شورا به عنوان یک نهاد نظارتی، وظیفه بررسی و نقد عملکرد شهرداری را دارد. از همین رو، اعضای شورا باید بتوانند آزادانه و بدون ترس از پیامدهای قانونی، وظایف خود را انجام دهند ، سوالات ، ابهامات و نارضایتی مردم را از شهرداری مطرح کنند. شکایت شهردار از دو عضو شورا، میتواند به عنوان تضعیف نقش نظارتی شورا و محدود کردن آزادی بیان در این نهاد شناخته شود.
انتظار میرود که شهردار و دیگر مسئولان شهری به جای رویکردهای حقوقی و قضایی، در چهارچوب وظایف قانونی به شیوهای مسئولانهتر با انتقادات و سوالات برخورد کرده و به جای شکایت، در مسیر شفافیت و پاسخگویی گام بردارند.
سکوت و شکایت
در ماههای اخیر، شهروندان و اعضای شورای شهر با انتقادات جدی نسبت به عملکرد شهرداری مواجه بودهاند. این انتقادات به ویژه در زمینه مدیریت پروژههای شهری، بازگشایی معابر، شفافیت مالی و برنامهریزی برای توسعه زیرساختها مطرح شده است. با این حال، در عوض پذیرش انتقادات و تلاش برای پاسخگویی و بهبود، شهردار با شکایت از یکی از اعضای شورا اقدام به ایجاد فضای تنشآلودی کرده است. این رویکرد نه تنها به روابط داخلی شورا آسیب میزند، بلکه به اعتماد عمومی و اعتبار شهرداری نیز آسیب جدی وارد میسازد.
شهرداری به عنوان یک نهاد اجرایی و عمومی غیر دولتی از آنجائیکه تمام درآمد شهرداریها حاصل از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده و درآمدهای عمومی و اختصاصی توسط مردم است ، مسئولیت دارد که به نیازها و خواستههای شهروندان پاسخ دهد و در برابر انتقادات به شکل فعال و مؤثر واکنش نشان دهد. اما وقتی شهردار به جای درک و بررسی انتقادات، از شکایت به عنوان یک ابزار فشار استفاده میکند، این مساله به نوعی نشاندهنده ضعف ، ناتوانی و عدم شفافیت شهردار و اعتماد به نفس در مدیریت شهری است.
چالشهای پاسخگویی در مدیریت شهری
پاسخگویی و شفافیت از ارکان اساسی هر نهاد عمومی به شمار میروند. در یک نظام دموکراتیک، اعضای شورای شهر به نمایندگی از مردم، وظیفه دارند که عملکرد شهرداری را مورد نقد و بررسی قرار دهند. انتقادات اعضای شورا میتواند به شفافسازی مشکلات و ناکامیها کمک کند و بهبود عملکرد را تسریع بخشد. اما زمانی که شهردار به جای پاسخ دادن به سوالات و انتقادات، از شکایت به عنوان ابزار فشار استفاده کند، این روند به خطر میافتد.
این مسأله نه تنها اعضای شورا را در موقعیت دشواری قرار میدهد بلکه باب برخوردهای حقوقی و قضایی را درشهرداری و شورا ایجاد میکند. اعضای شورا باید بتوانند آزادانه و بدون ترس از پیامدهای قانونی، وظایف خود را انجام دهند و سوالات و ابهامات خود را مطرح کنند. در این شرایط، اگر اعضای شورا از ترس پیامدهای قانونی، از بیان نظرات و انتقادات خود صرفنظر کنند، این نهاد کارایی خود را از دست خواهد داد و در نتیجه منافع شهروندان به خطر میافتد و شعار شهرداری شیشهای و شفاف عملاً زیر سؤال خواهد رفت.
تضعیف جایگاه شورای شهر با رویکردهای غیرمناسب
شورای شهر، به عنوان یک نهاد نظارتی و نماینده مردم، دارای اهمیت ویژهای در فرآیندهای تصمیمگیری شهری است. وظیفه این نهاد، نظارت بر عملکرد شهرداری و پاسخگویی به نیازهای شهروندان است. اما اگر اعضای شورا از عواقب پیامدهای بعدی ، از بیان نظرات و انتقادات خود صرفنظر کنند، این نهاد کارایی خود را از دست خواهد داد. شکایت شهردار از دو عضو شورا، میتواند به عنوان یک علامت خطر در این زمینه تلقی شود و به تضعیف جایگاه شورا در نظام مدیریت شهری منجر گردد.
چنین رویکردی میتواند به تقویت بیاعتمادی بین اعضای شورا و شهردار منجر شود و به دور از واقعیتهای مدیریت شهری، به گسترش جو منفی و بیاعتمادی در جامعه بینجامد. در این فضا، تلاشهای اعضای شورا برای نمایندگی مردم و احقاق حقوق آنها تحت الشعاع قرار میگیرد و در نهایت، شهروندان در تعامل با نهادهای اجرایی احساس نارضایتی و ناامیدی خواهند کرد.
ضرورت تعامل سازنده بین شهرداری و شورای شهر
به جای رویکردهای تنشآفرین و شکایت، لازم است شهردار و اعضای شورا به یک تعامل سازنده دست یابند. برقراری ارتباطات شفاف و مثبت میتواند به بهبود عملکرد هر دو نهاد و ارتقای رضایت عمومی کمک کند. شهرداری باید به انتقادات به عنوان فرصتی برای بهبود نگاه کند و اعضای شورا نیز باید فضای اعتماد را تقویت کنند تا بتوانند به وظایف خود به بهترین نحو ممکن عمل کنند.
رویکردی که بر اساس آن شهردار و شورای شهر با یکدیگر همکاری کنند، و شهردار خود را منتخب همین نهاد بداند ، میتواند منجر به ایجاد برنامههای مشترک و راهکارهای مؤثر برای حل مشکلات شهری شود. این همکاری میتواند در راستای پیشبرد اهداف توسعه پایدار، بهبود خدمات شهری و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان باشد.
در نهایت، امید میرود که شهردار به جای استفاده از ابزارهای قضایی، در راستای ارتقای شفافیت و پاسخگویی گام بردارد و به اعضای شورا و شهروندان نشان دهد که انتقادات و پیشنهادات آنان را جدی میگیرد و پاسخگویی که وظیفه هر شهرداری میباشد را سرلوحه کار خود قرار میدهد . تنها در این صورت است که میتوان به توسعه پایدار و کارآمد شهری دست یافت و اعتماد عمومی را بازسازی کرد. با نهادینه کردن رویکردهای مثبت و تعاملساز، میتوان به یک مدیریت شهری مؤثر و پاسخگو دست یافت که خواستهها و نیازهای شهروندان را در اولویت قرار دهد. در پایان انتظار میرود دستگاههای نظارتی و قضائی حمایت خود را در انجام وظایف قانونی ، در راستای منافع شهروندان و مبارزه با فساد از نمایندگان مردم در پارلمان محلی کما فی السابق داشته باشند.
انتهای پیام