حمید رضا ولی پور «عضو هیات علمی گروه باستان شناسی دانشگاه شهید بهشتی»: ایران به عنوان یک کشور در تعاریف سیاسی و فرهنگی، پابرجا ترین کشور باستانی دنیاست که قریب به دو هزار و پانصد سال هویت ملی و فرهنگی مشترک ساکنان آن علیرغم هجوم ها و دستبردهای فراوان در مقابل حوادث تاریخی پابرجا مانده است. زبان رسمی و اصلی آن یعنی زبان فارسی و سایر گروه های زبانی ایرانی بیش از ۲۵۰۰ سال است که از گزند حوادث مصون مانده و ساری و جاری بر جان و روح این مردمان پویا و سرزنده باقی مانده است. کدام کشوری در دنیا سراغ دارید که دارای چنین ویژگی باشد؟ مصریان با آن تاریخ درخشان و پیوستگی فرهنگی از پیش از تاریخ تا ادوار تاریخی و با آنهمه عظمت و وجوه تمدنی و شکوفایی هنری، در پی حوادث تاریخی از سرچشمه های فرهنگی و هویتی خود فاصله گرفت و رشته های ارتباطی با هویت تاریخی خود را از دست داد و حتی نتوانست از آن غنای فرهنگی و تمدنی گذشته ی خود در راستای ایجاد یا مشارکت در استقرار نظام سیاسی و فرهنگی جدید استفاده نماید.
میراث فرهنگی حاصل صدها هزار سال کنشگری و اندیشه ورزی مردمان این سرزمین و حاصل دستاوردهای مادی و معنوی ساکنان آن است. این میراث غنی و گرانسنگ متعلق به فرد، قوم یا گروه خاصی نیست، بلکه به تمام مردمان ذیل سپهر فرهنگ ایرانی، نسل های گذشته، اکنون و آیندگان این سرزمین و در یک نگاه وسیعتر به جهان بشری تعلق دارد.
اداره کل باستان شناسی ایران که پس از انقلاب با نام سازمان میراث فرهنگی در نظام سیاسی جمهوری اسلامی متجلی شد وظیفه ی بسیار مهمی در قبال تاریخ و تمدن شکوهمند این سرزمین برعهده گرفته است. وظیفه ی پژوهش، پاسداری، صیانت، مرمت و حفاظت از آثار باستانی و تاریخی ایران، شناسایی وجوه میراث فرهنگی ایران، توسعه گردشگری، حمایت از صنایع دستی، حفظ زبان ها و گویش های ایرانی و تلاش در راستای حفظ هویت ایرانی و تاریخی و پاسداری از میراث مادی و معنوی ایران در حوزه وظایف و اهداف این وزارتخانه قرار گرفته است.
متأسفانه در هیچکدام از مناظره های انتخاباتی یا شعارهای نامزدهای ریاست جمهوری، موضوع مهم حفظ هویت ایرانی و مسئلۀ میراث فرهنگی در کانون توجه نامزدها نبوده است. آنهم در سرزمینی که شاخص ترین وجه فرهنگی آن دیرینه گی تاریخ و غنای فرهنگ و تمدن باستانی و تاریخی آن است. البته در تمامی سالهای پس از انقلاب، میراث فرهنگی هرگز موضوعی محوری و مهم در ادبیات سیاسیون و در بین موضوعات کلان مملکت نبوده است.
برخی از ناآگاهان و گروهی از ایران ستیزان برای دستیابی به اغراض کج اندیشانه ی خود، میراث فرهنگی و تاریخ باستانی این مرز و بوم را در تقابل با دین معرفی نموده اند. این ناآگاهان به تاریخ و تمدن اسلامی حتی نمی دانند که اگر از فرهنگ و تمدن اسلامی وجه ایرانی آنرا حذف کنند، تقریبا چیزی از آن باقی نخواهد ماند.
سازمان میراث فرهنگی و اکنون وزارت میراث فرهنگی حیاط خلوت روسای جمهور و سیاسیون در سالهای گذشته، دیگر تاوان انتصاب مدیران غیر متخصص، سیاسی، فاسد و میراث ناشناس ندارد. میراث فرهنگی ایران بیش از هرچیز دیگری اکنون در خطر است. بخش عمده ای از بافت های تاریخی شهرها و روستاهای ایران در سودای کسب سود و منفعت اشخاص حقیقی و حقوقی یا گرفتار در ذهنیات عوام فریبانه و پوپولیسم دولتیان و مدیران جاهل تازه به دوران رسیده، با عنوان نوسازی بافت های فرسوده طی سال های گذشته از بین رفته یا در معرض نابودی کامل قرار گرفته اند. محوطه های باستانی از یکسو جولانگاه عتیقه بازان و گنج یابان شده است و از سوی دیگر در اثر جهل و بیخردی برخی مدیران با عناوین مختلفی چون توسعه، مدرن سازی، نوسازی و در لوای بحران سازی های ساختگی در حال نابودی اند.
