شوربختانه پژوهشکده باستان شناسی در دوران مدیریت سابق خود اقدام به صدور مجوز کاوش برای فعالیت های با ماهیت حفاظتی در تخت جمشید نموده است بدون آن که یک ورق توجیه حفاظتی و مرمتی مدون شده حاصل از اقدامات پایشی و پژوهشی ارائه شده باشد نمونه شاخص چنین اقدامی صدور مجوز کاوش پشت سنگ نوشته داریوش بزرگ در دیواره جنوبی تختگاه است که پس از تخلیه و کاوش نهشت های زمان داریوش پس از گذشت چندین ماه تا حد زیادی مسلم گشته که اصولا پیش فرض های اولیه جهت توجیه اقدام به کاوش درست نبوده و موجب ایجاد سردرگمی جهت ادامه برنامه شفاهی حفاظتی براساس پیش فرض های اولیه و یا بازگرداندن شرایط موجود به قبل از کاوش شده است. بر همین اساس منطقی و عقلانی است تا صدور هرگونه مجوز کاوش که در راستای یک ایده حفاظتی است اصولا با همراهی «طرح مصوب حفاظتی» به پژوهشکده و پژوهشگاه ارائه گردد تا از تکرار چنین وقایعی جلوگیری گردد.
نکته قابل تأمل آن که سرپرست برنامه لایروبی آبراهه ها برای چندمین سال پیاپی است که به طور سریالی و پس از رفع مشکلات دفع آب های سطحی بدون توجه به آن که تخلیه بخش های دست نخورده ضرورت حفاظتی است یا خیر غالبا به صورت شخصی و در قالب یک طرح پژوهشی از طریق مدیر پایگاه اقدام به درخواست فصل های جدید کاوش می نماید که بعضا موجب اعتراض افراد شاخص باستان شناس در شورای فنی پایگاه تخت جمشید را نیز موجب گردیده است.
یکی از دلایل مخالفت ها بجز موضوع عدم توجیه حفاظتی، اظهارنظرهای خاص سرپرست لایروبی کانال ها در طرح مواردی همچون نبرد سربازان پارسی و مقدونی درون کانال های مطلقا تاریک و بعضا کوتاه زیر زمینی تختگاه به صرف کشف چندین اسکلت در لایه های بعضا بالای نهشت درون کانال ها و یا طرح موضوع فرار و گریز بر روی تختگاه و فرود یکی از اسب ها از فراز تختگاه است که بدون توجه به حقایق لایه نگاری و شواهد کافی، موجبات اعتراض شدید باستان شناسان را نسبت به غیرواقعی، تخیلی و بدون پشتوانه بودن چنین اظهاراتی برانگیخته است.
با این اوصاف حال باید منتظر بود و دید که پژوهشکده باستانشناسی و پژوهشگاه میراث فرهنگی آیا بدون وجود هیچگونه درخواست و الزام حفاظتی به تکرار سریال تخلیه کانالهای تختجمشید مجوز تکرار میدهند یا تخلیه کانالها را تا زمانی که الزامات حفاظتی ضروری نکرده باشد متوقف میکنند؟
انتهای پیام