شب تاریک مشکل‌های گردشگری و شعارهای مفت  انتخاباتی!

از کدام ۱۵ میلیون گردشگر برای چشم‌انداز صحبت می‌کنید وقتی ۶۰ هزار گردشگر خارجی هم ندارید؟!

مریم اطیابی: برای کسانی که درحوزه گردشگری کار می‌کنند کافی است تا یک نامزد انتخاباتی از گردشگری با لفظ «صنعت» یاد کند یا بگوید ایران پنجمین کشور دارای آثار تاریخی و دهمین کشور دارای آثار طبیعی است، تا با تلخندی متوجه شوند که دوباره یک آدم جا مانده و وامانده از هر منصبی را راهی وزارتخانه میراث‌فرهنگی،گردشگری و صنایع‌دستی کرده‌اند.

«گردشگری»، کشتی به گل نشسته‌ای است که هر مسئول ناآشنایی که ذره‌ای از فرهنگ و تاریخ و تمدن و هنر ایران آگاهی ندارد، «صنایع دستی» و « میراث فرهنگی» را به ورطه فراموشی می‌سپارد و حتی لفظ وزیر را با پسوند« وزیر گردشگری» خطاب قرار می‌دهد.

همانقدر ناآگاه که نداند که لب آمد که دندان آمد و تا فرهنگ و هنر نباشد گردشگری دست‌کم در ایران با محتوایی که مد نظر حاکمیت( گردشگری فرهنگی) است، کوچکترین معنایی ندارد.

نخستین شوی این مسئولان، افزایش گردشگر ورودی به ایران است. و آخرین آمار در خردادماه که عنوان می‌کند ۶ میلیون گردشگر خارجی وارد کشور شده است! کافی است سری به موزه ملی یکی از مراکز مهم گردشگری ایران که هر گردشگر خارجی وارد ایران می‌شود بلاشک از آن دیدن می‌کند، بزنید تا متوجه شوید فاصله بین آمار واقعی از آمار اعلامی چقدر است.

اگر پیش از کرونا تا تابستان سال ۹۸ اینجا یکی از پاتوغ‌های گردشگران خارجی بود اینک با ذره‌بین باید دنبال گردشگر گشت!

منظور دولتی‌ها از گردشگر کسانی است که تردد مرزی دارند، افغانی‌هایی که از لب مرز ایران می‌گذرند و در جستجوی کار و لقمه‌ای نان هستند و عراقی‌هایی که مقصدشان زیارت حرم‌های مطهر در قم و مشهد یا درمان است.

اما گردشگر به معنای واقعی که در هتل اقامت کند، از خدمات گردشگری استفاده کند، سوغاتی بخرد، به شهرهای مختلف و مقاصد گردشگری دست کم ثبت جهانی سفر کند، غذاها و نوشیدنی‌های مختلف بخورد، سراغ بگیرید؛ تعدادشان نه ۶ میلیون که احتمالا ۶۰ هزار نفر و یا حتی کمتر است!!!!!

نکته دوم آمار واقعی گردشگران داخلی است که باید از تردد موبایل‌ها مقایسه‌ای، تردد خودرو‌ها ضربدر چهار نفر، تردد اتوبوس‌ها، قطارها و هواپیماها ، میزان مصرف سوخت استان در پیک سفر، میزان پسماند در همین ایام به دست بیاید. اما مدتهاست که استانداران آماری می‌دهند و کسی هم جویا نمی‌شود این آمارها از کجا می‌آید.

از سویی با وجود آن که کارشناسان گردشگری اصرار دارند که عدم توزیع مناسب تعطیلات  و سفر  به لحاظ زمانی و مکانی منتج به گردشگری انبوه می‌شود

اما واقعیت غیر قابل انکار دیگر این است که مردم ایران دیگر توان کرایه اتاق در هتل، متل،  مسافرخانه و بومگردی،خانه مسافر و…را ندارند.

