زینب نورالدینی: تصادف با شتر؛ نقطه آغاز یک تراژدی ساعات اولیه یک روز عادی در هرمزگان با وقوع یک حادثه تلخ به هم ریخت؛ برخورد یک خودرو با شتر سرگردان در جادههای جاسک، جان یک مسافر را به خطر انداخت. این حادثه، که در ساعت ۶ عصر اتفاق افتاد، مصدومی را روانه بیمارستان جاسک کرد. اما این تنها آغاز راهی پرپیچوخم و پر از تعلل و کاستی بود که در نهایت به مرگ مصدوم ختم شد.
بوروکراسی بیمارستانی؛ عامل اتلاف وقت طلایی درمان
مصدوم حادثه، پس از ساعاتی معطلی در بیمارستان جاسک، به دلیل نبود تخت ICU به میناب اعزام شد. روند پذیرش در بیمارستان میناب نیز با مشکلاتی همراه بود. نبود پزشک متخصص ریه ثابت و تعلل در صدور تاییدیه برای انتقال بیمار به بندرعباس، فرصتهای حیاتی درمان را از بین برد.
اعضای خانواده مصدوم، که برای نجات عزیزشان از هیچ تلاشی فروگذار نکردند، به صراحت از «بیتصمیمی و تعلل» کادر درمان بیمارستان میناب انتقاد میکنند. آنها مدعیاند که حتی برای اعزام بیمار با بالگرد اورژانس نیز هماهنگی شده بود، اما مسئولان بیمارستان میناب از انتقال بیمار خودداری کردند.
آیا ضعف زیرساختها تنها مقصر است؟
این حادثه بار دیگر موضوع کمبود زیرساختهای درمانی در هرمزگان را به مرکز توجه رساند. اما آیا فقط ضعف امکانات عامل اصلی مرگ مصدوم بود؟
نبود پزشک متخصص: نبود یک متخصص ریه ثابت در بیمارستان میناب یکی از عوامل کلیدی در این ماجرا بود.
اتلاف وقت طلایی: بوروکراسی بیمارستانی و عدم تصمیمگیری بهموقع، زمان طلایی برای نجات بیمار را هدر داد.
ابهامات در عملکرد کادر درمان: خانواده مصدوم به نحوه مراقبتها و تصمیمات بیمارستان میناب اعتراض دارند. از جمله اینکه چرا در حالی که بیمار در بخش ICU بستری بود، پرسشهایی درباره غذا دادن به او مطرح شد؟
سوالاتی که بیپاسخ ماندهاند
این حادثه سوالات بسیاری را بیپاسخ گذاشته است:
1. چرا بیمارستان میناب با وجود اطلاع از وضعیت وخیم بیمار، از انتقال او به بندرعباس خودداری کرد؟
2. چرا در دومین شهرستان مهم هرمزگان، همچنان پزشک متخصص ثابت در دسترس نیست؟
3. چرا پس از موافقت بندرعباس برای پذیرش، مراحل انتقال بیمار انجام نشد؟
نقش جادههای خطرناک در مرگومیر هرمزگانیها
هرمزگان علاوه بر ضعفهای درمانی، با جادههای خطرناک و ناایمن خود نیز روبهرو است. شترهای سرگردان، خودروهای شوتی و نبود زیرساختهای مناسب، جادههای استان را به میدان مرگ تبدیل کرده است. اما آیا نباید برای مدیریت چنین معضلاتی برنامهای جامع و موثر تدوین شود؟
راهحل چیست؟
برای جلوگیری از تکرار چنین تراژدیهایی، باید اقداماتی اساسی صورت گیرد:
تقویت زیرساختهای درمانی: تجهیز بیمارستانهای شهرستانها به امکانات پیشرفته و حضور پزشکان متخصص ثابت.
بهبود مدیریت بحران: کاهش زمان تصمیمگیری و رفع موانع بوروکراسی در شرایط اضطراری.
ایمنی جادهها: اتخاذ تدابیری برای جلوگیری از ورود شترهای سرگردان به جادهها و برخورد با خودروهای شوتی.
