شش سال از تصویب قانون حمایت از حقوق معلولان میگذرد، قانونی که با هدف ارتقای سطح زندگی و تسهیل حضور معلولان در جامعه به تصویب رسید. اما ششمین سالگرد تصویب این قانون در حالی فرا میرسد که نه تنها بسیاری از معلولان هنوز از مزایای آن بیبهرهاند، بلکه شاهد عقبگرد و نقض حقوق مسلم خود در برخی موارد نیز بودهاند.
نگاهی گذرا به عملکرد دستگاههای متولی در اجرای این قانون، تصویری تاسفبار و ناامیدکننده را به نمایش میگذارد:
۱. استانداردسازی و بینالمللی کردن تشخیص نوع و شدت معلولیت: این بند قانون جز سردرگمی برای جامعه هدف و کارشناسان کمیسیونها دستاوردی نداشته است.
۲. شبکههای ملی معلولان: به جز تشکیل سه شبکه فرمایشی و تحت امر بهزیستی، هیچ اقدام مؤثری در این زمینه صورت نگرفته و این شبکهها نیز عملکرد قابل قبولی نداشتهاند.
۳. مناسبسازی و دسترسپذیری: با وجود تشکیل جلسات ستاد مناسبسازی، عملاً هیچ تغییر محسوسی در وضعیت مناسبسازی و دسترسپذیری اماکن عمومی و معابر مشاهده نمیشود.
۴. ایاب و ذهاب رایگان و نیمبها: بعد از گذشت پنج سال و اختصاص اعتبار برای این امر، اجرای آن همچنان در حد حرف و حدیث باقی مانده است.
۵. حق پرستاری معلولان شدید و خیلی شدید: این حق قانونی به صورت مسکن موقت و تنها برای تعداد محدودی از جامعه هدف پرداخت میشود.
۶. یارانه مراکز: با وجود اینکه قسمت اعظم اعتبارات بهزیستی را به خود اختصاص میدهد، مورد رضایت مراکز و خانوادهها نیست.
۷. بیمه خدمات توانبخشی: اگرچه بعد از چند سال، ۵۹ خدمت توانبخشی به ظاهر تحت پوشش بیمه قرار گرفتهاند، اما عدم تمایل بخش غیردولتی به عقد قرارداد با بیمه سلامت به دلیل بدقولیهای این بیمه و کسورات و … عملاً امکان استفاده از این خدمات را برای معلولان فراهم نکرده است.
۸. استفاده از امکانات ورزشی رایگان: با واگذاری مراکز دولتی به بخش غیردولتی و مقاومت دستگاهها در برابر حضور معلولان، عملاً این بند قانون نیز اجرا نشده است.
۹. صندوق فرصتهای شغلی: هنوز منتظر تصویب نهایی اساسنامه است.
۱۰. سهمیه استخدام سه درصد: با وجود مقاومت دستگاهها در آزمون معاینات عملاً منتج به استخدام معلولان نمیشود. نهادهای انقلابی و عمومی نیز از اجرای این قانون سر باز میزنند. حتی گزارشی از استخدام معلولان در مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه نیز در دسترس نیست.
۱۱. حضور مدیران بهزیستی استانها در شورای برنامهریزی و توسعه استان: تاکنون هیچ دستاوردی از این حضور رسانهای نشده است.
۱۲. حضور رئیس بهزیستی در شورای عالی اشتغال: جز اعلام افتخار شرکت در جلسات، هیچ نتیجهای عاید معلولان نشده است.
۱۳. اختصاص ده درصد مسکنهای ارزانقیمت: جز خبر عقد تفاهمنامههای رنگارنگ، خبری از این ده درصد نشده است.
۱۴. پخش آگهیهای تبلیغاتی معلولان در سینماها: از این فرصت قانونی حتی در جشنواره فیلم فجر نیز استفاده نشد.
۱۵. ۵ ساعت برنامه تخصصی در صدا و سیما: صدا و سیما به خصوص در استانها از اجرای درست این وظیفه قانونی سر باز میزند. از توصیف شنیداری فیلمها برای نابینایان نیز خبری نیست.
۱۶. کمکهزینه معیشت: پرداخت مبلغی ناچیز به تعدادی محدود از جامعه هدف و نداشتن برنامه مدون برای اجرایی شدن آن، سازمان بهزیستی را به بهانه بهینهسازی پرداخت به سمت تدوین آییننامه جهت محدود کردن جامعه هدف سوق داده است.
۱۷. اختصاص ردیف اعتباری خاص قانون: علیرغم پیگیریهای خود معلولان، سازمان برنامه و بودجه و بهزیستی ارادهای برای ایجاد این ردیف ندارند. چرا که هم میزان اعتبارات تخصیصی و هم محل هزینه کرد آن را شفاف خواهد کرد.
۱۸. کمیته هماهنگی و نظارت بر اجرای قانون: با این که در دولت حاضر چهار جلسه تشکیل شده است اما در هیچ جلسه ای عملکرد دستگاه ها مورد بررسی قرار نگرفته و گزارش عملکرد دستگاه ها طبق روال برای مراجع دی ربط ارسال نشده و گزارشی نیز منتشر نشده است.
و …
تجربه نشان داده است که جز با حضور افراد دارای معلولیت در عرصه پیگیری مطالبات قانونی خود، هیچ کس بهویژه بهزیستی قادری، قدم موثری که به نفع معلولان باشد برنخواهد داشت و با حلوا حلوا گفتنهای قادری کام معلولان شیرین نخواهد شد.
انتهای پیام