اما لازم است مردم هرمزگان به شما بگویم: که همه چیزهای مینویسم از روی دغدغه و دلسوزیام نسبت به این استان است، وقتی کسی ۲۵ سال در تهران چرخیده و با رأی مردم، ۶ دوره نماینده شده و میخواهد رأی مردم را رها کند و استاندار شود و کل تهران و مسئولان تهران به هرمزگان و هرمزگانی میخندند و این آقا را به تمسخر میگیرند مخصوصاً در جلسه استعفاء از نمایندگی مجلس، نیاز به پروژه است؟
آیا اینکه میگویم به جای ۳ ماه معطل کردن استان اگر از «یک جوان هرمزگانی» حمایت شده بود اکنون استاندار و فرمانداران دولت چهاردهم در استان مشخص شده بودند، آیا پروژه است؟
آیا وقتی میگویم که رأی مردم حرمت دارد و نماینده حق ندارد خودش را گزینه استانداری کند، پروژه است؟
آیا وقتی میگویم جوان متخصص و نخبه هرمزگانی چه زمانی میخواهد پیشرفت و رشد کند، پروژه است ؟
آیا وقتی میگویم پست استانداری، برای کسی که خودش را چهره مطرح ملی میداند زشت است، پروژه است؟
پروژه را کسانی تعریف کردند و «پروژه بگیر» کسانی هستند که منتظر امضای آشوری پای پروژههای رانتی خود نشستند و از تو قدوقامت سناتوری و بت ساختند، پروژه بگیر کسانی هستند که با دریافت رقمهای چند صد میلیونی فضای کاذب رسانهای برای حضرات ساختهاند، خیال میکنند مردم کورند…
نخبگان هرمزگان و جوانانی که به سختی رشد کرده و خودشان را به مرز معرفی به کشور رساندهاند اکنون «پشت درب قفل شدهای به نام نمایندگان هرمزگان معطل ماندهاند» و چون نمایندگان آنان را رقبای ۵ تا ۱۰ سال بعد خودشان میبینند «زیر آب» آنها را به هر شکل ممکن میزنند.
شرم بر کسانیکه بخاطر منافع شخصی خودشان چشمشان را به روی همه چیز بستهاند.
آنقدر هم شهامت دارم در سایت خودم با اسم خودم پاسخ شما را میدهم و مطلب مینویسم و مانند مشتی دلال و جیرهخوار نیستم.
انتهای پیام