مریم اطیابی: گفته میشود گروهی از مسئولان ثبت جهانی برای این موضوع و تلاش برای ثبت جهانی سفری به پاریس داشتهاند.
ایکوموس جهانی که نظرش برای ثبت جهانی یک اثر برای یونسکو بسیار حائز اهمیت است به ایران پیشنهاد کرده که این پرونده دوباره نگاشته شود و عملا پرونده را رد کرده است و پیشنهاد داده تا یک متن منسجم خوب برای این پرونده نوشته شود چرا که ایکوموس جهانی معتقد است سایت هگمتانه و بافت شهری یک خط منسجم و یک سناریو بهمپیوسته را دنبال نمیکنند.
عرصه و حریم محدوده مورد نظر تغییر کند. و buffer zone( حریم حفاظتی) برای این پرونده دوباره نوشته شود.
از سویی بر اساس گزارش ایکوموس جهانی ظاهرا در پرونده دلایل کاملی برای اثبات دوره ماد هگمتانه ارائه نشده است.
ایکوموس جهانی یادآور شده بر اساس پرونده نامزدی و اطلاعات اضافی ارائه شده توسط دولت عضو، تنها بقایای باستانشناسی دورههای اولیه شهر امکان توجیه معیار (ii) و/یا معیار (iii) را دارند. در حالی که معیار (iv) موجه تلقی نمیشود. بنابراین هیچ یک از معیارهای فرهنگی در این مرحله توجیه نشده است.
همچنین ایکوموس جهانی خواستار آن شده که ایران، مقایسه تطبیقی را دوباره انجام دهد. در این مورد،اثر موجود در پرونده با سایر سایتهای مشابه ثبت جهانی شده و نشده مقایسه میشود و درنهایت استدلال آورده میشود که پرونده مذکور به این دلایل از باقی نمونههای مشابه بهتر است که ظاهرا قسمت مقایسه تطبیقی پرونده هگمتانه نظر ایکوموس جهانی را جلب نکرده است و خواستار دوباره انجام شدن این موضوع شده است.
پیشتر گفته میشد تلفیق محدوده هگمتانه و بافت تاریخی همدان در یک پرونده اشتباه است چرا که بافت یزد یک بافت منسجم بوده اما بافت هگمتانه از بافت تاریخی همدان مجزا است.
اکنون در گزارش ایکوموس جهانی به یونسکو هم به نظر میرسد این ایراد نمود پیدا کرده است و احتمالا ایران باید هگمتانه را به عنوان هسته اصلی و عرصه ثبت جهانی کند و بافت تاریخی را به عنوان حریم جهانی پیشنهاد بدهد چون از گزارش ایکوموس جهانی چنین استنباط میشود که آنها انسجامی بین این دو بخش نیافتهاند.
یونسکو یا پرونده را کلا قبول میکند، یا «ریفر» میکند که در چنین حالتی میگوید موضوع انتخابی خوب است و فقط باید ایرادات پرونده را برطرف کرد یا میگوید پرونده« دیفر» است که عملا پرونده رد شده و دوباره باید نوشته شود درست مانند اتفاقی که برای پرونده ماسوله افتاد. و یا میگوید پرونده اصلا واجد ارزش نیست و برای ثبت جهانی ان هیچ اقدامی نشود.
مدتهاست پروندههای ایران یا دیفر میشود یا ریفر و ایران مجبور میشود از ظرفیت لابی خود برای ثبت جهانی استفاده کند.
و همواره این پرسش مطرح است چرا ظرفیتسازی و آموزش کارشناسان برای هیچ رییس سازمان یا وزیر و معاون میراثی مهم نیست؟!
چرا هربار و هربار ما باید عدهای خاص را برای توجیه اقدامات روانه این کشور و آن کشور کنیم. چرا یک بار یک گروه خبره را از یونسکو دعوت نمیکنیم و یک کارگاه آموزشی یک هفته، دو هفته یا یکماهه برای کارشناسان داخلی در حوزه چگونگی نگارش پروندههای ثبت جهانی میراث ملموس و ناملموس، میراث طبیعی، تاریخی، فرهنگی ، اموال منقول و غیر منقول برگزار نمیکنید؟! اگر اتفاقی برای این گروه خاص بیفتد تکلیف پروندههای ثبت جهانی ایران چیست؟
انتهای پیام