نخستین سوالی که مطرح میشود این است: انتقال کدام تجربه؟ آیا قرار است بار دیگر همان فرایندهای مدیریتی ناکارآمد و کند، یا همان پروژههایی که از نظر زمان و بودجه بارها از برنامه عقب افتادهاند، بهعنوان «تجربه ارزشمند» به دیگران منتقل شود؟ آیا این نشستها توانستهاند کوچکترین قدمی در جهت حل مشکلات عظیمی مانند فساد گسترده، عدم شفافیت در قراردادها و ناکارآمدی در تامین تجهیزات بردارند؟
این نشستها که تحت عنوان «یادگیری و انتقال تجربیات» برگزار میشود، به نظر بیشتر محلی برای تکرار حرفهای کلیشهای و بیاثر است، نه مکانی برای یافتن راهحلهای واقعی. جالب است که این نشستها بیشتر به مرور دوباره اشتباهات و شکستهای گذشته میپردازد، بدون آنکه هیچ برنامه عملی یا نتیجه مشخصی از آن بیرون بیاید. در نهایت، همان افرادی که در این جلسات شرکت میکنند، خود مسئولان اجرای پروژههایی هستند که یا به تاخیر افتادهاند یا با هزینههای بیش از حد پیش میروند.
عجیبتر آن است که در این گزارش، هیچ اشارهای به مشکلات ملموس و اساسی پروژههای نفتی نمیشود. از بدهیهای سنگین پروژهها گرفته تا عدم مدیریت صحیح منابع مالی و انسانی، هیچ یک در این نشستها مورد توجه قرار نمیگیرد. به جای حل مشکلات ساختاری و برخورد با فسادهای مدیریتی، تنها به برگزاری نشستهایی میپردازند که هدف اصلی آن به نظر میرسد، بیشتر نمایش و توجیه عملکرد ضعیف مسئولان باشد.
نفت و گاز که یکی از حساسترین و مهمترین صنایع کشور است، به جای آنکه از تجربههای واقعی بهرهمند شود و به سوی آیندهای پایدار گام بردارد، در گرداب نشستهای بیمحتوا و بیحاصل گیر افتاده است.
انتهای پیام