گسترش مبادلات تجاری در کشورهای شرق و غرب آسیا خود مدیون امنیت و قدرت سیاسی کورها می باشد به نحوی که ثبات سیاسی بیشتر روننق اقتصادی بیشتری را نیز در پی داشته است در این میان ایران و نیز خلیج فارس در شاهراه ارتباطی تجارت دریایی و نیز وجود قدرتهای متمرکز و صاحب نفوذ در ایران باعث رونق این تجارت و نیز استحکام پایه های قدرت این حکومتها می شد
در این میان بعضی از حکومتها با روی کار آمدن در دوره ای خاص که تجارت دریایی با افول مواجه شده بود روی کار آمدند و در احیای این تجارت و نیز گسترش نفوذ دولتشان در سایر بنادر شرق و غرب تاثیر و نقش بالایی داشتند که از این نوع حکومتها می توان به آل بویه اشاره کرد که خود بانب احیای تجارت دریایی بعد از یک دوره افول می باشند و علاوه بر این از طریق سود حاصله از این تجارت رونق نسبی در حکومت و سرزمین تحت تسلط خودشان بوجود آوردند.
بویه یا بوییان یا بویگان، (۳۲۰-۴۴۷ ق / ۹۳۲-۱۰۵۵ م) از دودمانهای دیلمی شیعی مذهب ایرانی پس از اسلام است که در بخش مرکزی و غربی و جنوبی ایران و عراق فرمانروایی میکردند، و از دیلم در لاهیجان گیلان برخاسته بودند.
وییان دودمانی از دیلمیان بودند و به زبانی ایرانی صحبت میکردند. سرزمین بوییان دیلمستان بود.
در باختر و مرکز ایران دو دودمان از دیلمیان به نام آل زیار (۳۲۰ ه. ق.) و آل بویه که هر دو از سرزمینهای شمالی برخاستهاند مرکزی مرکزی و باختری ایران و فارس را از دست خلفا آزاد کردند.دیلمیان سخت نیرو گرفتند و مدت ۱۲۷ سال حکومت راندند و چون خلفا در برابر آنها چارهای جز تسلیم ندیدند حکومت بغداد را به آنها واگذاشتند و خود بعنوان خلیفگی و احترامات ظاهری بسنده کردند.
این سلسله در سال ۴۴۷ ه. ق. بدست سلجوقیان و به خاطر اختلاف همیشگی که با آل زیار و دیگر امیران محلی ایرانی داشتند، از میان رفتند.
بنیانگذار این سلسله علی بن بویه دیلمی ملقب به عمادالدوله و برادر زادهاش فنا خسرو بن حسن معروف به عضدالدوله، با وجود محدود بودن قلمرو خویش و با آن که در زمان آنها فرصتی هم برای زنده ساختن فرهنگ باستانی در قلمروشان پیدا نشد، باز استعداد خود را برای بازسازی وحدت و یکپارچگی از دست رفته قرنهای دور نشان دادند.
طی چندین دهه فرمانروایی آنها، قدرت خلفای عباسی، که پیش از آن نقش فعالی را در تعیین سرنوشت مردم ایران داشت، ناتوان ساخت و بدینگونه عناصر تازهای از نژادها و اقوام گوناگون مردم ایران بار دیگر آنچه را ایران با پیمودن سالها به اعراب و ترکان اهل سُنت واگذاشته بودند، این بار همراه آیین شیعه، دیگر بار، و گرچه برای مدتی کوتاه، به دست آوردند. دولت شیعی آلبویه در بخش مهمی از سرزمین ایران حضور داشت.
علی بن بویه پس از به دست آوردن خوزستان، راهی فارس شد و احمد نیز به کرمان روی آورد و به فتح آن سرزمین دست یافت (۳۳۴ه. ق). سپس، به بغداد رفت و المستکفی بالله – خلیفه عباسی – را مطیع خود ساخت. خلافت بغداد که پیشرفتهای برادران بویه را با چشم خود میدید، به خاطر دیدگاه برخی از وزیران خود، از جمله «ابن مقله» با آنان از در سازش در آمد و لقب ویژه برای آنان فرستاد که علی را «عمادالدوله» و حسن را «رکن الدوله» و احمد را «معزالدوله» نامید.
همان معزالدوله بود که در بغداد دستور داد سب آل علی موقوف شود و مراسم عزاداری ماه محرم را برپاداشت. به خصوص، در ایام عاشورای سال ۳۵۲ ه. ق. که جمع کثیری در بغداد گرد آمدند و بازارها بسته شد، مردم آن روز آب ننوشیدند و در بازارها خیمه پر پا کردند و بر آن خیمهها پلاس آویختند و زنان بر سر وروی خود میکوفتند. از این زمان رسم زیارت قبور ائمه – علیهم اسلام – رایج گردید و بغداد به دو قسمت مهم شیعه نشین (کرخ) و سنی نشین تقسیم شد (۳۶۳ ه. ق.). همچنین، مقام نقابت علویان هم در زمان آل بویه تأسیس شد. در زمان رکن الدوله بود که مذهب شیعه رسمیت کامل یافت.
امرای حمدانی که به حمایت خلیفه به بغداد تاختند، از معزالدوله شکست خوردند. معزالدوله در سال ۳۳۶ ه. ق. بصره را تصرف کرد. همچنین در سال ۳۳۷ ه. ق. به موصل تاخت و ناصر الدوله حمدانی را فراری ساخت.
آل بویه با اینکه احتمالاً در آغاز شیعه زیدی بودند، هنگامی که به حکومت رسیدند به شیعه دوازده امامی گرایش یافتند.به هر ترتیب آنان بطور مستمری مذهب شیعه را تبلیغ نموده و مراسمی مانند محرم و عید غدیر را پاس میداشتند.
گسترش تدریجی حاکمیت بویه در نواحی پس کرانه ای خلیج فارس، شرایط مناسبی را
برای استقرار حاکمیت آنها در عمان به وجود آورد. با روی کار آمدن عضد الدوله امنیت این
نواحی افزایش یافت. بویه کمربند اقتدار خود را در خلیج فارس محکم کردند و به
موقعیتی مناسب برای کنترل تجارت دریایی دست یافتند که روابط تجاری دوکانون سیراف و صحار، بازگو کنندۀ این مهم است.
باور برخی از محققین به تأثیر از دست رفتن درآمدهای تجارت دریایی بویهیان در
خلیج
فارس بر سقوط این سلسلۀ قدرتمند، اهمیت بررسی اوضاع تجاری این منطقه را آشکار می سازد. بنابراین هدف اصلی این نوشتار دستیابی به پاسخی برای این پرسش است که اوضاع تجاری خلیج فارس در دوران آل بویه چگونه بوده است؟
استقرار حاکمیت آل بویه در سواحل خلیج فارس و یکپارچگی سیاسی پس کرانه های آن،
مهاجرت تجار و بازرگانان به بخش های میانی خلیج فارس در بندر سیراف، تأمین امنیت
منطقه توسط امرای بویه، یکدستی نسبی دینی در پس کرانه های شمالی و جنوبی خلیج
فارس و نیز رواج کامل زبان فارسی در مراکز تجاری حاکی از آن است که بنادر و جزایر
خلیج فارس در دوران حاکمیت بویهیان یکی از ادوار درخشان اقتصادی خود را تجربه کرده
است.