فریادی برای عدالت درمانی در هرمزگان
حادثه اخیر تنها نمونهای از مشکلات بزرگتر در سیستم درمانی و حملونقل هرمزگان است. این استان با وجود موقعیت استراتژیک و پتانسیل اقتصادی، همچنان از کمبودهای بنیادی رنج میبرد. مردم هرمزگان حق دارند از مسئولان بپرسند که چرا با وجود وعدههای مکرر، همچنان باید چنین فجایعی را تحمل کنند؟
این مرگ نباید تنها به یک خبر کوتاه و فراموششده تبدیل شود. مسئولان باید پاسخگو باشند، نه تنها به خانواده داغدار، بلکه به همه مردم هرمزگان که خواهان تغییر واقعی در وضعیت درمان و ایمنی استان هستند.
گامهای عملی برای جلوگیری از تکرار تراژدیها
اکنون که یک زندگی دیگر به دلیل کمبودها و ضعفهای مدیریتی از دست رفته، نیاز به اقدامات فوری و برنامهریزی جامع برای جلوگیری از تکرار این فجایع بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. در این میان، تمرکز باید بر محورهای زیر باشد:
۱. تجهیز بیمارستانهای شهرستانها:
بیمارستانهای شهرستانهایی مانند میناب باید به تجهیزات پیشرفتهتر و نیروی متخصص دائمی مجهز شوند. حضور یک متخصص ریه ثابت و در دسترس میتوانست بهراحتی از وخامت وضعیت بیمار جلوگیری کند.
2. ایجاد فرآیندهای مدیریت بحران در بیمارستانها:
بیمارستانها باید برای شرایط اضطراری، دستورالعملهای شفاف و از پیش تعیینشده داشته باشند تا تصمیمگیریهای درمانی در کمترین زمان ممکن صورت گیرد. تعللهای اداری و عدم تصمیمگیری سریع، جان بسیاری از بیماران را به خطر میاندازد.
3. توسعه زیرساختهای جادهای و مدیریت مخاطرات:
مشکل شترهای سرگردان و خودروهای شوتی همچنان در صدر عوامل تصادفات جادهای هرمزگان قرار دارد. باید با تدوین برنامههای ایمنی، مدیریت بهتری در جادهها اعمال شود. احداث حصار در حاشیه جادهها و اعمال قوانین سختگیرانهتر برای جلوگیری از تردد خودروهای غیرمجاز میتواند تاثیرگذار باشد.
4. ایجاد شفافیت در پاسخگویی:
مسئولان مربوطه باید در مورد تصمیمگیریهای خود شفاف باشند. چرا بیمارستان میناب از انتقال بیمار به بندرعباس جلوگیری کرد؟ چرا اقدامات درمانی سریعتر انجام نشد؟ شفافیت میتواند به بازگرداندن اعتماد عمومی کمک کند.
مطالبه عمومی؛ پایان بیتفاوتیها
جامعه هرمزگان دیگر نمیتواند پذیرای چنین حوادث تلخی باشد. مردم از مسئولان خواهان پاسخگویی هستند و انتظار دارند اقدامات عملی و ملموس برای بهبود شرایط انجام شود.
این حادثه میتواند زنگ خطری برای مسئولان باشد تا از شعار دادن دست بردارند و بهجای آن، طرحهایی جامع و فوری برای ارتقای خدمات درمانی و ایمنی جادهها ارائه دهند.
لزوم عدالت در بهداشت و درمان
در استانی که بندرهای آن قلب تجارت ایران را تشکیل میدهند، عدالت درمانی همچنان یک مطالبه دستنیافتنی است. مسئولان باید بپذیرند که کمبود تختهای ICU، پزشکان متخصص، و ضعف در ایمنی جادهها، تنها آمار نیست؛ بلکه زندگیهایی است که بیدلیل از دست میروند.
هرمزگان نیازمند یک تغییر بنیادین است؛ تغییری که نه در بوقوکرنا کردن دستاوردهای کوچک، بلکه در اولویت دادن به جان انسانها و بهبود کیفیت خدمات درمانی و جادهای تحقق یابد. آیا این حادثه، تلنگری برای آغاز چنین تغییری خواهد بود؟ پاسخ این سوال را باید در عملکرد مسئولان در آیندهای نزدیک جستوجو کرد.
انتهای پیام