اعضای کارگروه انتخاب وزیر میراث فرهنگی را باید در درجه نخست افرادی از اصحاب علم و فرهنگ به ویژه متخصصان این حوزه و دغدغه مندان فرهنگ و میراث ایران شامل باستان شناسان، مرمتگران، فعالان حوزه صنایع دستی و گردشگری انتخاب نمود.
چنانچه مدیران سابق حوزه میراث فرهنگی طرف مشورت قرارگیرند، امید چندانی به تحول در این حوزه وجود نخواهد داشت، زیرا هیچ یک از ایشان دانش تخصصی مرتبط با حوزه ی میراث فرهنگی ایران نداشته و ندارند و در جامعه ی علمی نیز مرجعیت علمی و مدیریتی نداشته و مورد پذیرش نبوده اند. بنابراین اعضای کارگروه را از افراد ناآگاه، نامتخصص و بعضاً خطرناک در حوزه میراث فرهنگی که در سالیان گذشته این حیاط خلوت ریاست جمهوری را جولانگاه فعالیت های سیاسی یا کاسبکارانه خود کرده اند، انتخاب نکنید.
از انجمن های علمی کشور نظیر “انجمن علمی باستان شناسی ایران” برای حضور در این کارگروه دعوت به عمل آورید و از ایشان برای معرفی گزینه ی مناسب وزارت نظرخواهی کنید.
از گروه های علمی معتبر در دانشگاه های کشور نظیر گروه های باستان شناسی، مرمت، صنایع دستی و گردشگری و زبان شناسی دانشگاه های کشور برای معرفی وزیر شایسته نظر خواهی شود یا نمایندگانی از ایشان در این کارگروه ها حضور داشته باشند.
نماینده ای از گروه ها و تشکلات خوشنام مردم نهاد که در قالب دوستداران میراث فرهنگی ایران فعالیت می کنند و طی سال های گذشته بارها با جهد و تلاش فراوان در مقابل تصمیمات زیان بار در حوزه میراث فرهنگی سکوت نکرده و بدون هرگونه چشم داشتی در این عرصه فعالیت کرده اند، در این کارگروه دعوت به عمل آورید یا نقطه نظرات ایشان را جویا شوید.
از رسانه های فعال در حوزه میراث فرهنگی که یک تنه در مقابل تخریب و نابودی بافت های تاریخی و محوطه های باستانی دست به قلم برده و هشدار داده اند، نظیر “میراث باشی” برای اخذ نقطه نظرات ایشان دعوت به عمل آورید. رسانه های فعال در این حوزه به تعداد انگشتان یک دست نمی رسد.
اگر در راس وزارت بهداشت پزشک مجرب و آگاه را به کار می گیرید، لطفا حوزه ی میراث فرهنگی را به اهلش بسپارید که دامنه و گسترۀ آن به پهنای حوزه ی تمدنی ایرانی و درازای آن به صدها هزار سال می رسد. در این حوزه، فرهنگ ها و تمدنهای هزاران ساله ی این سرزمین توسط پژوهشگران و متخصصان آن مجددا زنده می شوند. فعالیت در حوزه شناسایی، پژوهش و پاسداشت هویت ملی، باستانی و تاریخی پر بار این سرزمین محل آزمون و خطای مدیران سیاسی و ناآگاه نیست. اگر پزشکان جان زندگان را حفظ می کنند، میراث بانان، باستان شناسان، مرمتگران و پژوهشگرانِ حوزه میراث فرهنگی فرهنگ ها، تمدن ها و جوامع مرده را عمر دوباره می بخشند و پیکرهای خسته و زخمی آنها را مداوا و مراقبت می کنند.
نکته آخر: وزارت میراث فرهنگی، فرهنگی ترین نهاد دولتی ایران است که می طلبد شایسته ترین، فرهنگی ترین و موجه ترین وزیر دستگاه دولت بر کرسی وزارت آن تکیه زند؛ این کرسی برازنده ی هر شخصی نیست. لطفا وزیری شایسته ی نام ایران و تاریخ پر بار آن از میان فرهیختگان و نخبگان متخصص کشور انتخاب کنید.
انتهای پیام