اترانه یلدا: بیشک آنچه مردمان هر دیار را همبسته و مهربان نگاه میدارد همانا آداب و رسوم و آیینهایشان است. این آیینها در طول قرون شکل گرفتهاند و خیلی ساده توسط مردم برگزار میشوند تا زندگی جریان خود را طی ایام و فصول جاری بدارد و پایدار بماند. از همین رو بود که وقتی چند شب پیش صدای میراث نوشت: «شورای عالی انقلاب فرهنگی نامهای کهن «شب یلدا» و «چهارشنبهسوری» دو جشن باستانی ایرانیها را در تقویم رسمی کشور تغییر داد»، این خبر با واکنشهای فراوان مواجه شد. براساس تصویب این شورا، مقرر شد از سال ۱۴۰۳ دو آیین ایرانی شب یلدا در آخرین شب آذرماه، به عنوان «روز ترویج فرهنگ مهمانی و پیوند با خویشان» و سهشنبه آخر سال که زمان برگزاری آیین باستانی چهارشنبهسوری است به عنوان «روز تکریم همسایگان» در تقویم رسمی کشور ثبت شود. البته ظاهرا از این عناوین به صورت «تکمیلی» استفاده خواهد شد. هر چه بود، همه کمی جا خوردیم. بعضیها هم به طنز برگزار کردند. البته ساعاتی پس از انتشار این خبر و فراگیرشدن واکنشهای متعدد در شبکههای مجازی و رسانهها، روابط عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کرد که نام «شب یلدا» از تقویم رسمی کشور حذف نشده است و فقط عنوانی ذیل این نام با موضوع «روز ترویج مهمانی و دیدار با خویشاوندان» افزوده شده تا بر ارزشهای این روز بیفزاید. بههرحال شبکههای اجتماعی همه پر شد از هشتگهای چهارشنبهسوری و شب یلدا.
من که نام خانوادگیام یلداست نیز از هزل و طنز دور نماندم. دوستی نوشت: بهجای ترانه یلدا از امشب بگوییم ترانه شب ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان… بعد دید این نام زیادی طولانی و غیرمتشخص میشود و حرفش را پس گرفت… بیچاره اسم من. البته، قبلا هم نام «سیزدهبدر» را در تقویم عوض کرده بودند و البته هیچ فرقی نکرده بود. اتفاقا روز طبیعت خیلی هم معنای خوبی بود برای روزی که همه به دامان طبیعت میرفتند و طبق آیین کهن، روزی را به خوشی دور هم به شادی و گلگشت میگذراندند. شب یلدا بلندترین شب سال، شب انتظار و دورهمبودن برای تولد نور و خورشید است. کلمهای کهن و باستانی. یلدا ریشهای از زبان سریانی دارد که به معنای زایش و تولد است. شبی که تولد عیسی مسیح را بر آن نهادند و ستارگان را برای آن ردیف کردند و حتی ستارهای دنبالهدار آن شب از بالای آسمان فلسطین تیر کشید و گذشت… در آیینهای ایران باستان برای هر جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان و…، براوردهها و فراوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون و مقدس نیز نهاده میشد. شب یلدا را شب میلاد خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ هم میدانند. یلدا یک سنت باستانی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار میکردهاند. در این باور یلدا روز تولد خورشید و بعدها تولد میترا یا مهر است. مراسم شب چله از طریق ایران به قلمرو رومیان نیز راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده میشد. از آن پس نیز دو میلاد میترا و مسیح تقریبا همزمان برگزار میشدهاند. آراستن سرو و کاج در کریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیرا ایرانیان به این دو درخت مخصوصا سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریکی و سرما مینگریستند و در «خور روز»، در برابر سرو میایستادند و عهد میکردند که تا سال بعد یک نهال سرو دیگر کشت کنند. حتما شنیدهاید که این سنت درختنشاندن به هنگام تولد هر نوزاد، در کشورمان احیا شده است و شناسنامه بدون آن صادر نمیشود. جالب اینکه شب یلدا در سال ۸۷ ثبت ملی و در تقویم هم ثبت شد. سال گذشته نیز وارد فهرست میراث بشری شد. به عبارت دیگر این آیین امروز، نهتنها در جغرافیای فرهنگی ایران، بلکه به عنوان بخشی از تمدن بشر شناخته میشود. نمیتوان پاکش کرد و آن را از یادها زدود. جشن سوری نیز یکی از جشنهای پنجگانه آتش، سور و سرور برای استقبال از نوروز بود و هست. نامگذاری روزها و شبهای آیینی کار سادهای نیست و طی قرون بین مردمان یک سرزمین شکل میگیرد. اعراب صدر اسلام و نوادگان چنگیز مغول و ترکان صدها سال بر ایران حکم راندند و سعی کردند تا فرهنگ و هنر ایرانی را به میل خود درآورند اما در نهایت در فرهنگ غنی ایرانی حل شدند. آیینهای دیگری نیز داریم مانند آیین پهلوانی و ورزش زورخانهای که اتفاقا اینها هم در فهرست میراث بشری به ثبت رسیده است. رسم زندگی غنی ایرانزمین مرتبا فرهنگ ناملموس خود را نوزایی میکند و به جامعه و تمدن بشری هدیه میدهد. نهتنها اینگونه اسامی ماندگار میمانند، بلکه نام کوچهها و خیابانهای شهرها هم ماندگار میماند… یکی از دوستان میگفت ما هنوز به میدان سپاه میگوییم «عشرتآباد»، آنوقت شما میخواهید اسم شب یلدا و چهارشنبهسوری را عوض کنید؟ حرف آخر را هم از حافظ آوردند: صحبت حُکام ظلمت شبِ یلداست/ نور ز خورشید جوی، بو که برآید.
انتهای پیام