گفتگوی کوتاهی با پریساامیری خیر بوشهری انجام دادیم که فیلم اعتراض او در فضای مجازی دست به دست شده است.
فیلم این مادر جنوبی و خونگرم در فضای مجازی دست به دست شد که دلسوزانه به مسئولان استانی می گفت: دیگر نمی خواهم کار خیرکنم. از طریق دوستان توانستم تلفن همراه او را پیدا کنم و قبول کرد گفتگوی کوتاهی باهم داشته باشیم.
نامش پریسا امیری دارای کارشناسی ارشد روانشناسی و مدیر و موسس فرهنگسرای امیری و موسسه خیریه سرای مهرهانیه است.
اهل بوشهر و دو دختر و یک پسر دارد و دخترانش را از دست داده است.او که در خانواده فرهنگی و سینمایی بزرگ شده می گوید: در سال ۹۸ هانیه ۲۵ ساله ام که هنرمند قابلی بود را بر اثر یک حادثه از دست دادم و برای تسلی روح بازماندگان و شادی روح دختر عزیزم تصمیم گرفتم کچندین کار خیر و ماندگار برای او انجام دهم. پس از پرس و جو متوجه شدم استان بوشهر شیرخوارگاه مجهز و استانداردی ندارد و تصمیم گرفتیم برای ساخت آن اقدام کنیم.
به بهزیستی استان مراجعه کردیم تا در روز ۲۵ اسفند ۱۳۹۸ روز تولد هانیه تفاهم نامه ساخت شیرخوارگاه امضا شود. خواسته ما دادن زمین و ساخت شیرخوارگاه و تحویل آن به دولت بود به شرطی که نام آن هانیه باشد. به جهت تسریع در امور خیرین و اهمیت توجه به خواسته ما دو سال بعد یعنی در سال ۱۴۰۰ زمین را به ما اختصاص دادند.
با صدور مجوزها گودبرداری آغاز شد و فنداسیون را تمام کردیم. کار داشت به ستون ها می رسید که شهرداری بوشهر کار را متوقف کرد و مجبور شدیم بتون ها را دور بریزیم و در بیابان تخلیه کنیم.
در سال ۱۴۰۰پس از انتشار یک کلیپ گلایه آمیز معاون سیاسی استاندار بوشهر من را دعوت کرد و با حضور معانان استاندار، فرماندار، شهردار، بهزیستی و غیره قرارشد کمیته ای با ریاست فرماندار بوشهر تشکیل شود تا یک هفته ای کار به سرانجام برسد. اما هیچ اقدامی رخ نداد. سوال اصلی ما این است که چه مشکل بزرگ و یا شفاف تر عرض کنم چه غرض ورزی در ساخت این مکان عام المنفعه، در شهرداری بوشهر وجود دارد که قریب به چهل و چند ماه است همچنان لاینحل مانده و هیچکدام از مسئولان از بالاترین رده تا پایین ترین قادر به حل آن نیستند؟ در این چند وقت ما هر چه دویدیم به بن بست رسیدیم و به حال شهر و استانمان تأسف خوردیم.
برای همین دوباره کلیپ را منتشر کردم. هدف ما از پخش این کلیپ علاوه بر اعلام انصراف از اقدام برای کار خیر، رساندن صدای اعتراضمان به گوش مسئولان بود که فقط یکی از مدیران با ما تماس گرفت.
از همین رسانه ماهنامه میدان آزادی تشکر می کنم از جناب آقای مهرانگیز رئیس دادگستری استان بوشهر بابت پیگیری و توجهشون در شرایطی که هیچکدام از مسئولان استان و شهر بوشهر هیچ واکنش و احساس مسئولیتی در قبال این موضوع نشان ندادند.
در این دوسال اخیر دوندگی ها و پیگیری های جناب آقای دکتر اسدی راد مدیر کل اسبق بهزیستی استان قابل تقدیر است اما به دلایل مذکور ما دیگر از لحاظ روحی و روانی توان جنگیدن با موانعی که یکی پس از دیگری در این مسیر ظاهر می شوند را نداریم.
آنقدر در این مسیر دویدیم و وعده های پوچ شنیدیم که واقعا از هر اقدامی که یک طرف آن دولت باشد خسته و دلزده شده ایم و اعتمادمان را به تمام ارگان های دولتی از دست داده ایم.
جناب آقای رئیس جمهور نام دخترمرحومه من، هانیه عباسی متولد ۱۳۷۳ دارای کارشناس ارشد گرافیک هنرمند (گرافیست و نقاش)، مدرس نقاشی در فرهنگسرا و دبیر هنرستان هنرهای زیبا است که قرار بود از بهمن ماه سال ۹۸ بعنوان مدرس در دانشگاه فرهنگ و هنر مشغول بکار تدریس شود.
به شدت عاشق بچهها و همیشه دغدغه بچههای بی سرپرست را داشت، همیشه در آموزش به این بچه ها و همچنین فروش تابلوهای نقاشی خود به نفع این کودکان پیشقدم بود. آذرماه سال ۱۳۹۸ بر اثر سانحه تصادف آسمانی شد و در قطعه هنرمندان بهشت صادق بوشهر در کنار پدر بزرگش آرمیده است.
اقداماتی که بعد از کوچ هانیه تا کنون در شهر بوشهر انجام دادیم شامل تاسیس یک موسسه خیریه به نام سرای مهر هانیه در بوشهر، با هدف رسیدگی به کودکان کار و کودکان بی سرپرست است. همچنین برگزاری نمایشگاه کتاب به نفع کودکان بی سرپرست و برگزاری نمایشگاه نقاشی و فروش آثار به نفع این کودکان و احداث شیرخوارگاه هانیه در بوشهر که قرار بود مجهزترین و استاندارد ترین شیرخوارگاه در جنوب کشور باشد که متاسفانه به بن بست رسید و ما را از ادامه بقیه اقدامات مان دلسرد کرد.
آقای رئیس جمهور و سران قوا، با توجه به تجربه تلخ چهل و چند ماهه و حتی اطلاع رسانی به معاون رئیس جمهورو بازدید سرکار خانم خزعلی از پروژه شیرخوارگاه انتظار خاصی ندارم و فقط می توانم بگویم: از ما که گذشت و اعتماد از دست رفته مان به وعده های پوچ مسئولان به هیچ عنوان بر نخواهد گشت.
اما لااقل برای اینکه خیرین دیگر از کار خیر خسته و پشیمان نشوند یک کاری کنید و آن پیدا کردن مقصر کوتاهی ها، کم کاری ها و توقف این شیرخوارگاه است.
پس لطفاً خواهش میکنم برای اینکه خیرین دیگر را از سرمایه گذاری در این مرز و بوم فراری نداده اند درون ساختار ضعیف اداری تان به دنبال مقصر بگردید و پاسخگو باشید هر چند نمیدانم چگونه می خواهید پاسخگوی اعتماد از دست رفته ما و کودکان بی پناهی باشید. اگر نماینده مجلس بودم حتما توصیه می کردم قانونی وضع شود که در آن تمام ارگان ها و نهادهای دولتی را موظف کنند که هر کدام یک سهمیه برای استخدام دختران و پسران بی سرپرستی که بعد از رسیدن به سن هجده سالگی از مراکز نگهداری بیرون رانده و در جامعه رها میشوند، در نظر بگیرند.
منبع: میدان آزادی
انتهای پیام