازی انرژی حل نخواهد شد، بلکه پیامدهای آن در آینده نیز گریبان‌گیر اقتصاد و زندگی مردم خواهد بود. اکنون وقت آن رسیده است که به‌جای سیاست‌زدگی، به صنعت نفت به‌عنوان یک سرمایه ملی نگاه شود و برای مدیریت آن از بهترین متخصصان بهره گرفته شود.

آیا ناترازی از فردا حل می‌شود؟

راه‌اندازی خط لوله انتقال خوراک پالایشگاه نفت بندرعباس گامی مثبت در مسیر تأمین پایدار انرژی به نظر می‌رسد، اما آیا این اقدام می‌تواند به‌تنهایی ناترازی انرژی در کشور را برطرف کند؟ بررسی عمیق‌تر نشان می‌دهد که ناترازی انرژی در ایران، ریشه‌ای بسیار عمیق‌تر از تأمین خوراک یک پالایشگاه دارد و حل آن نیازمند اصلاحات جامع‌تر در تمامی ابعاد صنعت نفت و گاز است.

خوراک با لوله؛ اقدامی لازم اما ناکافی

انتقال خوراک به پالایشگاه بندرعباس از طریق خط لوله، بدون شک یک پیشرفت در زمینه کاهش هزینه‌ها و ریسک‌های عملیاتی است. این پروژه می‌تواند مشکلات ناشی از حمل‌ونقل دریایی، از جمله تأخیرهای ناشی از شرایط جوی و افزایش هزینه‌های اجاره نفتکش‌ها را برطرف کند.

اما باید توجه داشت که این اقدام، صرفاً یکی از حلقه‌های زنجیره تأمین انرژی است. به‌عنوان مثال:
ظرفیت پالایش: حتی اگر خوراک به‌صورت پایدار به پالایشگاه بندرعباس برسد، آیا این پالایشگاه توانایی پالایش آن به میزان موردنیاز برای تأمین کل کشور را دارد؟
شبکه توزیع: تولید کافی فرآورده‌های نفتی به معنای پایان ناترازی نیست. توزیع این فرآورده‌ها به مناطق مختلف کشور همچنان چالشی جدی است.
مصرف بی‌رویه: تا زمانی که مصرف انرژی در ایران بدون مدیریت و اصلاح الگوها ادامه داشته باشد، هیچ اقدامی در بخش تولید نمی‌تواند ناترازی را به‌طور کامل حل کند.

مقایسه با کشورهای همسایه

کشورهای حاشیه خلیج‌فارس نظیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی، با وجود منابع مشابه، توانسته‌اند با اتخاذ رویکردهای علمی و استفاده از فناوری‌های پیشرفته، از ناترازی انرژی جلوگیری کنند. این کشورها با اجرای پروژه‌های عظیم پالایشی و بهینه‌سازی مصرف داخلی، نه‌تنها نیازهای خود را برآورده کرده‌اند، بلکه صادرات فرآورده‌های نفتی را نیز به یکی از منابع اصلی درآمد خود تبدیل کرده‌اند.

در مقابل، ایران با وجود ظرفیت‌های عظیم، همچنان درگیر مشکلاتی نظیر اتلاف منابع، زیرساخت‌های فرسوده و سوءمدیریت است.

ریشه اصلی ناترازی؛ مدیریت ضعیف و تصمیم‌گیری‌های نادرست

یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث شده ناترازی در ایران به بحران تبدیل شود، تصمیم‌گیری‌های غیرکارشناسی در صنعت نفت است. پروژه‌هایی نظیر خط لوله خوراک پالایشگاه بندرعباس، اگرچه مهم و ضروری هستند، اما نباید به‌عنوان راه‌حلی جامع برای حل ناترازی معرفی شوند.

در واقع، ناترازی انرژی نتیجه زنجیره‌ای از عوامل است که شامل ضعف در سرمایه‌گذاری بلندمدت، اتلاف منابع، فساد اداری، و نبود برنامه‌ریزی دقیق برای مدیریت تقاضا می‌شود.

افق پیش‌رو؛ چه باید کرد؟

برای حل واقعی ناترازی انرژی، باید از اقدامات پراکنده و کوتاه‌مدت فراتر رفت و یک رویکرد جامع و پایدار در پیش گرفت. راهکارهای زیر می‌توانند بخشی از این رویکرد باشند:
1. سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های پالایشی جدید: پالایشگاه‌های موجود نمی‌توانند نیازهای روزافزون کشور را پاسخ دهند. ایجاد پالایشگاه‌های مدرن با فناوری پیشرفته ضروری است.
2. مدیریت مصرف انرژی: مصرف سرانه انرژی در ایران بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است. اصلاح قیمت‌گذاری و فرهنگ‌سازی در این زمینه باید در اولویت قرار گیرد.
3. توسعه شبکه توزیع: حتی اگر تولید افزایش یابد، بدون شبکه توزیع کارآمد، ناترازی حل نخواهد شد.
4. انتخاب مدیران شایسته: تا زمانی که تصمیم‌گیری‌ها بر اساس شایستگی و تخصص انجام نشود، هیچ تغییری در وضعیت ناترازی حاصل نخواهد شد.

آیا فردا ناترازی حل می‌شود؟

پاسخ کوتاه این است: خیر. انتقال خوراک با خط لوله به پالایشگاه بندرعباس، اگرچه اقدامی مثبت و مؤثر است، اما به‌هیچ‌وجه راه‌حلی جامع برای بحران ناترازی انرژی نیست.

تا زمانی که رویکردهای مدیریتی در صنعت نفت اصلاح نشود، مصرف انرژی مدیریت نگردد و زیرساخت‌های پالایشی و توزیعی به‌روزرسانی نشوند، ناترازی همچنان به‌عنوان یک چالش اساسی باقی خواهد ماند. ایران با منابع عظیم انرژی خود، ظرفیت تبدیل‌شدن به یکی از قطب‌های انرژی جهان را دارد، اما این ظرفیت تنها در سایه اصلاحات اساسی و مدیریت کارآمد محقق خواهد شد.

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل