سر ظهر است.جلوی در خانه اینقدر آجر سیاهِ دوده و لنج گرفته تلنبار است که دو به شک میشوی داخل بروی یا نه.
درون حیاط این ویرانه هنوز نشانههایی از بهار یافت میشود. شکوفههای یک نهال و درختی که تازه جوانه زده. اما از تاج خانه و یکی از ستونهای گچبری ایوان خبری نیست. همان تاجی که زنگار تاریخ و بیمبالاتی مسئولان را که کنار میزدی، هنوز شکوه دوران نه چندان دور این خانه را در اواسط قاجار نشان میداد.
حالا معتادی کوله به دست از کنارت رد میشود. بیسر و صدا.
حتما پیش خودش میگوید: «آخر چرا نمیگذارید در نوروز به حال خودمان باشیم! باران خداوندی که برای همه رحمت است. برای ما و این خانه زحمت است. آنقدر که تاج خانه میشکند و ستون آن فرو میریزد، تاوانش هم میشود به هم خوردن آرامش ما که شما با گرفتن گزارش بهم میزنید.»
اینجا خانه «امین لشکر» است در انتهای کوچه چوپانی در محله پامنار! و در حالی که آنسوی تهران اهالی قیطریه نگران پارک قدیمی و درختانش هستند،این سوی شهر سجاد عسگری دبیر کمیته پیگیری خانههای تاریخی تهران داستان هزار و یک شب این خانه تاریخی تهران را برای میراثباشی روایت میکند، خانه «میرزا قهرمان قمشهای اصفهانی امینلشکر» وزیر گمرکات و رییس خالصجات ناصرالدین شاه.
انتهای پیام