دریغا ری!

دشوار بتوان سکونتگاهی تاریخی و ممتاز و بشکوه در فلات ایران و شاید جهان به نابختیاری و تیره‌روزی ری یافت. ری از کهن‌ترین شهرهای ایران و جهان است؛ میراثی سترگ و ارجمند و تاریخی چندلایه و توبرتو و پیچیده و جذاب دارد،

۱. با کثیری بقایای باستان­‌شناختی که تا نیم­‌قرن پیش بخش مهمی از آن‌ها هنوز برجا و سالم بود. آغاز علاقه باستان‌شناسان به کاویدن و شناختن میراث ری به حدود یک سده می‌رسد. در هزار و اندی سال گذشته هم آنقدر نام­‌های بزرگ با ری در پیوند بوده‌اند و آنقدر نام ری در متون مختلف تکرار شده که نمی‌توان گفت از دیده و لاجرم از دل رفته بود. پس چه بر سر ری یا چه بر سر ما آمد که از میراث ری غافل شدیم؟ چه شد که پایتخت جدید و متجدّد ایران در میان همۀ دعاوی و کشاکش­‌های فکری و فرهنگی و سیاسی نیم‌نگاهی هم به نیای خود نیفکند؟
 
2. ماجرای تخریب محوطۀ باستانی قمی‌آباد که اخبار آن این روزها در رسانه‌هاست از تازه‌ترین نمونه‌های نابختیاری میراث خطّه ری است. محوطه‌ای تخریب شده و همه‌گونه سند دربارۀ بقایای فرهنگی آن در رسانه‌ها انتشار یافته است، اما در کمال ناباوری موجودیت آن را دو ناکارشناس در برنامه­‌ای تلویزیونی تلویحاً انکار می‌کنند. یکی از آن‌ها مدعی کم­‌مایه‌ای است که از دو دهه پیش که عیار نوشته‌هایش چونان مشتی نمونه خروار در دورۀ قدیم باستان‌پژوهی (شماره ۸ و ۱۰) به محک نقد سنجیده شد تا امروز دانشش تغییر برجسته‌ای نکرده و در زمینۀ اخلاق حرفه‌‌ای نیز هر سال بیش از پارسال تنزل داشته است. پایۀ تعهد و دانش دیگری هم به مراتب نازل‌‌تر است و گواه این ادعا نوشته‌‌های پراشتباه و کتاب‌‌سازی‌هایی است که به نام تدوین و ترجمه منتشر کرده است. این کم‌‌مایگی‌ها را می‌توان به دیدۀ اغماض نگریست و با آن درنیاویخت، اما وقتی پای تخریب آثار فرهنگی در جامۀ تخصص در میان باشد نمی‌‌توان سکوت کرد. این مدعیان در «میز داغ» آنقدر آشِ قمی‌‌آباد را شور کردند که مجری برنامه به میانداری و دفاع از میراث برآمده بود. سرانجام هم با برچسب «شیطنت رسانه­‌ای» ماجرا را به هم آوردند و جای زخمِ تخریب را با نمایش کشفی سترگ پوشاندند! این مشقِ شیّادی و مقاطعه‌کاری است و جامعۀ میراثی ما نباید تسلیم شیّادی شود.
  
3. میراث ری می‌بایست عیار و سنگ محک حفاظت میراث فرهنگی ایران باشد (و است!). حالِ ناگوار میراث ری گواه حالِ بد میراث فرهنگی در ایران است. کالبد رنجور و خسته و شرحه‌شرحۀ ری کنار گوش پایتخت مراتب «توفیق» جامعۀ معاصر و نظام حکمرانی ما در میراث‌داری و صیانت از میراث فرهنگی و تمدنی‌مان را نشان می‌دهد. مردم و دوستداران میراث ری و همۀ ایرانیان باید دادخواه و مطالبه‌گر صیانت از میراث ری، این کهن‌شهر ریشه‌های تمدنی ما، باشند. به کارشناسان و مدیران باید گفت که نمایش رسانه‌ای کشفِ «دست‌ابزارهای سنگی چهل هزار ساله» اگر در زمان و به شیوۀ مناسب ارائه نشود نه تنها اعتبار کشف و اعتماد عمومی را خدشه‌دار می‌کند بلکه پایه‌های نحیف منزلت شما را سست‌تر خواهد کرد و نام‌تان نیز در زمره میراث‌ستیزان تاریخ درج خواهد شد.

پیشنهاد ما این است که هیئتی کارشناس و سزاوار، نه کم‌مایه و مدعی و مقاطعه‌کار، ضمن ارزیابی اسناد منتشرشده دربارۀ تپۀ قمی‌آباد به امکان انجام پژوهش میدانی در این محوطۀ تاریخی بپردازند و نتیجه را به شیوه و در زمان مناسب به اطلاع جامعۀ علمی برسانند تا از وزارت میراث فرهنگی و کارشناسان دلسوز آن اعادۀ حیثیت شود. بعلاوه، می‌بایست از این ماجرا فرصتی ساخت برای توجه به میراث ری. نقش ری در آگاهی‌های تاریخی و تمدنی جامعۀ ما چیست؟ سهم ری در گردشگری و صنایع فرهنگی ما کجاست؟

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل