در تازهترین اظهارات مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران، برنامه متنوعسازی سبد سوخت از طریق گسترش استفاده از سیانجی (گاز طبیعی فشرده) به عنوان یکی از سیاستهای اصلی صنعت پالایش و پخش اعلام شد. با این حال، این اظهارات نه تنها باعث امیدواری بسیاری نشده، بلکه سوالات و انتقادات فراوانی را در خصوص رویکرد تکراری و ناکارآمد مدیریت سوخت کشور برانگیخته است.
سیاستهای تکراری با کمترین نتیجه عملی
چنین سیاستهایی به نظر نمیرسد جدید یا مبتکرانه باشند. گسترش استفاده از سیانجی به عنوان جایگزینی برای بنزین، طی سالهای گذشته نیز بارها مطرح شده و حتی در مقاطعی اجرایی شده است، اما چرا این برنامهها به نتیجه مطلوب نرسیدند؟ یکی از دلایل اصلی، نبود زیرساختهای مناسب و ناتوانی در گسترش شبکه عرضه سیانجی در سراسر کشور است. امروز هم این نگرانی وجود دارد که دوباره با اعلام این طرحهای تکراری، فشار بیشتری بر شهروندانی وارد شود که نه توانایی مالی برای تبدیل خودروهای خود به سوخت گازی دارند و نه دسترسی مناسبی به جایگاههای عرضه سیانجی.
چالشهای زیرساختی و اجرایی
یکی از بزرگترین مشکلات توسعه سیانجی، کمبود جایگاههای توزیع آن در سراسر کشور است. تجربه گذشته نشان داده است که نبود زیرساختهای کافی، بسیاری از مردم را از استفاده از سیانجی بازداشته است. اگرچه مسئولان از بسیج شدن ارکان پالایش و پخش برای این منظور سخن میگویند، اما بدون ایجاد زیرساختهای کافی و ارائه تسهیلات به مردم برای تبدیل خودروهایشان، این برنامهها صرفاً روی کاغذ باقی خواهد ماند.
بار سنگین هزینهها بر دوش مردم
تبدیل خودروهای بنزینسوز به سیانجی هزینههای سنگینی را بر دوش مردم میگذارد. سوال اینجاست که آیا دولت آماده است برای کمک به مردم تسهیلات لازم را فراهم کند؟ در شرایطی که فشار اقتصادی بر مردم روزافزون است، آیا تبدیل خودروها به سوخت گازی، عملی و امکانپذیر خواهد بود؟ بهویژه برای کسانی که در مناطق دورافتاده زندگی میکنند و دسترسی مناسبی به جایگاههای سیانجی ندارند، این سیاست نه تنها کمکی به کاهش هزینههای سوخت نمیکند، بلکه به چالشی جدید تبدیل خواهد شد.
تکیه بر سیانجی؛ راهحل پایدار یا مسکن موقتی؟
سوال دیگر این است که آیا اتکا به سیانجی به عنوان راهکار اصلی برای کاهش مصرف سوخت، واقعاً به حل مشکلات اساسی در نظام مدیریت انرژی کشور کمک خواهد کرد؟ با توجه به بحرانهای زیستمحیطی و نیاز به تغییرات گسترده در سیاستهای انرژی، چرا دولت به دنبال توسعه گسترده انرژیهای پاک و تجدیدپذیر نیست؟ آیا این سیاست تنها یک مسکن موقتی برای جلوگیری از افزایش ناترازی انرژی است، یا اینکه برنامهای بلندمدت و پایدار برای کاهش وابستگی کشور به سوختهای فسیلی ارائه شده است؟
فقدان سیاستهای بلندمدت و پایدار
یکی از مشکلات عمده در مدیریت سوخت و انرژی کشور، فقدان سیاستهای بلندمدت و پایدار است. در حالی که بسیاری از کشورهای جهان به سمت استفاده از انرژیهای پاک و تجدیدپذیر روی آوردهاند، ایران همچنان به توسعه سوختهای فسیلی و گازی متکی است. این در حالی است که بحرانهای زیستمحیطی و تغییرات اقلیمی نیازمند سیاستهای جدیتری برای کاهش مصرف سوختهای فسیلی هستند.
لذا در نهایت، برنامهریزی برای گسترش استفاده از سیانجی، هرچند ممکن است در کوتاهمدت به کاهش مصرف بنزین کمک کند، اما بدون حل مشکلات ساختاری در نظام انرژی کشور و ایجاد زیرساختهای مناسب، این طرحها نمیتوانند به طور پایدار به بهبود وضعیت کمک کنند. دولت باید به جای اتکا به سیاستهای تکراری و نیمهکاره، به دنبال ارائه راهحلهای بلندمدت و پایدار برای مدیریت بحران انرژی باشد. همچنین، ارائه تسهیلات و حمایتهای مالی برای اقشار کمدرآمد که بیشترین فشار را از این تغییرات متحمل میشوند، ضروری است تا این طرحها به درستی اجرا شوند.
انتهای پیام