محمدعلی زمان خانی: «سید پیروز موسوی» در آن نشست مهم به مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت که دست بر قضا یکی از وزرای کهنه کار اقتصادی کشور بود و اسم و رسمی هم داشت کوتاه نیامد و برکناری را یکماه پیش از بازنشستگی با جان و دل خرید و در طرف دیگر «محمود زیرکچیانزاده» بر سر مقاومت یک بحث ساده مدیریتی روبروی نظر وزیر وقت نفت ایستاد و در نهایت چندساعته برکنار شد.
«سید پیروز» در آن نشست مثل خیلی از مدیران ارشد حاضر میتوانست روزه سکوت بگیرد اما «اعتراض» کرد و برکنار شد، «محمود زیرکچیانزاده» هم به ظن خود زیربار حرف زور وزیر وقت نفت نرفت و چند ساعته جابه جا شد و نکته مشترک هر دوی این برکناریها آنجا بود که هر دو مدیر تاکید داشتند ما «استعفا» نمیدهیم «ما» را «برکنار» کنید.
«سید پیروز» و «محمود زیرکچیانزاده» اگر در آن نشست سکوت میکردند احتمالا چند ماهی بیشتر میتوانستند کرسی مدیریت را در اختیار داشته باشند اما با یک برکناری «عزت مندانه» سالهای سال در صنعت نفت بهعنوان نماد «عزت نفس» در تاریخ صنعت نفت نام نیکی از خود به جای گذاشتند و با گذشت چند سال «حسین شیوا» مدیرعامل نفتکش درست همان مسیری را رفت که پیشتر «سید پیروز» و «حاج محمود» رفته بودند.
امروز میتوانیم هزاران کلمه در وصف مدیریت «حسین شیوا» در شرکت ملی نفتکش نوشت، مینویسیم رکورد تولید و صادرات نفت ایران به همت نفتکش در دل سیاه تحریمها ثبت شد، مینویسیم زمستان پارسال «نفتکش» با مدیریت هوشمندانه «میعانات گازی» روی آب در اوج تولید پارس جنوبی مدافع بزرگ تولید این میدان مشترک گازی شد، میگوئیم در همین دو سال مدیریت «شیوا» رکورد سودآوری در تاریخ ۶۸ ساله نفتکش شکسته شد، مینویسیم در این دوره به مشکلات ریز و درشت کارکنان و دریانوردان از اصلاح حقوق و مزایا تا ایجاد انگیزه، بازگشت نشاط و رضایت رسیدگی شد و من میتوانم هزاران کلمه دیگر همان طور بگویم و بنویسم که آمارهای واقعی هم یک به یک به صحت آنها شهادت خواهند داد.
شک نکنید «حسین شیوا» در حوزه مدیریت با خیلی از مدیران اسم و رسم دارتر صنعت نفت قابل مقایسه است اما اگر امروز بخواهم مهمترین ویژگی منحصر به فرد مدیرعامل سابق نفتکش ایران را در یک جمله خلاصه کنم، می نویسم «او رفت تا عزت نفس مدیران صنعت نفت بماند».
«شیوا» از نظر طرفدارانش عالی بود و یا از نگاه منتقدانش ضعیف محل این بحث نیست اما چه خوب و چه بد، «شیوا» نخواست که به هر قیمتی و با هر هزینهای در شرکت ملی نفتکش ایران بماند، «شیوا»، مامور به وظیفه بود نه نتیجه که اگر مثل خیلی از مدیران امروز وزارت نفت «نتیجهگرا» بود خودش را به هر در و دیواری میزد تا بماند و دست بر قضا آن قدر کارتهای رنگارنگ سیاسی در جیب داشت که اگر یکی از آنها را رو میکرد وزیری جسارت حتی فکر کردن به برکناری «شیوا» را نداشت. شک نکنید در حوزه خبر و رسانه هم دست بسته نبود اما «شیوا» حاضر نشد به هر قیمتی بماند.
به اعتقاد این نویسنده حقیر با این خط خرچنگ و قورباغه، «شیوا» از نفتکش رفت اما «ماندگار» رفت زیرا حاضر نشد عزت نفس یک مدیر اصیل صنعت نفت را قربانی کرسی و صندلی کند و شک نکنید اگر مدیران اصیل دیگری مثل «محمود زیرکچیان زاده»، «غلامحسین نوذری»، «کاظم وزیری هامانه»، «پیروز موسوی» هم جای «شیوا» بودند میرفتند عزت شان را به هر قیمتی قربانی «حب مدیریت و ریاست» نمیکردند. امروز روز جشن است، جشن مشترک سناتورهای آمریکا که طرح تشدید تحریم نفتی ایران را تصویب کردند و کوتولههایی که توان دیدن سرو قامتی مثل «حسین شیوا» را ندارند.
انتهای پیام