قمادین یا (کمادین): عمدهترین بارگاه تجاری کرمان که در عصر سلجوقیان، از شهرت و اهمیت فراوانی برخوردار بوده، ناحیه کمادین در جیرفت بود. کالاهایی که از جزایر و بنادر دریا، همچون هرمز و تیز به سمت کرمان میآوردند، در این ناحیه، باراندازی شده و سپس از آنجا، به نواحی اطراف، ارسال میشد. بر طبق روایات، «سلسله کاروانهایى که سیصد چهارصد شتر داشتند هرگز مقطوع نمیشد، شترهاى این کاروانها یک راست به میدان عظیم و بارانداز معروف شهر که به «قمادین» شهرت داشت وارد میشد و در آنجا زانو میزد» . در واقع، قمادین انبارگاه و منبع ذخیره کالاهای بازرگانانی بود که از ممالک گوناگون، رو به سوی کرمان نهاده بودند
نویسنده کتاب تاریخ افضل، در باب این مکان، چنین بیان میکند که: «قمادین موضعىاست بر در جیرفت مسکن غرباء روم و هند و منزل مسافران برّ و بحر،خزینه متموّلان عالم و گنج خانه ارباب بضایع شرق و غرب…»
تجارت جیرفت و به خصوص قمادین، در اوایل عهد سلجوقیان کرمان و به ویژه در عهد سلاطینی همچون ملک قاورد و ملک ارسلانشاه اول، رونقی روز افزون داشت؛ اما این رونق و شکوفایی در اواخر عهد سلجوقیان کرمان، به شدت تضعیف شد و به علت اختلافها و درگیریهای شاهزادگان سلجوقی و لشکرکشیهایی که به این منطقه انجام میدادند رو به ویرانی نهاد: «قمادین که محط رحال رجال آفاق و مخزن نفایس چین و خطا و هندوستان و حبشه و زنگبار و دریابار و روم و مصر و ارمنیه و آذربایجان و ماوراءالنهر و خراسان و فارس و عراق بود و جیرفت و رساتیق را زیر و زبر گردانیدند و آنچه دیدند از صامت و ناطق رده و نیل و بقم و غیره همه [غارت کردند]» . سرانجام نیز، غزها آنجا را منهدم ساختند. چنانکه دیگر نتوانست کمر راست کند و به جایگاه پیشین خود بازگردد.
بندر تیز: این بندر در ناحیه مکران، در سواحل دریای عمان قرار داشت.در این عهد، مکران از ایالات تحت سلطه حکومت کرمان بود. سلجوقیان کرمان به این بندر، اهمیت میدادند و به همین علت نیز، راه ترقی را میپیمود و روز به روز، از جایگاه ممتازتری برخوردار میشد. این بندر در قرن چهارم نیز، دارای فعالیت تجاری بود؛ اما اوج شکوفایی آن را باید، مربوط به عصر سلاجقه کرمان، در قرون پنجم و ششم دانست. این بندر بر سر راه تجاری خلیج فارس به هندوستان قرار داشت و چنانکه در بحث راهها ذکر شد، از این بندر راهی به صورت مستقیم، به منطقه ماورألنهر میرفت
بندر تیز با ناحیه قمادین در جیرفت که جایگاه بینالمللی بازرگانان ملل گوناگونی همچون هند، چین، مصر، زنگبار، حبشه، ارمنیه و آذربایجان محسوب میشد، رابطه نزدیکی داشت . نویسنده تاریخ افضل، برآن است که: «… از خصایص کرمان، ثغر تیزست که از آنجا مالهای وافر از عشور تجار و اجرت سفاین به خزاین پادشاه رسد و اهل هند و سند و حبشه و زنج و مصر و دیار عرب از عمان و بحرین را فرضه آنجاست و هر مشک و عنبر و نیل و بقم و عقاقیر هندى و برده هند و حبشى و زنگى و مخملهای لطیف و وسادهای پراگین و فوطهاى دنبلى و امثال این طرایف که در جهانست ازین ثغر برند» . با سقوط دولت سلجوقیان و حمله غزها به کرمان و مکران، بندر تیز نیز اعتبار خویش را از دست داد و از رونق افتاد
کیش و هرمز: این مناطق در قرون پنجم و ششم هجری، جای بندر تجاری سیراف در فارس را گرفتند. سیراف در قرن چهارم، در روزگار آلبویه، از اهمیت بازرگانی بسیاری برخوردار بود. این بندر پس از شیراز، مهمترین شهر استان فارس محسوب میشد و تاجران و سرمایهداران سیرافی، بر سواحل و آبهای خلیج فارس تسلط کامل داشتند . اما بندر سیراف همزمان با پایان قرن چهارم، در اثر ناامنی و آشوبهای گستردهای که پس از مرگ عضدالدوله دیلمی، فارس و بخشهای ساحلی آن را در برگرفت و همچنین، وقوع زلزلهای مهیب در سال ۳۶۶ یا ۳۶۷قمری موقعیت و رونق خویش را از دست داد. این امر باعث شد که بسیاری از بازرگانان و تجار به مناطق دیگری، همچون کیش و هرمز و تیز مهاجرت کنند . بارتولد تجارت عمده این عصر با هندوستان را از طریق بندر هرمز و جزیره کیش میداند که پیوسته با یکدیگر، در رقابت بودند ، جزیره کیش در قرون پنجم و ششم و هفتم هجری، مرکز سیاسی تجاری خلیج فارس و بندرگاه کشتیهای چین، هند، بصره و بغداد بود. این جزیره در قرن ششم، مهمترین شهری بود که با آفریقای شرقی، روابط تجاری داشت
بندر هرمز نیز در این عصر، از اهمیت تجاری چشمگیری برخوردار بود. مهاجرت ملک محمد درمکوه، به هرمز و پایهگذاری حکومت ملوک هرمز، در نیمه دوم قرن پنجم هجری، منجر به تجدید قدرت اقتصادی این ناحیه شد. سلاطین سلجوقی کرمان نیز، به هرمز توجه داشتند. از جمله اقدامات ملک قاورد سلجوقی، پس از تصرف این بندر، تعمیر راه تجاری هرمز به جیرفت و همچنین، برقراری امنیت این مسیر، با سرکوبی قوم غارتگر و راهزنِ قفص بود
.
روایت تاریخ افضل از هرمز این چنین است: «بر جنوب جیرفت، ناحیت هرمزست؛ ولایتى معمور بر لب دریا و ارتفاع او زر خراجی و اسب تازى و مروارید باشد و امروز فرضه آن ساحلست و قوافل عراق روى بوى دارد و مرکز ثورى دریابار و مقصد تجار اقطار آنجاست»
گفتنی است که در آن روزگار، هرمز نام شهری در خشکی بود که بعدها، به نام هرمز کهنه شناخته میشد نه جزیرهای که با این نام در خلیج فارس قرار دارد.