بنابراین بهترین گزاره پر کردن پشت خودرو‌ها از مایحتاج و برداشتن یک چادر مسافرتی و رختخواب برای خوابیدن گوشه پارک‌ها و جنگل‌ها و سواحل است.
بی‌دلیل نیست که عزت‌الله ضرغامی اصرار بیش از حد برای تمیز بودن سرویس‌های بهداشتی و ساخت این سرویس‌ها دارد! او خیلی زود فهمید که گردشگری در ایران شعار خوش رنگ و لعابی بیش نیست و ایران بیش از آن که نیاز به هتل و… داشته باشد نیازمند سرویس بهداشتی است که گردشگر ایرانی ناتوان از سفر به خارج و شب‌مانی در مراکز اقامتی داخلی دست‌کم در اثر استفاده از این سرویس‌های آلوده و شب‌خوابی گوشه خیابان دچار انواع و اقسام بیماری‌ها نشود.
    
در همین لحظه نگارش این یادداشت، اینفلوئنسر گردشگری با ضربات چاقو در یک گوشه کشور آسیب دیده است، چندین تور لغو شده است، و چندین هتل پلمپ شده و هیچ‌کس پیگیر ماجرا نیست!هیچ کس دنبال رفع مشکلات گردشگری نیست همه دنبال منافع خود هستند.

از سویی وزارت راه و شهرسازی یکسری زمین در شهرها دارد که برای آنها کاربری مختلف تعیین می‌کند از جمله گردشگری، حالا با بردن قانونی به مجلس و تصویب آن تحت عنوان «گردشگری ترکیبی» از سوی معاونت گردشگری، خطری بزرگ سرمایه‌گذاری‌های گردشگری را تهدید می‌کند. در این حد که طرف زمین متری ۱۰۰ میلیون تومان را با کاربری گردشگری از دولت متری ۲۰میلیون تومان می‌خرد. بعد در ۲۰‌درصد از زمین یک رستوران یا متل یا… احداث می‌کند و ۸۰ درصد باقی را با ساخت و ساز مسکونی به قیمت روز ۱۵۰ میلیون تومان می‌فروشد؟!

حالا هتل‌داران و بوم‌گردی‌های ورشکسته در حال ضرردهی هستند. دفاتر خدماتی که زمانی سودشان تور آوردن به ایران بود زمانی سودشان تور بردن به کشورهای دیگر، زمانی سودشان در برگزاری تورهای داخلی بود و زمانی سودشان در  بلیت‌های چارتر هواپیما ( که سازمان هواپیمایی جلویشان را گرفت) حالا کارشان به‌جایی رسیده که سودشان در انجام فرآیند کارهای مهاجرت از ایران است!

از سویی کسانی هم که دستشان به دهنشان می‌رسد دنبال گرفتن خانه‌هایی هستند که تحت نظارت هیچ کس نباشد، از مسئولان و مقامات که گوشه دنجی‌می‌خواهند که یکی دو روزی از دید مردمان پنهان شوند، تا آدم‌هایی که ممکن است به اسم لذت بخواهند خلافی بکنند تا مردمی که بخواهند زن و بچه‌شان راحت باشند. این در‌مورد تورها هم صدق می‌کند گردشگران جوان ترجیح می‌دهند با تورهای غیرمجاز راهی سفر شوند تا تورهای مجوز‌دار!

به همه این فجایع نبود سیستم حمل و نقل ریلی، هوایی، زمینی، دریایی و عدم جمع‌آوری زباله‌ها را هم اضافه کنید.
اختلاف شدید بین تشکل‌های گردشگری هم که دیگر اینقدر آش شوری شده که هنوز نتوانستند الفبایی همچون اتاق بازرگانی برای گردشگری تعریف کنند.

با چنین اوصاف و اوضاع به گل نشسته‌ای از کدام صنعت صحبت می‌شود؟! و برای چه تشکل‌های گردشگری هر گزینه‌ای برای وزارت اعلام می‌شود سراسیمه خود را برای عرض ارادت به آنها می‌رسانند.‌گزینه‌هایی که حتی در عمرشان نمی‌دانند این وزارتخانه در کجای ایران قرار دارد، دردش چیست که درمانش چه باشد؟!

نقدا ۱۵ میلیون گردشگر کذایی پیشکش ۱۰۰ هزار، فقط ۱۰۰ هزار گردشگر خارجی وارد ایران شود همه گردشگران سرطان مثانه و پروستات می‌گیرند به دلیل نبود همان سرویس‌های بهداشتی! هرار البته که نبود اتوبوس و قطار و هتل و بومگردی پیش‌‌کش!!! 

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل