بحران آب در هرمزگان؛ مردمی که همیشه قربانیاند: استان هرمزگان، با آب و هوای گرم و خشک خود، سالهاست که با چالش کمبود منابع آبی دست و پنجه نرم میکند. اما شرایط کنونی، با کاهش شدید بارندگی و افزایش دما، وضعیت را پیچیدهتر کرده است. استاندار هرمزگان اخیراً با درخواست صرفهجویی از مردم، بار مدیریت این بحران را بر دوش جامعه گذاشته است. اما آیا صرفاً خطاب به مردم، بدون توجه به ضعفهای ساختاری، میتواند راهکاری مؤثر باشد؟
ابهامات در مدیریت منابع آبی
آشوری در اظهارات خود به لزوم بهینهسازی مصرف آب و تغییر روشهای آبیاری فضای سبز شهری اشاره کرده است. وی همچنین از گونه گیاهی کنوکارپوس بهعنوان یکی از عوامل آسیب به شبکه فاضلاب شهری یاد کرده است. این در حالی است که کاشت گسترده این گونه در بندرعباس، نتیجه سیاستگذاریهای غلط گذشته بوده است. چرا همان دستگاههایی که در گذشته این گونه را به شهر آوردند، اکنون پاسخگوی پیامدهای آن نیستند؟
پروژههای ناتمام و وعدههای تکراری
استاندار به پروژه ساماندهی فاضلاب و شیرینسازی پساب اشاره کرده و وعده داده است که با تکمیل این طرح، ۱۰۰ هزار مترمکعب آب به صنایع غرب بندرعباس منتقل شود. اما این وعدهها سالهاست که در استان شنیده میشود و طرح فوق طبق زمانبندی بایستی ۸ ماه دیگه به اتمام برسد. از سوی بهرغم گذشت زمان و صرف بودجهها و خسارت قابل توجه، همچنان بخش بزرگی از روانابهای شرق هرمزگان به دریا ریخته میشود و اثری از سدهای کارآمد نیست.
نقشهای جامع یا بیراهبردی در حکمرانی آب؟
آشوری بر تدوین نقشه جامع تأمین آب تأکید دارد و به نامههای گذشتهاش به رؤسای جمهور اشاره میکند. اما آیا صرفاً نامهنگاری و تکیه بر پروژههای پراکنده و بیهدف، میتواند مشکل کمآبی استان را حل کند؟ هرمزگان نیازمند استراتژیهای بلندمدت و عملیاتی است که با هماهنگی بین دستگاهی و مشارکت کارشناسان مستقل تدوین شود، نه مجموعهای از ایدههای پراکنده و غیرعملی و آرمانی که درون یک کتاب دوجلدی ترسیم شده است.
انتقادی بر عملکرد استانداری
بحران کمآبی هرمزگان، چالشی نیست که با صرفهجویی مردم حل شود. درحالیکه استاندار به مردم برای کاهش مصرف فشار میآورد، دستگاههای اجرایی همچنان عملکرد شفافی در مدیریت منابع آب ندارند. رودخانههای پرآب شرق هرمزگان بهجای ذخیرهسازی برای مصرف بهینه، به دریا میریزند و سیاستهای نادرست کشاورزی و صنعتی همچنان ادامه دارند.
چه باید کرد؟
برای مقابله با بحران آب در هرمزگان، اقدامات زیر ضروری به نظر میرسد:
۱. تکمیل زیرساختهای آبخیزداری و سدسازی: جلوگیری از هدررفت روانآبها اولویتی حیاتی است.
۲. برنامهریزی دقیق برای استفاده از آبشیرینکنها: به شرط استفاده مسئولانه و مبتنی بر ظرفیتهای بومی.
۳. آموزش و فرهنگسازی: صرفهجویی از سوی مردم مهم است، اما نیازمند مشارکت فعالانه مسئولان در عمل به وظایفشان است.
۴. بازنگری در سیاستهای کشت شهری: گونههای کممصرف باید جایگزین گونههای پرمصرف شوند.
بحران آب در هرمزگان نمیتواند صرفاً با اتکا به مردم یا وعدههای ناتمام حل شود. حکمرانی آب نیازمند شفافیت، برنامهریزی جامع، و مسئولیتپذیری واقعی است؛ چیزی که هنوز در عملکرد استاندار آشوری دیده نمیشود.
۵. عدم توجه به طرحهای آبخوانداری و احیای قنوات: اشاره شما به این موضوع نشاندهنده اهمیت مدیریت منابع آب است، اما باید دقت داشت که اجرای طرحهای مخرب مانند جایگزینی چاه بهجای قنات، نهتنها باعث تخریب منابع آبی میشود، بلکه نظام سنتی و پایدار مدیریت آب در مناطق خشک هرمزگان را نیز تهدید میکند. قنوات به دلیل بهرهوری پایدار و حفظ منابع زیرزمینی، نقشی حیاتی در کشاورزی و تأمین آب دارند. جایگزینی چاههای عمیق، بهویژه بدون نظارت دقیق، منجر به افت شدید سطح آبهای زیرزمینی و خشکشدن زمینهای کشاورزی میشود.
۶. مسئولیت در قبال محیط زیست و منابع طبیعی: بیتوجهی به آبخوانداری و تخریب قنوات نشاندهنده ضعف در برنامهریزی و اولویتبندی است. در حالی که مشکلات زیستمحیطی مانند کمآبی و فرونشست زمین، آینده بسیاری از مناطق را تهدید میکند، سرمایهگذاری در پروژههایی که منجر به تخریب بیشتر میشود، غیرمسئولانه است و با اصول توسعه پایدار در تضاد است.
۷. جایگاه قانون و عدالت در مدیریت منابع طبیعی: اگر عدالت و قانون، همانطور که در ابتدای متن بیان کردید، جناب آشوری باید در رأس امور باشد، چرا در مدیریت منابع طبیعی و آب به این اصول توجه نمیشود؟ تصمیمگیریهایی که به نفع گروههای خاص و به ضرر منافع جمعی صورت میگیرند، عدالت را زیر سؤال میبرند و بحرانهای اجتماعی و زیستمحیطی را تشدید میکنند.
۸. سهم ۳۵ درصدی آب شیرینشده برای هرمزگان و پیامدهای مالی: اختصاص ۳۵ درصد از آب تولیدشده توسط آبشیرینکنها به استان هرمزگان بسیار پسندیده است، ولی اگرچه ظاهراً بهنفع مردم این منطقه است، اما در عمل میتواند بحران مالی بزرگی را هم در کجفهمی مدیران استان برای هرمزگان ایجاد کند. وقتی هزینه این آب از بودجه استانی پرداخت شود، بهجای حل مشکلات زیرساختی و خدمات عمومی، بخش بزرگی از منابع مالی صرف بدهی به آبشیرینکنها خواهد شد. این مسئله ناعادلانه است، زیرا هرمزگان بهعنوان میزبان صنایع و استانهای دیگر، منابع ارزشمند خود را برای توسعه آنها به اشتراک میگذارد.
۹. لزوم مسئولیت اجتماعی صنایع و استانهای همجوار: صنایع بزرگ و استانهایی که از منابع آبی هرمزگان بهرهمند میشوند، باید بخشی از هزینه تولید آب شیرینشده را در راستای مسئولیت اجتماعی خود تقبل کنند. تأمین رایگان آب شرب برای مردم هرمزگان، حداقل اقدامی است که میتواند از این استان بهعنوان منبع استراتژیک حمایت کند. این طرح نهتنها عادلانه است، بلکه از افزایش فشار مالی بر بودجه استانی نیز جلوگیری میکند.
۱۰. تخصیص بودجه استان برای آبشیرینکنها: اینکه کل بودجه دریافتی استان صرف بدهی به آبشیرینکنها شود، نشاندهنده ضعف در طراحی و اجرای سیاستهای آبی و کلاه گشادی است که سیاسیون استان بر سر مردم گذاشتهاند. چنین رویکردی مانع پیشرفت استان در دیگر حوزهها مانند آموزش، بهداشت، و توسعه زیرساختها خواهد شد و در بلندمدت به زیان مردم تمام میشود.
به جای تحمیل هزینههای سنگین به بودجه استانی، دولت باید از طریق سیاستهای ملی و توزیع عادلانه هزینهها، نقش صنایع بزرگ و استانهای منتفع از منابع هرمزگان را پررنگ کند. همچنین، اختصاص سهمیه رایگان آب شرب به مردم استان، میتواند اقدامی مثبت و مؤثر در راستای کاهش فشار بر بودجه محلی و حمایت از حقوق ساکنان این منطقه باشد.
در نهایت، سخنان شما باید با تحلیل علمی و مبتنی بر شواهد همراه باشد. توسعه پایدار نیازمند توجه به همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، و زیستمحیطی است. تأکید بر شعارهای کلی بدون در نظر گرفتن تأثیرات واقعی تصمیمات، تنها به سردرگمی و تداوم مشکلات منجر میشود.
انتهای پیام